عملیات مشترک موساد، سیا و MI6 علیه ایران


یک روزنامه فرانسوی فاش کرد
آمریکا و صهیونیست ها که شکست های زنجیره ای را طی سالهای اخیر تجربه کرده اند، با پیش کشیدن جنجال تبلیغاتی استاکس نت کوشیدند به بازسازی حیثیتی خود بپردازند و در عین حال سعی کنند ایران را در حوزه غنی سازی ضعیف وانمود کنند. کلمه: همکاری سازمان های جاسوسی آمریکا، اسرائیل و انگلیس برضد برنامه هسته ای ایران.
به گزارش رادیو اسرائیل، یک روزنامه فرانسوی در مورد برنامه های اتمی کشورمان نوشت:« برای خنثی کردن برنامه های اتمی حکومت اسلامی ایران، بین اسرائیل، آمریکا و انگلیس همکاری های گسترده ای جریان دارد که از جمله این همکاری ها می توان به فرستادن بدافزار استاکس نت و همچنین خرابکاری در سایتهای اتمی حکومت ایران و قتل دانشمندان اتمی حکومت ایران اشاره کرد.»

رادیو رژیم صهیونیستی در ادامه اضافه کرد:«روزنامه فرانسوی لوکانار اوشنه، با استناد به آنچه که منابع اطلاعاتی بلند پایه فرانسوی نامید نوشت: آمریکا و انگلیس از اسرائیل قول گرفتند که در ازای همکاری برای فلج ساختن تلاش اتمی ایران اسرائیل از بمباران تأسیسات هسته ای ایران خودداری ورزد.»

به گزارش
صراط نیوز رادیو اسرائیل افزود:«لوکانار آشونه مدعی شد که موساد سرویس امنیت خارجی اسرائیل، همراه با سرویسهای امنیت خارجی انگلیس، با این همکاری توانستند به ادامه برنامه های اتمی ایران آسیب برسانند که موجب تأخیر در اجرای برنامه ها شده است.»

این در حالی است که آمریکا و صهیونیست ها که شکست های زنجیره ای را طی سالهای اخیر تجربه کرده اند، با پیش کشیدن جنجال تبلیغاتی استاکس نت کوشیدند به بازسازی حیثیتی خود بپردازند و در عین حال سعی کنند ایران را در حوزه غنی سازی ضعیف وانمود کنند. این جنجال طی چند ماه اخیر، یکی از محورهای تبلیغاتی رسانه های غربی بوده است.

شایان ذکر است طی یک سال اخیر با همه کارشکنی هایی که از سوی دولتهای غربی علیه برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران صورت گرفت میزان اورانیوم 5/3 درصد غنی شده در ایران از 1500 کیلو گرم به بیش از 3 هزار کیلوگرم افزایش یافته ضمن اینکه ایران غنی سازی 20 درصدی را نیز آغاز کرده است.


دشمن در جنگ نرم درصدد ایجاد فاصله میان مردم و روحانیت است


دشمن در جنگ نرم درصدد ایجاد فاصله میان مردم و روحانیت است
حجت‌الاسلام والمسلمین ادیب یزدی گفت: یکی از اهداف دشمن در جنگ نرم ایجاد فاصله بین مردم و روحانیت است.

به گزارش کلمه ، حجت‌الاسلام مرتضی ادیب یزدی در مراسم بزرگداشت آیت الله محمدجواد ایازی در مسجد جامع نکا اظهار داشت: ما با ولایت فقیه زنده هستیم و پیروزی و سعادت جامعه ما در گرو پیروی از ولایت فقیه است و نباید این مرجع عالیقدر تنها گذاشته شود.

وی افزود: علما به دلیل فطرت پاک خود به دنبال اهل بیت (ع) افتادند و به همین دلیل است که نوابغی چون آیت الله ایازی رشد یافتند تا اهل بیت (ع) به‌درستی به جامعه معرفی شود.

این استاد حوزه بیان داشت: روحانیت در صحنه‌های مختلف انقلاب خود را به درستی به مردم نشان دادند و به کمک آنان شتافتند.

