سرکرده گروهک تروریستی منافقین، جریان منتظری در ایران را نزدیک ترین جریان سیاسی به گروه متبوع خود می دانست.
رجوی در آخرین ماه های سال 2000 میلادی (3 سال قبل از سقوط صدام) دیداری با سران حزب بعث و از جمله طاهر جلیل حبوش رئیس استخبارات عراق داشت. به گزارش بولتن نیوز به نقل از کتاب «منافقین خلق»، حبوش در این ملاقات از رجوی می پرسد غیر از دو جناح درگیر در ایران، کدام یک از جریان ها به گروه شما نزدیک است.
سرکرده منافقین در پاسخ می گوید: منتظری! اگر الان وقت بود برایتان شرح می دادم. وقتی ما روحیه و فضای اجتماعی را عوض کردیم ]!![ منتظری وارد شد و جنایت هایی که در حق ما در 12 سال پیش شده بود را فاش کرد.
براساس این گزارش، رجوی 17 خرداد سال 65 به ملاقات برخی مقامات بعثی نظیر عدنان خیرالله (وزیر دفاع) رفت و هفته بعد با صدام دیدار کرد. او به صدام تعبیر «سیدالرئیس» را به کار می برد. در بیانیه وزارت خارجه وقت عراق آمده است؛ «مجاهدین در برابر وسوسه به رسمیت شناخته شدن و استقبال رسمی نتوانستند مقاومت کنند و با آغوشی باز به خدمت صدام رسیدند.»
بدین ترتیب منافقین رسماً به ستون پنجم حزب بعثی عراق بدل شدند، کار عمده این ستون عبارت بود از: جمع آوری اخبار و اطلاعات از محورهای مرزی درون کشور، شرح و بسط نقشه های جغرافیایی، ایجاد بمب گذاری در داخل کشور، همکاری مجدانه جاسوسی با استخبارات عراق، کشف کلمات رمز و شنود بی سیم رزمندگان ایران و ترور. منافقین در سال 67 با عملیات رسوای فروغ جاویدان (مرصاد) گور دسته جمعی بسیاری از اعضای خود را کندند همچنان که سقوط صدام در سال 1382 به منزله تشدید آشفتگی و آوارگی منافقین بود.
آنچه در این میان عبرت آموز است جانبداری منتظری از گروهکی به تمام معنا «مزدور»، «جنایتکار» و «خائن» بود. وابستگان گروهک منافقین در جریان آشوب سال گذشته نیز نقش آفرینی کرده و با طیف های رادیکال اصلاح طلبان هماهنگ شدند. برخی از عناصر گروهکی در بحبوحه آشوب ها و همزمان با روزه خواری در روز قدس، شعار می دادند «مجتهد واقعی، منتظری، صانعی»!
رجوی در آخرین ماه های سال 2000 میلادی (3 سال قبل از سقوط صدام) دیداری با سران حزب بعث و از جمله طاهر جلیل حبوش رئیس استخبارات عراق داشت. به گزارش بولتن نیوز به نقل از کتاب «منافقین خلق»، حبوش در این ملاقات از رجوی می پرسد غیر از دو جناح درگیر در ایران، کدام یک از جریان ها به گروه شما نزدیک است.
سرکرده منافقین در پاسخ می گوید: منتظری! اگر الان وقت بود برایتان شرح می دادم. وقتی ما روحیه و فضای اجتماعی را عوض کردیم ]!![ منتظری وارد شد و جنایت هایی که در حق ما در 12 سال پیش شده بود را فاش کرد.
براساس این گزارش، رجوی 17 خرداد سال 65 به ملاقات برخی مقامات بعثی نظیر عدنان خیرالله (وزیر دفاع) رفت و هفته بعد با صدام دیدار کرد. او به صدام تعبیر «سیدالرئیس» را به کار می برد. در بیانیه وزارت خارجه وقت عراق آمده است؛ «مجاهدین در برابر وسوسه به رسمیت شناخته شدن و استقبال رسمی نتوانستند مقاومت کنند و با آغوشی باز به خدمت صدام رسیدند.»
بدین ترتیب منافقین رسماً به ستون پنجم حزب بعثی عراق بدل شدند، کار عمده این ستون عبارت بود از: جمع آوری اخبار و اطلاعات از محورهای مرزی درون کشور، شرح و بسط نقشه های جغرافیایی، ایجاد بمب گذاری در داخل کشور، همکاری مجدانه جاسوسی با استخبارات عراق، کشف کلمات رمز و شنود بی سیم رزمندگان ایران و ترور. منافقین در سال 67 با عملیات رسوای فروغ جاویدان (مرصاد) گور دسته جمعی بسیاری از اعضای خود را کندند همچنان که سقوط صدام در سال 1382 به منزله تشدید آشفتگی و آوارگی منافقین بود.
آنچه در این میان عبرت آموز است جانبداری منتظری از گروهکی به تمام معنا «مزدور»، «جنایتکار» و «خائن» بود. وابستگان گروهک منافقین در جریان آشوب سال گذشته نیز نقش آفرینی کرده و با طیف های رادیکال اصلاح طلبان هماهنگ شدند. برخی از عناصر گروهکی در بحبوحه آشوب ها و همزمان با روزه خواری در روز قدس، شعار می دادند «مجتهد واقعی، منتظری، صانعی»!