التماس به سفارت فخیمه برای بازگشت به لندن! | ![]() |
در حال حاضر پس از رفع ممنوع الخروجی، فیل آقازاده یاد هندوستان کرده ومجددا قصد بازگشت به انگلستان رادارد به همین دلیل خانم والده را واسطه کرده که با استفاده از روابط دوستان شفیق ! والبته ناباب!خود در سفارت فخیمه ، ویزای سفر رادریافت کند . رفت و آمدهای اخیر ملکه فتنه به سفارت برای پیگیری این موضوع است تا آقازاده از کشور خارج و رفع نگرانی شود. فرزند ارشد یکی از مهره های شاخص فتنه سال گذشته که از 7 سال پیش دردانشگاه متروپلیتن لندن در رشته موسیقی !مشغول به تحصیل است وهرترم چند واحد را با نمرات ناپلئونی پاس می کند، اخیرا در تلاش برای بازگشت به انگلستان از طریق والده مکرمه، رایزنی با مقامات سفارت استعمار پیر را آغاز کرده است. حسن لاهوتی اشکوری،فروردین ماه امسال هنگام بازگشت به ایران با دستور مقام قضایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام ،اجتماع جهت تبانی علیه امنیت کشورو شرکت در تجمعات اغتشاشگران در روزهای 18 تیر و روز قدس دستگیرشد اما پس از مدت کوتاهی با رایزنی واعمال فشاربر قوه قضائیه و تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی آزاد شد. در حال حاضر پس از رفع ممنوع الخروجی، فیل آقازاده یاد هندوستان کرده ومجددا قصد بازگشت به انگلستان رادارد به همین دلیل خانم والده را واسطه کرده که با استفاده از روابط دوستان شفیق ! والبته ناباب!خود در سفارت فخیمه ، ویزای سفر رادریافت کند . رفت و آمدهای اخیر ملکه فتنه به سفارت برای پیگیری این موضوع است تا آقازاده از کشور خارج و رفع نگرانی شود. |
امید کنگره آمریکا به موسوی است | ![]() |
شرمان - سناتور دموکرات و نماینده کالیفرنیا در کنگره: بلافاصله پس از دور جدید تحریم ها، شماری از بازیگران اصلی وقایع پارسال و از جمله موسوی - طبق پروژه مورد توافق قبلی- جمهوری اسلامی را متهم به ماجراجویی کرده و حق را به جانب قدرت های غربی دادند! موسوی سال گذشته از ملت های جهان(؟!) که با اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی، از مخالفان حمایت می کنند تشکر کرد ... یک سناتور آمریکایی گفت: در تمام طول اعتراضات سال گذشته امید کنگره آمریکا به موسوی و کروبی بوده و اکنون منتظریم تا یکی از سران مخالفان از واشنگتن به خاطر وضع تحریم ها علیه ایران تشکر کند! |
مشرق،دوئل،عکاسمسلمان و قطعه 26 فیلتر شدند | ![]() |
آوینی: در جمهوریاسلامی همه آزادند به جز حزباللهیها! ![]() ملل نیوز به نقل ازصراط - آخرین اخبار حکایت از سوختن تعداد زیادی از رزمندگان جبهه سایبری انقلاب به آتش خشم مسئولان قضایی و رسیدن عده ای دیگر به فیض جانبازی برای راه اسلام و ولایت فقیه در جنگ نرم می کند. |
![]() | ![]() |
اگر نیت واقعی کروبی قدرتطلبی و مطرح کردن خود نبود و واقعاً دغدغه حیثیت نظام جمهوری اسلامی را داشت و حتی نگران افرادی بود که وی درباره آنها ادعاهایی را مطرح میکرد میتوانست این موضوع را از طریق سازمانهای نظارتی و مجلس شورای اسلامی پیگیری کند. ملل نیوز به نقل ازفارس:برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینههای گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشتهاند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکلگیری و برخی مؤلفههای ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، " راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، " گفتمان محمود احمدینژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاستجمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی " و "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " به فصل هفتم یعنی " شورش بر جمهوریت " میپردازیم: * رادیکالیسم کروبی برای به دستگیری رهبری اغتشاشات اما چنان که پیشتر نیز گفته شد و تحولات آشوبهای پس از انتخابات نیز نشان داد، نه موسوی توانایی رهبری این جبهه را داشت و نه شخصیتهای دیگر به آن تن میدادند. افرادی نظیر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی و محمد خاتمی و طرفداران آنها در جبهه دوم خرداد نمیتوانستند رهبری موسوی بر این جبهه را بپذیرند. اگر در مدت کوتاهی پس از انتخابات هم شعارها با نام موسوی انجام میشد به دلیل مسئله انتخابات و نامزدی موسوی در آن بود. چون آغاز آشوبها به بهانه تقلب انجام شده بود به ناچار نام موسوی بیش از دیگران برده میشد. اما در این میان دیگران هم از گرفتن مواضع تند عقب نمیماندند تا جایگاه خویش را در آن جبهه از دست ندهند. * چگونگی تشکیل "حزب اعتماد ملی " مهدی کروبی در این زمینه از دیگران پیشتاز بود. آرای سیصدهزار نفری او که از آرای باطله نیز کمتر بود علامت مثبتی را به او نشان نمیداد. او که میدید وضعیتی به مراتب ناگوارتر از موسوی دارد تلاش کرد دست کم با انجام برخی رفتارهای رادیکالی موقعیت خویش را در جبهه تجدیدنظرطلب حفظ کند. کروبی که از انتخابات سال 84 به عنوان عامل تفرقه در جبهه دوم خرداد مطرح بود و حتی در سال 88 نیز پیش از همه افراد این جبهه اعلام حضور کرد از همان سالها رابطه تیرهای با محمد خاتمی داشت. حمایتهای بیدریغ خاتمی به عنوان رئیسجمهور در سال 84 از مصطفی معین و سپس هاشمی رفسنجانی موجبات تیرگی روابط کروبی با خاتمی را ایجاد کرده بود. رابطه سرد آن دو در انتخابات 84 فرایند انتخاباتی را به جایی کشانید که مجمع روحانیون مبارز که مهدی کروبی سالها دبیرکلی آن را بر عهده داشت از کروبی حمایت نکرد و او که احساس میکرد از جانب دوستان خود از پشت خنجر خورده است پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری از مجمع کنارهگیری کرد و اقدام به تأسیس حزب "اعتماد ملی " کرد، تا طرفداران خود در مجمع روحانیون و بیرون از آن را وارد حزب اعتماد ملی کند. * تفرقه و شکاف عامل شکست "جبهه دوم خرداد " به هر حال، بسیاری از فعالان سیاسی جبهه دوم خرداد تفرقه و شکاف را عامل شکستهای این جبهه میدانستند و نقش کروبی را هم در این شکافها برجسته عنوان میکردند. لذا کروبی نه تنها باید جبران مافات میکرد بلکه باید رهبری خود در آن جبهه را نیز اثبات میکرد. به عبارت دیگر در آشوبآفرینیهای پس از انتخابات گرچه افرادی نظیر کروبی و موسوی و خاتمی در یک جبهه قرار داشتند، اما بر سر رهبری جبهه پنهانی با هم رقابت میکردند. در این باره کروبی نسبت به خاتمی حساسیت ویژه داشت. کروبی که با آرای سیصدهزار نفری امیدی به آینده سیاسی خود نداشت تمام سعی خود را انجام میداد و به هر روشی متوسل میشد تا از این آینده محتوم جلوگیری کند. * انتقاد کروبی از رفتارهای موسوی با وجود این، نباید رقابت