ادیب یزدی تصریح کرد: روحانیت متعهد شیعی راهگشای مردم در بیراهه است و مردم نیز به‌درستی به آنان اعتماد کرده‌اند و در تمام مراحل با آنان هم صدا و هم نوا هستند.

وی خاطرنشان کرد: بیت آیت الله ایازی به دلیل دوستی با اهل بیت (ع) و مودت دیرینه‌اش با ائمه اطهار (ع ) ماندگار شده است و مورد تمجید و تقدیر است و این چنین ماندگار شده است.

این استاد حوزه و سخنور کشور اضافه کرد: مجرای رحمت خداوند در مسیر بصیرت امت و بیداری و ارادت به مردم بوده است.

این روحانی برجسته ادامه داد: دشمن با جنگ نرم خود در پی آن است که بین روحانیت و مردم فاصله ایجاد کند ولی در این رابطه توفیق نداشته است چرا که مردم با پیروی از روحایت شیعی که مدافع حضرت زهرا (س) هستند، راه را از بیراهه تشخیص می‌دهند.

ادیب یزدی در ادامه با اشاره به ولایت‌مداری در جامعه بیان داشت: روحانیت دارای حس مسئولیت قوی نسبت به اسلام و مسلمین هستند و همین احساس مسئولیت آنان در جامعه، از آنان انسان‌های قوی ساخته است.

وی ادامه داد: روحانیت در برخی از موارد دستگیره مردم واقع می‌شوند تا مردم نجات یابند و این بیانگر ارتباط خالصانه آنان با خداوند و حق تعالی است.

ادیب یزدی خاطرنشان کرد: روحانیت با بهره‌مندی از انفاس قدسی در راهبری جامعه تلاش می‌کنند و این حمایت مردم از روحانیت نیز باید مستدام باشد و تبلیغات سوء دشمن در آنان تاثیرگذار نباشد.



آنها از ما توصیه نمی‏خواهند؛ نان‎شان در ایجاد اختلاف است


این میزان تأکید بر روی یک مسئله آن هم در یک دوره زمانی محدود از سوی رهبر انقلاب کم‏نظیر به نظر می‎رسد و البته این میزان بی‏توجهی به فرمایشات ایشان نیز! مقام معظم رهبری بارها و بارها لب به سخن گشودند، گاه با لحنی ارشادی، گاه با لحنی هشدارآمیز و گاه با بیانی گلایه‏گونه باب این بحث را پیش کشیدند؛ اما گویا حتی عده‌ای که خود را داعیه‏داران ولایتمداری نیز دارند، ترجیح دادند از کنار این بیانات به‌سادگی عبور کنند.

به گزارش کلمه ، اکنون رهاورد این بی‏توجهی، حاکم شدن گفتمانی صد‏در‏صد سلبی در فضای سیاسی کشور است که بر مبنای آن همه جریان‏های سیاسی از سوی رقیب به عناوینی نظیر ضد ولایت فقیه، منحرف، فاسد، ظالم، بی‎بصیرت، بانی فتنه دوم و... متهم می‎شوند! هر جریانی در این فضا می‏کوشد تا با نفی رقیب، اثبات خود را نتیجه بگیرد و با مدیریت افکار عمومی، توپِ اتهام را در میدان حریف بیاندازد! در این شرایط همه مسئولین نظام فاسدند و غیر قابل اعتماد!

صاحب‏نظران سیاسی بر این مهم مهر تأیید می‏زنند که در فضای کنونی مسائل اول کشور و موضوعاتی که موجب جدال‏ها و دعواهای سیاسی می‏شود، به شأنی نازل تقلیل یافته و اهداف کلان و آرمانی انقلاب را تحت الشعاع قرار داده است. در واقع کمتر جریان و گروهی به مسائل اصلی انقلاب و اینکه چه موضوعاتی باید به مسئله اصلی کشور تبدیل شود تا اهداف متعالی نظام برآورده شده باشد، فکر نمی‏کند. جریان‌های سیاسی در مقام ارائه راهبرد برای نظام و ایجاد فضای جدیدی در کشور نیستند؛ بلکه تنها به دنبال متهم کردن هم و خرده‎گیری بر نواقص یکدیگرند. در این فضا فاصله‏ای بین سطح خواص و عوام جامعه نیز خواه‏نا‏خواه فراهم می‏آید. چه آنکه مردم از بسیاری جدال‏های سیاسیِ بی‏حاصل گریزانند.

