![]() |
غلامحسین محسنی اژهای در اولین نشست خبری خود در جایگاه سخنگوی قوه قضاییه خطاب به اهالی رسانه گفت: خود شما اگر چنانچه بتوانید با یک مقام رسمی با سهولت در تماس باشید و اطلاعات را از یک مقام رسمی بگیرید آسانتر است تا اینکه با زحمت فراوان خبری را از این طرف و آن طرف کسب کنید و به صحت آن اطمینان نداشته باشید. اگر اطلاع رسانی به موقع داشته باشیم باب شایعات گرفته میشود وی با بیان اینکه اگر اطلاع رسانی درست وبه موقع داشته باشیم باب شایعات و خبرهای ناصحیح گرفته میشود، گفت: با این اقدام مردم امیدوارتر میشوند و اعتماد بیشتری به اصحاب رسانه میکنند. مدافع این بودم که قوه قضاییه سخنگو داشته باشد محسنی اژهای در مورد انتخاب شدنش به عنوان سخنگوی قوه قضاییه خاطرنشان کرد: شاید یکی از جهاتی که آیتالله لاریجانی بنده را انتخاب کردهاند این است که میدیدند بنده در جلسات مختلف مدافع این بودم که قوه قضاییه سخنگو داشته باشد و اطلاع رسانی به موقع صورت گیرد. وی در ادامه با اشاره به مسائل مختلفی که از سال قبل (حداقل از شهریورماه) در دستور کار رییس جدید قوه قضاییه بود عنوان کرد: یکی از این مسائل نحوه ارتباط با مردم، رسانه و مشاور حقوقی قضایی بیشتر برای مردم و تسهیل در این امر بود. وی ادامه داد: با مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفت مشخص شد دستورالعملی وجود دارد اما لازم بود که در این دستورالعمل بازنگری شود. این بازنگری مدتی کار برد و از کارشناسان مختلف از داخل و خارج سازمان استفاده شد و دستورالعمل جامع اطلاع رسانی تهیه و تصویب شد و این دستورالعمل مبنای اطلاع رسانی قرار گرفت. همچنین مرکز مشاورهای تقویت شد و امیدواریم در آینده نه چندان دور شاهد ثمره آن باشیم. محسنی اژهای با اشاره به سیاست جرم زدایی در قوه قضاییه گفت: جرمزدایی در دوره آیتالله شاهرودی در دستور کار بود که کار درستی بود و باید پیگیری و دنبال میشد اما به نظر میرسید اقداماتی که در راستای جرم زدایی و کم کردن جرم، حبس و زندان انجام شده بود، به میزان کفایت صورت نگرفته و به همین دلیل معاونت مستقلی برای پیشگیری از وقوع جرم در نظر گرفته شد. وی ادامه داد: این وظیفه پیش از آن به دادستانی کل کشور واگذار شده بود. بنده پیشنهاد دادم این وظیفه باید از جایگاه بالاتری برخوردار شود به همین دلیل ساختار و تشکیلاتی جدیدی تشکیل شد و دستورالعمل و ضوابطی که نیاز به قانون ندارد، ایجاد شده است. وی ادامه داد: معاونت پیشگیری از وقوع جرم کار خود را آغاز کرده و در حال برنامهریزی با قوا وسایر دستگاههاست و امیدواریم در جهت جرمزدایی اقدامات موثری را صورت دهد. پیشگیری از جرم فراقوهای است سخنگوی قوه قضاییه با تاکید بر اینکه اگر چه اصل 156 قانون اساسی پیشگیری از وقوع جرم را وظیفه قوه قضاییه دانسته اما این موضوع امری فراقوهای است، افزود: حتما باید قوای دیگر به خصوص قوه مجریه کمک کند تا پیشگیری از وقوع جرم به معنای کامل آن انجام شود. محسنی اژهای در ادامه یکی از مسائلی را که مورد اختلاف بوده و بخشی از آن مغفول مانده را اصل 161 قانون اساسی دانست و گفت: براساس اصل 161 قانون اساسی یکی از وظایف دیوان عالی کشور نظارت بر محاکم و نظارت بر اجرای صحیح قوانین است. وی توضیح داد: بحث اختلافی این بود که نظارت دیوان عالی کشور به نقض و ابرام احکام محدود است یا