درونجناحی این جبهه را فراموش کرد. برخی از آن رفتارهای رادیکالیستی که افرادی در این باره تلاش میکردند از یکدیگر سبقت بگیرند را با همین معیار میتوان تفسیر کرد. رقابت کروبی و موسوی پیش از انتخابات چهره روشنتری داشت، اما پس از آن در لایه تعارفات و رادیکالیسم پوشیده ماند. کروبی در 20 خرداد با نگارش نامهای سرگشاده ضمن اعتراف به شکست تلویحی خود از تخریبهای ستاد موسوی علیه خود و نظرسازیهای این جبهه به نفع موسوی انتقاد میکند. در بخشهایی از نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی چنین آمده است: "متأسفانه برخی از نزدیکان و بستگان شما با شایعهپراکنی قصد دارند یکی از دو صدای اصلاحطلبان در انتخابات را خاموش کنند و با پخش خبرهای کذب و شایعات ناروا درباره انصراف اینجانب از رقابتهای انتخاباتی آب به آسیاب مخالفان اصلاحات بریزند. من البته قصد ندارم با بردن نام افراد خاص از نزدیکان و بستگان شما نقش آنان را در بر هم زدن وحدت اخلاقی اصلاحات اعلام کنم... (اما) اعلام میکنم این روش دوستان سبب نقض قواعد اخلاقی انتخابات آزاد میشود و اتحاد فکری و تاریخی اصلاحطلبان را مخدوش میکند... اکنون هم خشنودم که با انتشار بیانیهها و ایراد سخنرانیها و حضور در میان مردم در تعمیق اصلاحطلبی نقش ایفا کردم و البته داوری نهایی بر عهده ملت است نه کسانی که با نظرسازی و شایعهسازی، نه حریف که رفیق را هم تخریب میکنند. "(1) در فردای روز انتخابات، کروبی با فراموشی ظاهری این انتقادهای درونجناحی همنوا با دیگر افراد جبهه دوم خرداد و به همان حدّت و شدت موسوی به ادعای تقلب و توهین علیه دولت میپردازد. کروبی در 23 خرداد ضمن عدم پذیرش "داوری نهایی ملت " طی بیانیهای چنین اعلام موضع میکند: 22 خردادماه که از حیث مشارکت کمسابقه شما مردم عزیز میتوانست جشنواره بزرگ جمهوریت در نظام امام خمینی(ره) باشد به سوگواری تبدیل شد و در سوگواری جز مرثیه چه میتوان خواند؛ مرثیهای برای اعتبار و آبروی رأی مردمی که به عشق و ایمان برای تغییر اوضاع کشور به صحنه آمدند و چنین تخلف در امانت دیدند. نتایج اعلام شده برای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری چنان مضحک و شگفت است که در بیان و بیانیه نمیآید و باید فکر دیگری کرد. این شیوه رأیگیری و شمارش آرا یادآور شمارش آرای مرحوم مدرس است که حتی از شمارش رأیی که آن مرحوم به خویش داده بود دریغ کردند و تکرار دروغپردازیهای تلویزیون یادآور آمارهای منتشر شده در مناظرههاست. شگفتا که مشارکت ملت به ابزار تحکیم دولت تبدیل شد و از دمکراسی به سوءاستفاده از مشارکت ملت بسنده شد. بدیهی است که نتایج و نهاد برآمده از چنین شمارش آرایی فاقد مشروعیت است و مورد قبول اینجانب نیست... و حتی در مقابل این مهندسی و تنظیم ناشیانه رأی ملت سکوت نخواهم کرد و به عنوان فردی مستقل در چارچوب فکری و سیاسی خاص خود و بر اساس مواضع و بیانیههایی که منتشر کردهام در صحنه خواهم ماند و گزارش اقدامات خود را در بیانیههای بعدی به اطلاع ملت بزرگ ایران خواهم رساند. این تازه اول داستان است. (2و3) * انتخابات 88 "نمکی " برای زخم کروبی در انتخابات 88 نه تنها دردهای ضربه خوردن کروبی از آشنایان که در سال 84 نیز رخ داده بود، التیام نیافت، بلکه بر آن اندوه، اندوه دیگری افزوده شد. در صبح روز رأیگیری