با توجه به اهمیت این مسئله و تأکید مکرر رهبر انقلاب بر روی آن، مرور دقیق‏تر گزاره‏های سخنان ایشان می‎تواند مسیری روشن را فراروی جریان‌های ارزشی کشور برای ادامه راه قرار دهد. مسلما مخاطب بیانات رهبری همه جریان‌های سیاسی، دانشجویان، اقشار مختلف و رسانه‏ها هستند. اکنون این ماییم که باید بنشینیم و با مرور دوباره مواضع خود و مقتدایمان فکری به حال وضعیت موجود و کنش و واکنش‏های مرسوم دنیای سیاست بکنیم. آیا وقت آن نرسیده که یک بار هم که شده انگشت اتهام را به جای رقیب به جانب خود بگیریم و سهم خود را در ایجاد این فضا به نقد بکشیم؟ سومین قسمت از این بحث را در ادامه می‎خوانید.


*****

فضای گناه و اتهام‏زنی، زندگی ما را ظلمانی می‏کند

شهریور ماه 88 بود و نماز عید سعید فطر. اعترافات متهمان بعد از انتخابات توجه همه را به خود جلب کرده بود. متهمان از نسبت خود با اشخاص مختلف می‏گفتند و از نقش‏آفرینی این و آن. همان آغاز می‏شد فهمید مهر تأیید صد‏در‎صدی زدن به همه این اظهارات، تریبونی تمام عیار را برای بانیان فتنه در اختیار قرار خواهد داد تا لا‏به‏لای اظهارات رایج را که در راستای منافع خود می‏بینند نیز مطرح کنند.

در این شرایط بود که بار دیگر در فضای پر جدال آن روزها رخبر انقلاب لب به سخن گشودند و از همه خواستند فضای جامعه را فضای حسن ظن و برادری قرار دهند؛ نه فضای سوء ظن. ایشان فرمودند:«به اخلاق خودمان هم برسیم؛ به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم.»

ایشان بار دیگر به فضای رسانه‏ای کشور اشاره کردند و فرمودند: «اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون ارتباطى - که امروز روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز هم بیشتر و گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر می‏شود - روشى را در پیش گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند براى متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبى نیست؛ این چیز خوبى نیست، دل ما را تاریک میکند، فضاى زندگى ما را ظلمانى میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات.»

اعتراف متهمان علیه دیگری مسموع نیست

در حالی که کمتر کسی این انتظار را داشت، رهبر انقلاب به اعترافات دادگاهی اشاره کردند و فرمودند:«همین جا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها - که در تلویزیون هم پخش می‏شد - از قول یک متهمى چیزى راجع به یک کس دیگرى گفته می‏شود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگرى بخواهد اعترافى کند، نه، مسموع نیست.»

فضا را نباید پر از تهمت کرد/چرا به هم حسن ظن ندارید؟!

ایشان ادامه دادند:«فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم میفرماید:"لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا"؛ وقتى می‏شنوید که یکى را متهم می‏کنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟»

رهبر انقلاب به وظیفه دستگاه قضایی اشاره کردند و فرمودند:«تکلیف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى اجرائى باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى قضائى باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشى که ثابت می‏شود و در قوانین اسلامى و قوانین عرفى ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکى را متهم کنیم، بدنام کنیم، توى جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمی‏شود. این فضا، فضاى درستى نیست.»

پخش کردن ادعای بیگانگان علیه افراد ظلم است

ایشان به برخی استنادها به سخنان بیگانگان نیز اشاره کردند:«یا دیگران - خارجى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، بیگانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، تلویزیونهاى مغرض - علیه کسى یا کسانى حرفى بزنند، ادعا کنند که اینها فلان جا خیانت کردند، فلان جا خطا کردند؛ ما هم عین همان را پخش کنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست. رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى بیگانه کِى دلشان براى ما سوخته است؟ کِى خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند حقائق در مورد ما روشن بشود، که در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ می‏گویند، حرفهائى میزنند، ادعاهائى می‏کنند.»