اینکه نظارت آن بیش از این باید باشد. یک نظر مطرح این بود که پروندههای زیادی در طول سال وجود دارد که تعداد کمی از آنها به دیوان عالی کشور وارد میشود. بررسی این موضوع وقت زیادی را در سال گذشته گرفت و هم از لحاظ حقوقی و هم تعداد قابل توجهی از قضات عالی دیوان کشور در این کار مورد استفاده قرار گرفتند و بحث حقوقی آن کامل شد و دستورالعملی بر مبنای آن نوشته و ابلاغ شد. وی با اشاره به ایجاد معاونتی در راستای نظارت بر محاکم در خود دیوان عالی کشور اظهار کرد: این اقدام قدم موثری برای نظارت بر همه احکام صادره است. سخنگوی قوه قضاییه ادامه داد: یکی از گلایههای مردم این بود که چرا پروندهها بین دادگاه بدوی، تجدیدنظر و دیوان عالی رفتوآمد زیادی میکند. اگر این نظارت به خوبی صورت گیرد از رفتوآمدها و اطاله دادرسی کاسته میشود و به نفع مردم خواهد بود. محسنی اژهای با تاکید بر اینکه با توجه به ماموریتی که بر عهده دستگاه قضایی است و با توجه به قوانین جدیدی که در مجلس یا مجمع تصویب و ابلاغ میشود، نیاز شدیدی به قاضی مجرب ،آموزش دیده ، شجاع و مستقل داشتیم، اظهار کرد: در بررسی که در ماههای اول ریاست جدید قوه قضاییه انجام شد ملاحظه شد آمار چند میلیونی ورودی پرونده با این تعداد قاضی کفایت نمیکند. در این راستا نیز در جهت چگونگی جذب افراد برای قضاوت چه از حوزه و چه از دانشگاه و در جهت ارتقای آموزش آنها در بدو ورود و زمان کار ضوابط و مقررات بازبینی شد. ضعفها برطرف شد و حتی در جذب قاضی اقدام شد. وی با اشاره به اینکه آزمون تصدی امر قضا ظرف چند روز آینده انجام میشود، از استقبال بیش از 19 هزار از افراد دانشگاهی در آن خبر داد و گفت: امیدواریم این اقدام قدم خوبی برای جذب قضات با کیفیت باشد. وی درباره تشکیل شوراهای حل اختلاف و هدف از این اقدام توضیح داد: برای جرمزدایی،کوتاه کردن فرآیند دادرسی و اینکه مردم بتوانند مشارکت بیشتری در حل و فصل امور داشته باشند و نخواهیم همه مرافعات کوچک و بزرگ به دستگاه قضایی وارد شود، شوراهای حل اختلاف به وجود آمد و این موضوع در مجلس تصویب و ابلاغ شد که آیتالله شاهرودی در دوره قبل به این موضوع اهتمام داشتند. قانون شورای حل اختلاف موقت و پنج ساله است وی ادامه داد: قانون شورای حل اختلاف موقت و پنج ساله است و کمتر از دو سال از زمان آن باقی مانده است و نیاز وجود داشت که در این زمینه بازنگری و ارزیابی صورت گیرد تا نقاط قوت و ضعف مشخص شود ما باید قبل از به پایان رسیدن دوران پنج ساله به فکر باشیم. اصل شوراهای حل اختلاف مفید و موثر بود اما نیاز به بازنگری و اصلاح قانون وجود داشت. محسنی اژهای با تاکید بر اصل علنی بودن محاکمات عنوان کرد: براساس اصولی از قانون اساسی و براساس اصل علنی بودن محاکمات که در ماده 188 آیین دادرسی کیفری آمده است، محاکمات باید علنی برگزار شود. همچنین اصل 135 آییندادرسی مدنی هم بر علنی بودن محاکمات تاکید دارد. مگر در مواردی که استثنا شده باشد. مردم ما محرم هستند اصل بر اطلاع رسانی است اما در برخی مواقع معذوریت قانونی وجود دارد وی افزود: مردم ما محرم هستند رسانههای ما هم که به دنبال تعالی و ترقی جامعه هستند. قوه قضاییه براساس قانون اساسی و قوانین موضوعه موظف است تا جایی که منع قانونی وجود نداشته باشد اطلاع رسانی کند پس اصل بر اطلاع رسانی است اما در برخی مواقع معذوریت قانونی وجود دارد. وی خاطرنشان کرد: در برخی از موارد نه من حق دارم نه شما و دیگری که در مورد برخی موارد مطلبی بگوییم. ما باید خود را جای دیگری قرار دهیم و اگر ما یک روزی در مظان اتهام قرار بگیریم قبل از اینکه اتهام ثابت شود آیا راضی هستیم در مورد آن اطلاع رسانی صورت گیرد و در مورد ما قضاوت کنند؟ وی بار دیگر تاکید کرد: موارد علنی بودن دادگاه در قوانین پیشبینی شده است. |