زمانی که وی با کرباسچی و برخی همراهان به یکی از شعب اخذ رأی رفته بود در کمال تعجب خبرنگاران و همراهان، کرباسچی رأی خود را در صندوق نیانداخت و بدون دادن رأی شعبه را ترک کرد. کرباسچی در بعد از ظهر آن روز در دانشگاه امیرکبیر و در میان دانشجویان رأی خود را به صندوق انداخت. اما برخلاف تصورهای قبلی کرباسچی رأی خود را به نام کروبی در صندوق نینداخت بلکه نام میرحسین موسوی را در برگه تعرفه رأی خود نوشته بود. کرباسچی از روی عمد رأی خود را به دانشجویان نشان داد و از آنها نیز خواست تا به دلیل رأی نیاوردن کروبی به میرحسین موسوی رأی بدهند.(4) * التیام زخمهای کروبی با توهین به نظام و... به عبارت دیگر کروبی که از وضعیت ناگوار خود آگاه بود دنبال تلافی کردن آن برآمد، اما نه از اعضای ستاد و یاران حزبی بلکه از احمدینژاد و نظام جمهوری اسلامی. او در رفتارهای بعدی خود هم به احمدینژاد توهینهای فراوانی کرد و هم به تهمت زدن به جمهوری اسلامی منهای خود پرداخت. حمایت افرادی نظیر کرباسچی، مهاجرانی و سروش از کروبی در پیش از انتخابات نه برای اصلح بودن کروبی از نگاه آنان بود که انگیزههای شخصی و سیاسی دیگری در آن نهفته بود. به طور نمونه کرباسچی در پی بازسازی چهره خود در جامعه بود و در فیلم تبلیغاتی کروبی با گریه کردن و سخن گفتن از خود، آن را به فیلم تبلیغاتی خویش تبدیل کرد. کروبی یا قدرت تشخیص این موضوع را نداشت و یا از قدرت "تغییر " آن وضعیت بیبهره بود. لذا شکست کروبی تنها یک شکست انتخاباتی نبود، بلکه همچون سال 84 شکستی سیاسی و حزبی هم بود که او تمام فعالیتها و سرمایههای هزینه شده چهار سال گذشته را بر باد رفته میدید. * ادعاهای بی اساس شیخ اصلاحات در چنین وضعیتی کروبی بهترین راه برای برونرفت از شکستهای پیش آمده را پیوستن به رادیکالیسم سبز دانست تا خود را سوار قطاری کند که با سرعت و بیهدف پیش میرفت. البته کروبی این پرسش را از خود نکرد که آن قطار به کجا میرود؟ لذا کروبی نیز در دعوت مردم به تجمعات غیرقانونی 25 و 30 خرداد از دیگران عقب نماند و خود نیز در آنها حضور یافت. او پس از آن که این تجمع غیرقانونی به خشونت انجامید طی بیانیهای چنین نوشت: بسم رب الشهدا و الصدیقین. ملت بزرگ ایران! حماسه 25 خرداد شما در راهپیمایی آرام از میدان امام حسین تا میدان آزادی تهران دو نشان بر چهره ایران گذاشت: اول اعتراض ملت به خیانت دولت در امانتی که به آنها سپرده شده بود... دوم آرامش و متانت ملت در شیوه اعتراض که در فضایی سرشار از سکوت برگزار شد... در این جریان گروهی از هممیهنانمان را در میدان آزادی و کوی دانشگاه به شهادت رساندند. من با تسلیت این شهادت اعلام میکنم این ملت از آشوب به دور است و اینان میخواهند با هراساندن مردم کوچه وخیابان از آشوب و بزرگنمایی آنها در صدا و سیما و رسانههای وابسته و سانسور رسانههای آزاد، اصل اعتراض ملت را نادیده بگیرند؛ چرا که اگر صداقت داشتند به جای پخش صحنههای خشونتبار بعد از راهپیمایی 25 خرداد، شکوه اصلاحطلبانه و صلحطلبانه بودن این راهپیمایی ملی و میلیونی را نشان میدادند. اینجانب که خود در 25 خرداد قطرهای از دریای حضور شما در خیابان آزادی بودم ضمن دعوت به حضور ملت در میادین و اعتراض نسبت به توطئه به آشوب کشیدن اجتماعات از سوی عناصر مشکوک، هشدار میدهم