اینها شفافیت نیست؛ کدر کردن فضاست

رهبر انقلاب ادامه دادند:«نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهورى اسلامى عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معناى شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما اینکه ما بیائیم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهائى را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامى که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند؛ از رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بیگانه - رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مغرض انگلیس - شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یک نفر از آن طرف پیدا بشود و کل نظام را به امورى که شایسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نظام اسلامى نیست و نظام اسلامى شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهائى که بعضى به نظام اسلامى نسبت می‏دهند، متهم بکند، این اشکال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامى، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگترى است. پروردگارا! با تقواى خود ما را از این گناهان دور کن.»(خطبه های نماز عید سعید فطر29/6/88)

آنها از ما توصیه نمی‏خواهند؛ نانشان در ایجاد اختلاف است

رهبر انقلاب در آذرماه سال گذشته یعنی سه ماه بعد از سخنانشان در روز عید سعید فطر با لحنی صریح و تند بار دیگر در این خصوص سخن گفتند. ایشان تصریح کردند:«من مى‌بینم در بعضى از اظهارات، در بعضى از حرفها، فضا آنچنان مغشوش می‏شود که افراد سردرگم می‏شوند؛ مردم نسبت به همدیگر، نسبت به نخبگانشان، نسبت به مسئولانشان بدبین می‏شوند؛ این درست نیست.»

ایشان با لحنی گلایه‏آمیز تصریح کردند:«حالا بعضى‌ها - چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون - توصیه‌پذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمی‏خواهند؛ معلوم نیست سیاست‏هاى بعضى از این دستگاه‌ها و مطبوعات و رسانه‌ها را کى معین میکند و کجا معین میشود - نانشان در ایجاد اختلاف است - اما آن کسانى که مصالح کشور را میخواهند، مایلند حقائق را غالب کنند، من توصیه‌ام به آنها این است که از این اختلافات جزئى و غیر اصولى صرف نظر کنند.»

شایعه‌سازى و شایعه‌پراکنى درست نیست


بیانات رهبر انقلاب هیچ گاه نافی انتقاد و ضرورت نصیحت ائمه مسلمین و مسئولین کشور نبود. بیان ایشان ناظر به رواج فضایی بود که فارغ از نقدهای منطقی و اصلاحی، تنها اتهام‏زنی و ناسزاگویی را در پی داشت. ایشان ادامه دادند:«شایعه‌سازى و شایعه‌پراکنى درست نیست. انسان مى‌بیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور - کسانى که بارهاى کشور را بر دوش دارند - تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعه‌سازى میکنند؛ فرق هم نمی‏کند، چه رئیس جمهور باشد، چه رئیس مجلس باشد، چه رئیس مجمع تشخیص مصلحت باشد، چه رئیس قوه‌ى قضائیه باشد؛ اینها مسئولین کشورند. مسئولین کشور کسانى هستند که زمام یک کارى به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعه‌پراکنى کرد؛ دشمن این را می‏خواهد. دشمن میخواهد شایعه‌پراکنى کند؛ می‏خواهد دلها را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسئولین بدبین کند.»

عده‌اى، سازندگى را با مادیگرایى، اشتباه گرفته‌اند

در باب نقد شخص رهبر انقلاب در بسیاری از برهه‏های تاریخی پیشتاز بودند. ایشان بودند که در دوران سازندگی نسبت به رواج اشرافیت و بی‏عدالتی هشدار دادند و مسئولین را بارها و بارها به این مهم هشدار دادند. در دوره اصلاحات نیز به همین ترتیب آنجا که انحراف عمده و جدی مشاهده کردند، خود بدون هیچ‏گونه مماشات وسط میدان آمدند و صراحتا هشدار دادند. آنچه ایشان آن روزها می‏دیدند را خیلی از آگاهان سیاسی سال‏ها بعد متوجه شدند.