![]() |
وی ادامه داد: همچنین با انتشار ماهنامه «حوزه پویا» به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی «علی پورمحمدی ماهونکی»، دوماهنامه «آوای آزمایشگاه» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «آقای فریدالدین ارائینژاد»، فصلنامه «پرتو دانش» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «آقای علیرضا رحیمی»، فصلنامه «خلاقیت ریاضی» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «مهدی ایمانینژاد»، فصلنامه «Aryan Heritage» به صاحب امتیازی «پژوهشگاه سازمان میراث فرهنیگ و گردشگری» و مدیر مسئولی «سیدمهدی موسوی»، فصلنامه «صنعت امروز» به صاحبامتیازی «خانه صنعت و معدن استان فارس» و مدیر مسئولی «علیرضا قدرتی»، فصلنامه «پژوهشهای آینده اقتصاد» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «مرتضی عزتی»، فصلنامه «رهآورد پژوهش نگهداری و تعمیرات» به صاحب امتیازی «انجمن نگهداری و تعمیرات ایران» و مدیر مسئولی «مهدی بهزاد»، سالنامه «صنایع شیمیایی اکسیر» به صاحب امتیازی «انجمن علمی تخصصی صنایع شیمیایی اکسیر» و مدیرمسئولی «غلامحسین روانروی» نیز موافقت شد. رامین خاطرنشان کرد: در این جلسه گزارش تخلفات نشریات مطرح و به این شرح تصمیمگیری شد، روزنامه «اندیشه نو» به استناد ماده 27 و تبصره 2 ماده 6 قانون مطبوعات، لغو مجوز شد؛ هفتهنامه «بهار زنجان» به دلیل انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و توهین به مقامات کشور، مشمول بندهای 2 و 8 ماده 6 تشخیص داده شد و به دلیل اصرار بر تخلفات به استناد تبصره 2 ماده 6 و تبصره ماده 11 قانون مطبوعات، لغو مجوز شد همچنین در این جلسه تقاضای تغییر وضعیت 35 نشریه مطرح و مورد رسیدگی قرار گرفت. |
![]() |
خبرگزاری فارس در نظر دارد روشهای اعدام در آمریکا را که بعضا به دلیل اتهامهای واهی با غیرانسانیترین روشها صورت میگرفته در سلسله گزارشهایی با نام اعدام در آمریکا منتشر کند تا مشخص شود در کشور مدعی اول دفاع از حقوقبشر چه اتفاقی در جریان بوده و هست. از ابتدای تاسیس آمریکا روشهای متعددی برای اعدام محکومان در این کشور استفاده شده است که از میان آنها میتوان به " چرخ خرد کننده "، "زنده زنده سوزاندن "، "له کردن با سنگ " و "چوبهدار " را نام برد. در حال حاضر 5 روش برای اعدام در آمریکا وجود دارد که عبارت است از اعدام با استفاده از صندلی الکتریکی، جوخه اعدام، تزریق سم، حلقآویز کردن. *** "چرخ خرد کننده ": یکی از روشهای شکنجه و اعدام در قرون وسطی که تا اوایل قرن 19 ادامه داشته است اعدام به وسیله "چرخ خرد کننده " بوده است. این نوع اعدام علاوه بر آمریکا در بخشهایی از اروپا مانند فرانسه و آلمان هم استفاده میشده است. این روش یکی از زجرآورترین روشهای اعدام است که به تدریج و با درد زیاد باعث مرگ محکومان میشده است. ***روش اعدام : چرخ خردکننده شامل یک چرخ بزرگ چوبی