که هدف نهایی این اقدامات پایان دادن به حضور شما ملت عزیز است... از همه مردم تهران دعوت میکنم ساعت 11 صبح امروز جمعه 29 خرداد 1388 با لباس سیاه به نشانه سوگواری برای شهدای راه جمهوریت نظام اسلامی ایران از میدان هفت تیر تا محل برگزاری نماز جمعه حضور یابند و با حضور آرام و آگاهانه خود، اعتراض خویش به انتخابات را اعلام کنند و خواسته ابطال انتخابات نامشروع 22 خرداد 1388 را به گوش عالیترین مقام کشور برسانند. حضور شما در نماز جمعه تهران - که به امامت رهبری نظام برگزار میشود - باطلکننده القائات افرادی است که معتقدند اصلاحطلبان خواهان آشوب و حرکت در ورای چارچوب قانون هستند. قانون اساسی به همه شما این حق را داده است که در خیابانها حضور یابید و بدون هرگونه تخریب اموال عمومی، صدای خویش را به گوش حاکمان برسانید و به نشانه جدایی خود از صفوف اخلالگران مشکوک با نشانهای سیاه، خویش را از ایشان جدا سازید. کروبی حتی در اینجا نیز تلاش میکند تا شاید بتواند در رقابت درونجناحی رنگ سیاه را بر سبز چیره سازد. اما با وجود این دعوت معنادار، کروبی و هیچکدام از سران جبهه دوم خرداد در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد شرکت نکردند. کروبی ضمن آن که در بیانیهها و گفتار خویش تأکید میکند که عضو خانواده انقلاب است، اما با روانه ساختن سیل تهمتها و با تندتر کردن مواضع خود زمینه را برای اغتشاشات و بهرهبرداری مخالفان جمهوری اسلامی و دولتهای استعماری غربی فراهم میسازد تا منافع و مصالح آن را به مخاطره بیندازند. او همچنین در بیانیهای که به بهانه آشوبهای خشونتآمیز 30 خرداد منتشر کرد، مینویسد: "متأسفم که اعتراض مسالمتآمیز هموطنان عزیزمان در قبال تقلب و تخلف گسترده و نادیده گرفتن حق آنان در انتخابات بالاترین مقام اجرایی کشور، با سرکوب و خشونت غیرقابل وصف مواجه شد. صحنههای دلخراش و تکاندهنده شهادت تعدادی از زنان و مردان این سرزمین که مطابق نص صریح قانون اساسی و در جهت نشان دادن اعتراض خود به خیابانها رفته بودند، دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد... ملت ما در جریان انقلاب اسلامی زنگارهای طاغوتی را زدود و با تأسی از موازین اسلامی به دنبال عینیت بخشیدن به ارزشهای والای اسلامی و ایران است و هر کس که بخواهد این حقیقت را کتمان کند در مقابل سیل خروشان ملت قرار خواهد گرفت... اینجانب ضمن همدردی با خانوادههای شهدا و مجروحین حوادث اخیر و درجهت برگزاری مراسم سوگواری در شأن و منزلت شهدا، بدین وسیله از هموطنان عزیز دعوت میکنم در مراسم بزرگداشت شهدای چند روز گذشته که متعاقباً زمان و مکان آن اعلام خواهد شد حضور یابند... " * کروبی از کوبیدن آب در هاون تا نیروها غیبی کروبی که با ارسال نامهای به شورای نگهبان از مهمترین دلایل تقاضای ابطال انتخابات را تأیید صلاحیت احمدینژاد توسط این شورا برای حضور در انتخابات اعلام میکند،(5) پس از تأیید نهایی سلامت انتخابات توسط شورای نگهبان، تسلسل قانونشکنیها را ادامه میدهد و با صدور بیانیهای چنین مینویسد: بسمه تعالی. انا لله و انا الیه راجعون. ملت بزرگ و فهیم ایران! لازم میدانم ابتدا از مردم ایران عذرخواهی کنم؛ هم به خاطر چندین ماه اصرار و ابرام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و هم به خاطر همه آن