ایشان در دوران سازندگی به صراحت از کسانی سخن گفتند که سازندگى را با مادیگرایى، اشتباه گرفته‌اند. ایشان در سخنانی مهم که بعدها با عنوان عبرت‏های عاشورا معروف شد و برخی مقصود از تعبیر "فرزند انقلاب" در آن را شخص مقام معظم رهبری می‏دانستند، فرمودند:«عبرت‌گیرى از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشه‌گیر شود. عده‌اى مسائل را اشتباه گرفته‌اند. عده‌اى، سازندگى را با مادیگرایى، اشتباه گرفته‌اند. سازندگى چیزى است، مادیگرى چیز دیگرى است. سازندگى یعنى کشور آباد شود، و طبقات محروم به نوایى برسند.... سازندگی همان کاری بود که علی بن ابی طالب(ع) می کرد... آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد می کرد، زمین احیا می کرد، درخت می کاشت، چاه می کند و آبیاری می کرد. این سازندگی است. دنیا طلبی و ماده طلبی کاری است که عبیدالله بن زیاد و یزید می کردند. چه وقت آن ها چیزی را به وجود می آوردند و می ساختند؟ آن ها فانی می کردند، می خوردند و تجملات را زیاد می کردند. این دو تا را نباید با هم اشتباه کرد. امروز یک عده به نام سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده پرستی می کنند. آیا این سازندگی است؟»(بیانات در دیدار فرماندهان گردانهاى عاشوراى‏ نیروهاى مقاومت بسیج در سالروز شهادت امام سجّاد(ع) 22/4/1371)

انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مى‌نشیند

آن روزها که در نماز جمعه‏ها شعار می‏دادند "دشمن هاشمی، دشمن پیغمبر است"، رهبر اقنلاب احساس خطر کردند و خود به میدان آمدند تا باب نقدی صریح و جدی را بگشایند. ایشان تصریح کردند:«گاهى از جاهایى گزارشهاى نومیدکننده‌ای مى‌رسد و در برخى موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مى‌نشیند؛ رعایت کنید. سؤال مى‌کنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ مى‌گویند که اشکال امنیتى داریم! چه اشکال امنیتى؟! آقایان مسؤول در شوراى امنیت کشور یا جاهاى دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایى ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایى دخالت کنم. این چه وضعى است که همین‌طور بى‌حساب و کتاب جلوى هر وزارتخانه و اداره‌یى، دهها ماشین به رنگهاى گوناگون متعلق به مسؤولانِ آن‌جا به چشم مى‌خورد؟! چه کسى چنین چیزى را گفته است؟»(سخنرانی‌ در دیدار مسؤولان‌ و کارگزاران‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران 23/5/1370)

در دوران اصلاحات نیز به همین ترتیب وقتی احساس خطر شد، رهبر انقلاب در صف نخست هشدار دهندگان نسبت به انحرافات بودند. ایشان در این سال‏ها در خصوص مطبوعات و اینکه به پایگاهی برای دشمن تبدیل شده‏اند، سخن گفتند و نسبت به جهت‏گیری‏های دولت اصلاحات هشدارهایی جدی دادند.

پس یک نکته مهم تفکیک میان نقد با تخریب و تهمت و شایعه‏پراکنی است. در باب نقد، شخص رهبری در تمام برهه‏های تاریخی آن‏گاه که زمینه‏های انحراف را مشاهده کردند و در شرایطی که خیلی‏ها شاید برای شخصیت مورد نقد تقدس‏هایی نیز قائل بودند، به میدان آمدند و به صراحت سخن گفتند.