میشود که محکوم به آن بسته میشد و مامور اعدام با استفاده از گرز، چماق یا پتکها آهنی یا چوبی ضرباتی را به بدن محکوم در محلهایی از بدن او که بین پرههای چرخ قرار داشت وارد می کرده است. پرههای چرخ و فاصله بین آنها باعث میشد تا ضربههای وارده توسط مامور اعدام استخوانهای محکوم را به طور کامل خرد کند. در برخی موارد بجای چرخ از صلیبهایی استفاده میشد که با میخهای آهنی به این صلیب بسته میشدند و با میلههای آهنی یا چوبی به آنها ضربه وارد میشد. *** نحوه مرگ فرد محکوم به اعدام: بعد از اینکه استخوانهای محکوم با ضربات پتک شکسته شد او به ارتفاعی برده میشد تا در حالی که محکوم هنوز زنده است پرندهها از گوشت او تغذیه کنند. برخی از این محکومان دو تا سه روز طول میکشید تا بر اثر جراحات جان دهند. این روش برای اعدام و مجازات 11 برده که در "لویزیانا " علیه ارباب خود قیام کرده بودند در بین سالهای 1730 تا 1754 اجرا شد. |
![]() |
به گزارش آخرین در راهروهای ساختمان وزارت ارشاد اخبار متعددی در این خصوص شنیده می شود و حتی از ابلاغ حکم معاون جدید مطبوعاتی خبر داده می شود و اینکه مراسم تودیع و معارفه این دو این هفته در وزارتخانه برگزار خواهد شد.البته پیش از این هم خبری درباره برکناری رامین منتشر شده بود که وی این خبر را تکذیب کرده بود. گفتنی است هنوز درباره علت اصلی این تغییر در وزارت ارشاد خبری منتشر نشده است اما معاون جدید مطبوعاتی پیش از این مدیرکلی امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در کارنامه خود دارد. پیش از این داداش پور مدیرکل حوزه وزارتی در وزارت ارشاد تغییر کرده بود |
![]() |
نگارنده آرزو می کرد که هرگز ناچار به نوشتن این نوشته نباشد، اما، امام راحل ما- رضوان الله تعالی علیه- می فرمود؛ مسئولیت اهل قلم، فقط در مقابل آنچه می نویسند، نیست بلکه به خاطر آنچه باید بنویسند و نمی نویسند نیز مسئولند و فردای قیامت در محضر خدا بازخواست می شوند. این وجیزه لبیک به همان توصیه پیامبرانه حضرت امام(ره) است. نوشته ای با استناد به شواهد و دلایل غیرقابل تردید، در دفاع از ساحت مقدس دو سردار شهید. باشد خدا بپذیرد و همت و باکری نیز گره از ابرو بگشایند و شاهد باشند یاران از قافله جامانده، رسم وفا از یاد نبرده و در مقابل- با عرض پوزش- «خون فروشی» آگاهانه یا ناخودآگاه کسانی که با آن دو شهید بزرگوار فقط «پیوند سببی» داشته اند، ساکت و بی تفاوت ننشسته اند. نگارنده می داند در پی این نوشته، شماری اندک و کم شمار و به ناحق میراث خوار! زبان به ناسزا می گشایند و قلم به توهم می دوانند که چرا حرمت همسران دو سردار شهید را پاس نداشته ای؟! پاسخ هر چند در متن این نوشته خواهد آمد، اما به اختصار آن است که همسران این دو سردار شهید اگر قرب و منزلتی دارند- که داشتند و می توانستند کماکان داشته باشند- به خاطر «پیوند سببی» با آن بزرگواران بوده است، بنابراین، در صورتی که معلوم شود نه فقط سر همسویی با همسران شهید خود ندارند بلکه خون پاک آنان را خواسته یا ناخواسته- و انشاءالله ناخواسته- برای دشمنان اسلام و انقلاب و قاتلان تابلودار همسران شهید خویش «هدیه» می برند، دیگر همسر شهید به معنای «همسو با شهید» نیستند، هر چند که نام شهید را در شناسنامه خود داشته باشند! آیا غیر از این است؟! کاش اینگونه نبود، ولی متأسفانه هست!... بخوانید؛ 1- آیا سران فتنه 88 و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اهانت نکردند؟ وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز 31 آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، گروهک های کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بی پرده نزدند؟! فلان خانم چادری را به جرم این که چادر بر سر دارد و حامی اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پیکرش را با قمه و قداره و در حالی که شعار مرگ بر ... سر داده بودند، از هم ندریدند؟ فریاد مرگ بر بسیجی! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ فلان بسیجی موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد دارای محاسن را وادار به سردادن شعار مرگ بر ... نکردند؟ و هنگامی که از این شعار خودداری کرد، آیا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیاده نظام آمریکا در ایران معرفی نمی کرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیآمدند؟ و... و... اکنون سؤال این است و پرسش بسیار ساده ای نیز هست که پاسخ آن کمترین نیازی به ذهن های پیچیده ندارد. آیا دو سردار شهید ما - نستجیربالله و با پوزش از روح بلند و ملکوتی آنها- دشمنان امام حسین(ع) و امام زمان(عج) بودند؟! از اهانت به حضرت امام(ره) و پاره کردن و لگدمال کردن تصویر مبارک ایشان خشنود می شدند؟! از منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و پژاک و کومله و سایر اراذل و اوباش حمایت می کردند؟! به نفع اسرائیل و آمریکا شعار می دادند؟! مسجد آتش می زدند، به همراهی و پیروی از آمریکا و اسرائیل و انگلیس افتخار می کردند؟! و... انجام این جنایات و زشتی ها و پلشتی ها، از سوی سران فتنه و عوامل میدانی آنها که قابل انکار نیست. تمامی این اقدامات و مواضع ضد اسلامی و ضد انسانی آنان به قلم و زبان خودشان و تصاویری که خود از صحنه برداشته اند ثبت و ضبط است، اعتراف بازداشت شدگان که جای خود دارد. بنابراین باید پرسید آیا کودن ترین و دیرفهم ترین افراد نیز می توانند در دورترین افق های ذهن خویش تصور کنند که همت و باکری با این جرثومه های فساد و پلیدی و دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و امام و ایران سر آشتی داشته اند؟! آن دو شهید بزرگوار که جان و جوانی و هستی خویش را برای مقابله با این زشتی ها و مبارزه با آمریکا و اسرائیل و دنباله های داخلی آنها نظیر منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و تروریست های مارکسیست به میدان آورده و خالصانه به خدای منان تقدیم کرده بودند. 2- وقتی همسران شهید همت و باکری به حمایت از فتنه برمی خیزند و برای ابراز ارادت، سر بر آستان سران فتنه می سایند، بدیهی است که نه فقط پا بر خون به ناحق ریخته آن دو شهید بزرگوار نهاده اند بلکه با تاسف باید گفت خون پاک همسران شهید خود را برای «فروش»! به دشمنان خدا و قاتلان همت و باکری عرضه کرده اند! و صد البته چه بدانند و چه فریب خورده باشند و ندانند، خیال باطلی در سر پروریده اند چرا که خون آن دو شهید، پیش از این و در آوردگاه مقدس جنگ 8 ساله به خدا فروخته شده است. مگر نه این که در کلام خدا آمده است «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه... خدا، جان و مال مؤمنان را- در قتال و جهاد با دشمنان خدا- به بهای بهشت خریداری