نگرانی‌ خاتمی از ریزش ستون‌های ماسه‌ای اصلاحات

 


نگرانی‌ خاتمی از ریزش ستون‌های ماسه‌ای اصلاحات

خاتمی هنوز نمی‌داند جریان اصلاحات به یک جریان منفعل تبدیل شده است که دیگر توانایی هدایت تحولات را ندارد.

یک سال و چند ماهی از شکست بزرگ جریان اصلاحات گذشته است. حالا بعد از گذشت این مدت که هر روز پایگاه‌های اجتماعی این جریان بیش از پیش در حال فروریختن بود، سید محمد خاتمی به تکاپو افتاده تا مانع اضمحلال اصلاح‌طلبان شود؛ اضمحلالی که ثمره سرمایه‌گذاری سنگین این جریان و خرج کردن تمامی آبروی خود برای پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بود و پس از آن وقوع شکست بزرگ و وقوع آنچه که مردم خود به خوبی از آن مطلع هستند، وقایعی که اصلاح‌طلبان را به سمت اپوزیسیون و معاندین هل داد و آنها را در منظر عمومی به یک غده بدخیم برای نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد.

اما به‌رغم تمامی این مسائل، شخص خاتمی حاضر نبود اضمحلال حرکتی را که هشت سال برای آن زحمت کشیده و حال به مثابه فرزند وی بود، بپذیرد. وی هزاران امید به جریان خود بسته بود و قصد داشت آن را به حرکتی اثرگذار در درون نظام تبدیل کند تا از این طریق بتواند بخشی از عطش قدرت خود را سیراب کند. از این رو خاتمی تصمیم گرفت خود را به عنوان یک منتقد در چارچوب نظام که به ارکان مختلف حاکمیت معتقد است، جلوه دهد و از این راه خود را به بدنه نظام نزدیک کند و مانع مرگ اصلاحات شود. خاتمی به صراحت از موسوی و کروبی انتقاد و تلاش کرد ظرف جنبش سبز را از ظرف اصلاحات جدا کند تا وقتی حامیان سبز دچار ضعف شدند، به داشته‌های ظرف اصلاحات دستبرد نزنند. علاوه بر این موضوع بازگشت به حاکمیت برای خاتمی به حدی جدی شده بود که وی چندین بار تلاش کرد با افراد تاثیرگذار جریانات مختلف ملاقات کند و از این راه دالانی برای بازگشت خود به نظام بگشاید؛ موضوعی که اتفاقی رؤیایی برای خاتمی محسوب می‌شود که هنوز محقق نشده است.

آب پاکی روی دست اصلاح‌طلبان

اما خاتمی هنوز نمی‌داند جریان اصلاحات به یک جریان منفعل تبدیل شده است که دیگر توانایی هدایت تحولات را ندارد. این اعترافی است که در جریان آسیب‌شناسی جریان اصلاحات توسط کارشناسان اتاق فکر این جریان عنوان شده است. این کارشناسان در تحقیقات خود به چند نکته اساسی که پاشنه آشیل جریان اصلاحات است، رسیده‌اند و آن را به مقامات این جریان اعلام کرده‌اند و آب پاکی را روی دست اصلاح‌طلبان ریخته‌اند که «دیگر نمی‌شود، امیدی به بازگشت داشت»

اعتراف به تهاجم فرهنگی

«بازیگر سیاسی و روشنفکر ما چون از دنیای دیگری ارتزاق فکری و تئوریک می‌کرده، از واژه‌های دنیای دیگر بهره می‌برده، می‌خواسته آنها را در دنیای پیشامدرن هم به کار ببرد اما پس از مدتی از طرف جامعه از عرصه خارج شده است. عده‌ای هم در فضاهای مارکسیستی و لیبرالیستی بوده‌اند و تناسبی با جامعه ایرانی نداشته‌اند. در حالی که وقتی می‌خواهیم یک حرکت توده‌ای و مردمی ایجاد کنیم، لاجرم باید به فضای جامعه و فرهنگ توجه کرد.» این عین کلماتی است که در مقاله آسیب‌شناسی جنبش اصلاحات به آن اعتراف شده است. موضوعی که همان سال‌های نخستین دوران اصلاحات و روزگاری که هرکس با هر مسلکی وارد جریان شده و خود را بانی اصلاحات معرفی می‌کرد از سوی دلسوزان انقلاب گوشزد می‌شد اما نه تنها گوش شنوایی در این جریان وجود نداشت بلکه با جبهه‌گیری از سوی داعیه‌داران اصلاحات مواجه می‌شد و این دلسوزان را به تحجر متهم می‌کردند. حالا پس از گذشت قریب به 10 سال و در ایامی که این جریان در حال احتضار به‌سر می‌برد، این واقعیت از زبان آنها عنوان می‌شود.