شهید رجایی و شهید باهنر هم مثل شما مظهر کار و تلاش مومنانه و پایبندی بی‏اغماض به اصول بودند

اما شاید بد نباشد همین جا موضع ایشان در خصوص دولت دهم یعنی همان دولتی که برخی می‏کوشند سراسر فاسد معرفی‏اش کنند، را نیز مرور کنیم. ایشان در شهریور ماه سال 89 با اشاره به فعالیت‏ها و نقش‏آفرینی‏های دولت فرمودند:«خوب، این هم در واقع نوعى نمودار و نمادى از همان جهتگیرى‌هائى است که از آن دو شهید ذکر کردیم؛ یعنى شهید رجائى و شهید باهنر. حقاً شهید رجائى و شهید باهنر هم همین جور بودند؛ مظهر کار و تلاش مؤمنانه و پایبندىِ بى‌اغماض به اصول. آنها در هر نقشى که حضور داشتند، همین پایبندىِ بدون اغماض به مبانى و ارزشها را در جریان کار کشور اعمال و اجراء کردند.»

ایشان به روند سال‏های گذشته و تجلیل‏هایی که از شهید باهنر و شهید رجایی می‏شد نیز اشاره کردند:«در سالهاى گذشته هم رسم بوده و هفته‌ى دولت تشکیل می‏شده و اسم این دو بزرگوار را همه با تجلیل مى‌آوردند؛ لیکن همه‌ى آن کسانى که از این دو شهید عزیز تجلیل میکنند، واقعاً پایبند نیستند به آن راه و آن جهتگیرى و هدفگیرى‌اى که آنها داشتند.»

این را شما افتخار بدانید


رهبر انقلاب ادامه دادند: «این را شما افتخار بدانید که الحمدللَّه به مبانى انقلاب پایبندید و به اینکه شعارهاى انقلاب را قبول دارید و می‏خواهید اجراء کنید، افتخار میکنید؛ این توفیق بزرگى است. یکى از مهمترین خصوصیات این دولت این است که شعارهاى خودش را شعارهاى انقلاب قرار داده و به این، احساس سربلندى و افتخار میکند. مردم هم به خاطر همین به شما اقبال کردند؛ این هم معلوم باشد. مردم به این شعارها دلبسته‌اند، علاقه‌مندند. شعار عدالت‌طلبى، براى مردم جذاب است؛ شعار اجتناب از اشرافیگرى، براى مردم شعار مطلوب و شعار جذابى است؛ یا شعار خدمت‌رسانى به مردم، یا شعار استکبارستیزى، یا شعار ساده‌زیستى، یا شعار کار و تلاش و خدمت به مردم؛ اینها چیزهائى است که مردم دوست میدارند و اینها را میخواهند. یک جامعه و یک کشور و یک ملت بیدار از مسئولینش این چیزها را مطالبه میکند: مطالبه‌ى عدالت، مطالبه‌ى انصاف، مطالبه‌ى خدمت، مطالبه‌ى ارتباط صمیمى با مردم، مطالبه‌ى دین، پایبندى به ارزشهاى دینى، پایبندى به شرع. این چیزها را مردم میخواهند و دوست میدارند. شما هم بحمداللَّه این شعارها را داده‌اید، مردم هم قبول و اقبال کرده‌اند؛ این را مغتنم بشمارید.»(بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت 8/6/89)

یک سوال روشن و واضح و البته صریح از کسانی که ادعای ولایتمداری و البته عدالتخواهی هم دارند این است که این چه دولتی است که شما سراسر فاسد و منحرفش می‏دانید و روز و شب با این عناوین معرفی‏اش می‏کنید، اما رهبر انقلاب نه تنها در آن انحرافات بنیادی مشاهده نمی‏کنند، بلکه آن را دولت شهید رجایی و شهید باهنر می‏خوانند؟ به راستی این پارادوکس را چگونه باید حل کرد؟

 

شده ایم سوژه طنز حسین شریعتمداری!


در این روزها روزنامه کیهان به مدیریت حسین شریعتمداری خیلی علاقه مند است بالاترین تعطیل شود. وی چند روز یک بار مطلبی بر علیه بالاترین و اعضاء آن می نویسد.اگر دو کاربر در بالاترین مطلب بر علیه هم بزنند فردا روزنامه کیهان چاپ می کند. فارغ از اینکه حتما چند کاربر نفوذی دارد و... کلمه : کاربران بالاترین که این روزها به شدت با افت کاربر و مخاطب مواجه هستند دست به هر اقدامی می زنند تا شاید آب رفته را به جوی بالاترین برگردانند.