عزیزانی که در این مدت زحمات زیادی را برای آنها موجب شدم و با لطف و عنایت خود مسیر انتخابات را هموار و زمینه حضور عظیم و بیسابقهای را فراهم کردند. پیش از همه اذعان میکنم که بسیاری از شما پیشتر و دقیقتر میدانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید. همان گاه که میپرسیدید "چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد "، یا زمانی که میگفتید "نتیجه انتخابات معلوم است و شما آب در هاون میکوبید "... ما برای تغییر آمده بودیم، گرچه نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند... چقدر دنیا از آن شبها و انقلاب و عظمت ایران یاد کرد و چه باور نکردنی که یک هفته بعد تصاویر آن شکوه به فریاد اعتراض و الله اکبر شبانه تبدیل شد و خون به سنگفرش خیابان پاشید و با چکمه و باتوم به جان و مال مردم هجوم بردند. صدها نفر سازماندهی شده به خوابگاه دانشجویان حمله کردند و قلب دختر جوان را با گلوله شکافتند و از پشتبام مسجد با یونیفرم، مردم را به گلوله بستند و صدها نفر را در خانه و خیابان دستگیر کردند و تا سرحد مرگ کتک زدند و چه زشتیهایی که در کلامِ بر حق آنها روا داشتند. دهها نفر از رجال مذهبی و سیاسی را شبانه دستبند زدند و وااسفا که چه زود انتقام دو ماه آزادی نسبی را گرفتند و همه را روانه زندانها وسلول انفرادی کردند تا در چنین شرایطی سخت، لب به سخن بگشایند و به انقلاب مخملی اعتراف کنند! * کروبی: انقلاب مخملی با نیروهای انقلاب این چه انقلاب مخملی است که رهبران آن دو تن از زندهترین و سابقهترین یاران امامند و مورد تأیید شورای نگهبان و رهبری برای حضور در انتخابات و حداقل 15 میلیون نفر (بر اساس شمارش خود طرف) به آنها رأی دادهاند؟ رؤیای انقلاب مخملی در ذهن اینها بوده یا آنها که کابوس آن را میدیدند و نیرو به همسایه شمالی گسیل داشتند که آموزش ببینند تا چگونه مردم را با حالت ارعاب و قیافه مهیب و هجوم موتور و زدن باتوم و پرتاب گاز فلفل و زدن کابل بر سر پیر و جوان و زن و مرد و اتومبیل و مغازه بترسانند تا مبادا کسی جرأت حضور آرام و در صحنة اعتراض ماندن را به خود بدهد... نکته طنز این بیانیه آنجاست که کروبی آرای سیصدهزاری خود را در کنار آرای بیش از 13 میلیونی موسوی قرار میدهد و در جمع شمارش، آن را 15 میلیون معرفی میکند و در ذیل این آرای 15 میلیونی خود را همپای موسوی "دو رهبر " جبهه رادیکالیسم سبز معرفی میکند. کروبی ضمن آن که صورت مسئله را پاک میکند و درباره قدرتطلبیهای افراد این جبهه که منجر به ایجاد آشوبهای پس از انتخابات شدهاند، سخنی نمیگوید، اغتشاشات و خشونتهای رادیکالیسم سبز که تصاویر و فیلمهای آن در رسانههای تصویری در حال پخش بود را اقدامی "مسالمتجو " معرفی میکند. در یکی از این تصاویر و فیلمها عدهای از آشوبطلبان با بیرون کشیدن فردی با ظاهر مذهبی از اتومبیل خود، او را در مقابل چشم همسر و فرزندش تا آستانه مرگ کتک میزنند و در نهایت نیز با حضور نیروهای امدادی هلالاحمر شخص مضروب که از حال رفته بود از مرگ نجات مییابد. * سکوتی بهتر از دروغگویی کروبی همچنین تمام شنیدههای درست و نادرست خود را با عنوان افشاگری علیه جمهوری اسلامی در رسانهها فریاد میزند تا بیگانگان خوراک تبلیغی مناسبی برای تبلیغ علیه ایران بیابند. گویی او انتظار داشت نیروهای انتظامی