کرده است... و چه کسی وفادارتر از خدا، بر عهدی که بسته است؟» بنابراین، همسران آن دو شهید بزرگوار با پشت کردن به بینش و منش آن سرداران شهید، فقط «پیوند سببی» خود با آنها را شکسته اند، بی آن که از این گسست طرفی بسته باشند و یا بتوانند در ارادت مردم به سرداران سرافراز دفاع مقدس کمترین آسیب و خللی وارد کنند. مردم ایران و همه مسلمانان پاکباخته جهان باکری و همت را بخشی جدانشدنی از هویت اسلامی و انقلابی خود می دانند و دیگران را، در صورت ناهمخوانی با راه و رسم آنان، نه فقط از خود نمی دانند که به تلخی می رانند. انتظار آن بود و هنوز هم دیر نشده و راه بازگشت هست، که همسران این دو شهید بزرگوار به خیل عظیم خانواده های شهدا بپیوندند و اگر در جریان فتنه 88 توفیق آن را نداشته اند که در کنار مردم و همراه و همگام با روح مطهر همت و باکری و خانواده های معظم شهدا به مقابله با سران فتنه و دشمنان امام و انقلاب برخیزند، لااقل، از میانه راه توبه کنند که خدای مهربان توبه پذیر است و همت و باکری هم بعد از رضایت خدا، از گناه آنها چشم پوشی خواهند کرد. 3- مردم این مرز و بوم در دامان اسلام عزیز پرورش یافته و با هوشیاری مثال زدنی از ترفندهای پیچیده دشمنان به سلامت عبور کرده اند، از این روی دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها نباید انتظار فریب آنان را داشته باشند و مثلا سران فتنه و رسانه های بیگانه نباید و نمی توانند با استناد به همسویی همسران شهید همت و شهید باکری با سران فتنه، خیال سوءاستفاده از نام آن دو شهید بزرگوار را در سر بپرورانند. در این بخش از یادداشت پیش روی، بی آن که سخن از مقایسه مثل به مثل و جزء به جزء در میان باشد، اشاره به رهنمودی جاودانه و حکیمانه از کلام خدا ضروری به نظر می رسد. خداوند تبارک و تعالی در آیه نهم از سوره مبارکه تحریم داستان همسران نوح(ع) و لوط(ع) را به عبرت آورده و می فرماید «... آن دو تن همسر بندگان صالح ما نوح و لوط بودند ولی از آنجا که خیانت ورزیدند در آتش قهر خدا سوختند»... باز هم تاکید می شود که خدای نخواسته، قصد مقایسه در میان نیست ولی هشداردهنده و عبرت انگیز است و دستکم آن که نشان می دهد پرورش یافتگان مکتب اسلام، اگرچه با مشاهده خروج همسران دو شهید بزرگوار خویش از حلقه بینش و منش آن شهیدان تاسف می خورند و آرزو می کنند که به راه بازگردند، ولی هرگز جایگاه آنها را با جایگاه شهدا اشتباه نمی گیرند و شهدای خویش را با همسران راه گم کرده آنان به ارزیابی نمی نشینند، بلکه به قول حضرت امیر علیه السلام، افراد را با معیار حق می سنجند، نه حق را با افراد و... «حق» همیشه با شهداست. 4- و بالاخره اگر این نوشته با برخی از «تلخی»ها همراه است امید آن که همسران گرامی آن دو شهید بر این برادر خویش خرده نگیرند و عذرش را بپذیرند که آنچه در این نوشته آمده است به خیرخواهی برای خود آنان بر کاغذ دویده و نگارنده اگرچه لیاقت همراهی با آن دو شهید بزرگوار را نداشته است ولی بر این باور است که آنان را بهتر از همسرانشان می شناسد و با مشاهده برخی از «نباید»ها دیدگان آن دو شهید را می بیند که با نگرانی و شاید ملامت به او می نگرند و زبان حال به ملامت گشوده اند که چرا زبان به کام و قلم به نیام کشیده ای؟! مگر ما را نمی شناسی؟ و یا، مگر همسران ما، خواهران تو نیستند؟ حسین شریعتمداری |