به گزارش کلمه ، کاربران بالاترین که دیگر فهمیده اند سوژه طنز رسانه ها و سایت های داخلی علی الخصوص روزنامه کیهان قرار گرفته اند سعی می کنند تا با پست های خود نسبت به این موضوع به دیگر کاربران هشدارات لازم را بدهند.


یکی از این کاربران چنین نوشته است:

«داشتم امروز نگاهی به وبلاگ ها میکردم دیدم خیلی ها بر علیه بالاترین مطلب نوشتند لازم دیدم ضمن تشکر از بالاترین نوشته ای هر چند کوتاه در این خصوص برای حمایت از کاربران بالاترین بنویسم، در این روزها روزنامه کیهان به مدیریت حسین شریعتمداری خیلی علاقه مند است بالاترین تعطیل شود وی چند روز یک بار مطلبی بر علیه بالاترین و اعضاء آن مینویسد روی سخن من با ایشان نیست من از شما ها درخواست دارم که در بالاترین فعالیت میکنید در بحث خبر رسانی صداقت را رعایت کنید و به هیچ نگرشی توهین نکنید همه مبارزه میکنیم برای آزادی ، اگر دو کاربر در بالاترین مطلب بر علیه هم بزنند فردا روزنامه کیهان چاپ مکیند فارغ از اینکه حتما چند کاربر نفوذی دارد و این همه به عهده ما نیست مسئولان بالاترین باید دقت میکردند اما بدانید باید قدر بالاترین رو بدونیم و یادمون باشه اگه کاری کنیم که خدشه وارد بشه دیگه هیچ وقت خودمون رو نباید ببخشیم چون بالاترین بهترین راه برای آزادی ایران عزیز ماست ، حکومت ایران و روزنامه کیهان و همه قلم به دستان مزدور جمهوری اسلامی از بالاترین هراس دارند پس خواننده ی عزیز یادت باشه بالاترین را قدر بدانیم.»



هجرت مردمدار بی هیاهو


روزی که سید ابوالقاسم عجائبی از آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی خواست تا برای مسجدش در بالای شهرطهران، امام جماعتی معرفی کند دو شرط گذاشت. کلمه: یکی اینکه سید باشد و دیگر آنکه روح مردمداری در او زنده باشد. آیت الله خویی به حاج شیخ محمد تقی آملی گفته بود:" این سید از جوانی درس و دلش با مردم گره خورده. این روحانی اینجا در نجف رسیدگی به مردم را در کنار درس فراموش نمی کند..."

او به دستور آقای خویی به تهران آمد تا امام مسجد "سادات" باشد. وقتی "سیدعلی" به تهران می آمد، آیت الله خویی به او یک نصیحت کرد. گفت: " سید! تو را برای مسجدی به نقطه ای از طهران می فرستم که فقط با نشستن و درس گفتن و نماز خواندن نمی توانی تبلیغ دین خدا را بکنی. پس باید مردمدار باشی و برای مردم..."

این نصیحت، نگین مشی و مرام آقاسید شد و از 1342 تا امروز او شد:" سید مردم و مردم شدند، زندگی سید" این تعبیرعمیق آیت الله سید رضی شیرازی درباره مرحوم آقا سیدعلی هاشمی گلپایگانی است که دیروز صبح از محله یوسف آباد تهران پرکشید.

این سید، درسش درس است

آغاز زندگی دنیایی او را درسال 1310 هجری شمسی نوشته اند. 80 سال پیش بود که "آقا سیدعلی" در بیت مرجع بزرگ شیعه، مرحوم آیت الله سید جمال الدین هاشمی گلپایگانی متولد شد. پدر بزرگوارشان علاوه بر علم و فقاهت دارای مراتب عالیه در سیر و سلوک و تهذیب نفس بود.