کشور با سلام و صلوات به استقبال اغتشاشگران بروند و دستکم از روشهای کنترل آشوبهای شهری که روشی قانونی و عقلانی و منطقی و شرعی و اخلاقی و مطابق با عرف بینالمللی است بهرهای نبرند. وقتی مهمترین کارویژه حکومت ایجاد نظم و امنیت برای شهروندان باشد انتظار اینکه نیروهای انتظامی اجازه دهند عدهای به شیوههای آنارشیستی و رادیکالیستی نظم عمومی شهر را به هم بریزند بهانهای غیرمنطقی بیش نخواهد بود. اما کروبی گمان میکرد با این فرافکنیها و تهمتزدنها به "جمهوری اسلامی " میتواند حیثیت از دست رفته خود را جبران کند و به همین دلیل هر روز به شدتِ تندرویهای خود میافزود. پرسر و صداترین مطلبی که از کروبی در رسانهها انتشار یافت به نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی تعلق دارد. وی این نامه را حدود ده روز پس از آن که به هاشمی مینویسد در 18 مرداد در اختیار رسانهها قرار میدهد. مهمترین بخش این نامه که بلافاصله هجمه تبلیغی شدید رسانههای بیگانه علیه ایران را در پی داشت به ادعای "تجاوز جنسی " به بازداشتشدگان بازمیگشت. در این نامه آمده بود: موضوعی را شنیدهام که هنوز از آن بر خود میلرزم. در دو روز اخیر که این خبر را شنیدهام خواب از سرم ربوده شده است. حدود ساعت دو که خود را برای خواب آماده میکردم، به بستر رفتم ولی خدا شاهد است که بدون ذرهای مبالغه، خوابم نبرد، تا ساعت 4 بامداد که مجدداً بلند شدم کمی قرآن خواندم، دوش گرفتم تا آب کمی آرامم کند، حتی نماز صبح را نیز خواندم و تا نزدیکیهای طلوع آفتاب خوابم نبرد. افرادی این مطالب را به من گفتهاند که دارای پستهای حساس در این کشور بودهاند. نیروهای نام و نشانداری که تعدادی از آنها نیز از رزمندگان دفاع مقدس بودهاند. این افراد اظهار داشتهاند، اتفاقی در زندانها رخ داده است که چنانچه حتی اگر یک مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعهای است برای جمهوری اسلامی که تاریخ درخشان و سپید روحانیت تشیع را تبدیل به ماجرای سیاه و ننگین میکند که روی بسیاری از حکومتهای دیکتاتور از جمله رژیم ستمشاهی را سفید خواهد کرد. گمان نمیکنم زندانیان دوران 15 ساله مبارزات قبل از انقلاب که از افراد توده گرفته تا گروههای مسلح مبارز التقاطی تا اعضای نهضت آزادی و مؤتلفه و حزب ملل اسلامی که در زندان با هم زندگی کردهاند، دیده یا شنیده باشند. اینجانب این مطالب را برای شما مینویسم و مصرّانه میخواهم روی این قضیه اقدام و به صورتی که صلاح میدانید با حضرت آیتالله خامنهای مطرح فرمایید و با جدیت پیگیری شود تا روشن گردد اگر چنین اتفاقی نیفتاده که انشاءالله هم نیست و بعید میدانم باشد، اعلام شود. چرا که در همین جامعه امروز و توسط خود بچههای بازداشتی در رسانهها و سایتها در حال مطرح شدن است و معلوم نیست آیندگان چه قضاوتی با شاخ و برگ دادن آن خواهند کرد. همچنان که جمهوری اسلامی و روحانیت مظلوم نیز مسئول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خدای ناکرده رخ داده باشد، سریع با عوامل آن در هر جایگاهی برخورد و اعلام شود تا در شرایط فعلی که بازار شایعات داغ است، فرصت به فرصتطلبان داده نشود، همچنان که لازم است ترتیبی اتخاذ گردد تا این اقدام از سوی هیأتی عالیرتبه صورت گیرد تا افراد مورد بحث جرأت بیان حقایق را داشته باشند، چرا که شنیدهام تهدید شدهاند که اگر مطلبی در این خصوص بیان نمایند، نابود خواهند شد.