بزرگ مردی که در حوزه علمیه نجف اشرف از محضر درس فقه و اصول مرحوم آیت الله خویی بهره ها برد و به دعوت آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی به تهران مهاجرت کرد و امام جماعت مسجد سادات یوسف آباد شد. جلسات فقه و اصول و تفسیرش که دو گروه بانوان وآقایان را دربر می گرفت، در خانه تشکیل می شد. خانه ساده اش در حاشیه میدان کلانتری، محل درس علم آموزان بود و مامن مردم کوچه و بازار. علامه محمد تقی جعفری روزی درباره درس ایشان گفته بود: " این سید که از نجف آمده به تهران و فقه و اصول می گوید، درسش، درس است. اصول می خواهید بروید پای درس سید علی گلپایگانی"

جهان انسانیت، تو را از دست داد

دیروز آیت الله سید رضی شیرازی وقتی وارد خانه سید شد، با صدای بلند گریه می کرد. وقتی بالای سر پیکر سید رسید، گفت: " سید! مردم این محله چه کنند بی تو؟ درخانه که را بزنند که کمکشان کند؟ ... دیگر اشک امانش نمی داد که روی زمین نشست و گفت چه بگویم . نمی دانم بگویم یوسف آباد، بگویم تهران، بگویم ایران تو را از دست داد. نه آقا جهان انسانیت، یکی از شریف ترین انسان های روزگار خود را از دست داد.... "

آیت الله سید رضی شیرازی استاد برجسته فلسفه حوزه در حالی که مداوم گریه می گرد، گفت: " من چه بگویم از این عالم بزرگ که زندگی اش مردم بود و مردم زندگی اش شد. آنچه در تمام این سال ها در جوار ایشان یافتم، سلامت ایمان و اعتقاد بود که تجلی اش در زندگی اجتماعی ، مردم دوستی و فداکاری برای مردم بود. مردی که خودش می خواست ناشناخته بماند ولی مردم و اهل حقیقی ایمان او را به خوبی می شناختند."

 

کارمزد را حرام می دانست

پیش از انقلاب با هر چه در توان داشت برای ارسال اعلامیه های امام (ره) تلاش می کرد. با ایجاد کمیته های مردمی او سرپرست کمیته منطقه 3 شد. "سید جلال عجائبی" متولی مسجد سادات که از سال 43 در خدمت آیت الله بوده است می گوید: در آغاز انقلاب تمام دغدغه اش یک کلام بود. اینکه " مبادا کمیته ها عملی انجام دهند که موجب حق الناس شود. "

اگرچه آیت الله گلپایگانی در آغاز انقلاب به مدت سه سال نماینده امام خمینی در حج بودند اما پس از آن ایشان دیگر هیچ مسئولیت سیاسی را برعهده نگرفتند.

 

عجائبی از ویژه گی های خاص مدیریت ایشان در مسجد می گوید:" وقتی صندوق قرض الحسنه مسجد راه افتاد، ایشان همه را جمع کردند و گفتند حق ندارید از مردم کارمزد بگیرید . کارمزد حرام است. "

هرچه پول درخانه بود، انفاق کرد

روحانی ای که بسیاری مواقع، مسیرخانه تا مسجدش را پیاده می رفت تا در راه به مردم برخورد کند و از حال آنان بپرسد. این را حاج علی رضا قیومی می گفت و کسبه محل شهادت می دهند که :" در سلام کردن به کوچک و بزرگ، پیش دستی می کرد. با جوان و پیر محل، خوش خلق بود و مهمتر آنکه خوش داشت تا مردم مشکلات مادی و غیر مادی شان را به او بگویند و تا رفع آن مشکل را پی جویی می کرد."

سیدعبدالهادی، فرزند ارشد آیت الله می گوید: "بذل و بخشش پدر زبانزد بود. در حالی که خودش چیزی نداشت. یک بار یکی آمد خانه ما و مشکل مالی داشت. مشکل را که مطرح کرد، حاج آقا هرچه پول درخانه بود به ایشان داد. خود فرد از این کار ایشان تعجب کرد. بعد به ما گفتند اینگونه باید انفاق کرد. انفاق کنید، خدا برمی گرداند."

روح پر فتوح او صبح سه شنبه 28 دی ماه بعد از مدت ها بیماری، به ملکوت اعلی پیوست و چهارشنبه صبح 29 دی در میان خیل مشتاقانش تشییع می شود.