(6) نکته پارادوکسیکال نامه اینجاست که کروبی خود به شایعاتی دامن میزند، تا دیگران دست به آن شایعات نزنند. در حالی که پیش از نامه کروبی اصولاً خبری از این شایعات نبود. این همه سیاهنمایی که چهره جمهوری اسلامی را حتی از دیکتاتورترین حکومتها و حتی رژیم ستمشاهی سیاهتر میسازد، نشان از همان رویکرد متهمسازی حکومت جمهوری اسلامی منهای خود دارد. اما این بار کروبی برای آنکه بتواند خود را بیش از شخصیتهای دیگر جبهه دوم خرداد مطرح سازد و از این طریق بر هممسلکان خود در رهبری این جبهه غلبه کند، بسیار افراطیتر از آنان، درونیات خود را آشکار میسازد. * دغدغه کروبی واقعیتی بیمعنا بر پاشنه وهم و خیال اگر نیت واقعی کروبی قدرتطلبی و مطرح کردن خود نبود و واقعاً دغدغه حیثیت نظام جمهوری اسلامی را داشت و حتی نگران افرادی بود که وی درباره آنها ادعاهایی را مطرح میکرد میتوانست این موضوع را از طریق سازمانهای نظارتی و مجلس شورای اسلامی پیگیری کند. چنان که پس از انتشار این ادعا، مجلس شورای اسلامی و ریاست آن درباره ادعای مطرح شده تحقیق کرد و ادعای کروبی را نادرست یافت و آن را تأیید نکرد. به هر حال این نامه جز ایجاد فضای سنگین رسانهای نظام سلطه علیه ایران، دستاورد دیگری نداشت. کروبی نیز با خدمتی که از طریق نگارش این نامه به دشمنان ایران و انقلاب اسلامی کرد هیچگاه نتوانست ادعای خود را ثابت کند. در نامه کروبی نیز آن ادعا در حد "شنیدهها " مطرح شد، اما او با همین "شنیدهها " فضای مسمومی را علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی ایجاد کرد. ادامه دارد.... پی نوشت: 1. "نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی "؛ خبرگزاری ایسنا؛ 88.3.20. 2. "بیانیه شماره یک مهدی کروبی در اعتراض به روند شمارش آرا "؛ پایگاه اینترنتی سحام نیوز؛ 1388.3.23. 3. از شیوههای جنگهای روانی مؤثر و کارآمد تکرار مکرر یک دروغ است تا آن دروغ را کمکم "راست " جلوه دهد. این شیوه بارها و بارها در تاریخ تکرار شده است؛ تا حدی که کم کم خود گوینده و سازنده دروغ هم آن را باور میکند. بیانیه شماره یک مهدی کروبی از نظر حجم دروغ و تکرار آن و مشتمل بودن بر جملات پرطمطراق توخالی بدون دادن هیچ آدرس مشخص، یادآور تبلیغات گوبلز در آلمان نازی است. 4. "کرباسچی به چه کسی رأی داد "؛ خبرگزاری فارس؛ کد مطلب: 8803221039 ، 1388.3.22. 5. "شکایتنامه مهدی کروبی به شورای نگهبان، احمدینژاد صلاحیت ندارد "؛ پایگاه اینترنتی کروبی (www.Karroubi.ir)؛ 1388.3.25. 6. "نامه تند کروبی به هاشمی رفسنجانی "؛ پایگاه اینترنتی تابناک؛ 1388.5.19. منبع: کتاب شورش اشرافیت بر جمهوریت |
![]() | (( فراخوان سراسری امت حزب الله )) | ![]() |
((فراخوان سراسری امت حزب الله))
راهپیمایی گسترده مردم ولایت مدار در روز عاشورا اقامه نماز ظهر عاشورایی
بمناسبت سالروز حرمت شکنی آشوبگران روز عاشورای حسینی سال 1388 وعده دیدار :
میدان امام حسین - خیابان انقلاب - میدان انقلاب
و |
![]() | ![]() |
![]() | فراخوان سراسری | ![]() |
![]() | ![]() |
![]() | اطلاع رسانی فوری ( نماز ظهر عاشورا) | ![]() |
![]() | ![]() |
![]() | فراخوان تجمع دستجات عزاداری در روز عاشورا | ![]() |