ستون‌های ماسه‌ای برای اصلاحات

واقعیت دیگری که از سوی آسیب شناسان اصلاحات به آن اشاره شده است، تهی بودن این جریان است. امروز جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده است که آنها نه یک گفتمان، بلکه یک شبه گفتمان بودند که ستون‌های آنها از جنس ماسه و از معنی تهی بودند. همین موضوع سبب شد که به‌رغم خلق تشکیلات مختلف در زمان حاکمیت این جریان بر دستگاه قانون‌گذاری و اجرایی کشور، امروز فاقد یک تشکیلات واحد باشند و با پایین آمدن از سریر قدرت به یک جریان وصله و پینه‌ای که از هر گوشه‌ای از آن ناله‌ای بر می‌خیزد، تبدیل شوند.

اصلاحات به دنبال ایدئولوژی‌زدایی

اما شاید بزرگ‌ترین مشکل این جریان که باعث بی‌اعتمادی مردم به این جریان شد، ‌پیگیری پروژه ایدئولوژی‌زدایی توسط وابستگان اصلاح‌طلب بود. این اتفاق در حالی شکل می‌گرفت که ایران به عنوان ام‌القرای شیعیان جهان در دیدگاه جهانی قرار داشت و مردم آن از دیرباز به دینمداری شهره بودند. حالا باید می‌نشستند و می‌دیدند عده‌ای که با خود برچسب لیبرالیسم را همراه داشتند، قصد دارند دین آنها را بگیرند و به دنیای مدرن غربی پرتابشان کنند؛ موضوعی که دلیل اصلی سرنگونی رژیم پهلوی شد. بنابراین مردم به خوبی این نکته را دریافتند و خود در مقابل دین دزدان برخاستند و محترمانه گفتند که ما شما را نمی‌خواهیم. اما آنها کوتاه نمی‌آمدند و بازهم روی این سناریوی خود پافشاری می‌کردند و کار را به آنجا رساندند که با یک راهپیمایی مردمی در روز 9 دی «نه بزرگ» را با تندترین شعارهای مردمی به آنها ارائه دادند و این جماعت را از جغرافیای سیاسی ایران کنار گذاشتند.

خاتمی نگران استتمامی این مسائل باعث شد خاتمی احساس نگرانی کند و اصلاحات را جریانی در حال اتمام تلقی کند و به دنبال سناریوی بازگشت بگردد؛ سناریویی که باز هم از مسیر نظام می‌گذرد و طرح بحث‌هایی در خصوص وحدت از سوی مقامات مختلف باعث شادی او شود که آری جایی برای ما در حال باز شدن است. وی این روزها با بهره‌گیری از فضای ایجاد شده در خصوص وحدت به دنبال این ‌می‌گردد که خود را بار دیگر به نظام بچسباند و رؤیای اپوزیسیون مؤثر را دنبال کند. غافل از اینکه دست این جریان برای مردم و مسئولان رو شده است و دیگر جایی برای آنها نیست. همانطور که جایی برای پهلوی‌ها نبود.


گزارش از حربه های جریان فتنه برای بازگشت به قدرت

گزارش از حربه های جریان فتنه برای بازگشت به قدرت فتنه گران و اصلاح طلبان تشنه قدرتند برهمین اساس برنامه جامعی را برای رسیدن به قدرت طراحی نموده اند. خیراً سران فتنه در یک جمعبندی جدید راهکارهای تاکتیکی جدیدی را بر اساس اوضاع سیاسی روز در نظر گرفته و برای حضور در صحنه سیاسی برنامه ریزی جدیدی را آغاز نموده اند. به گفته یکی از منابع آگاه سران فتنه پس از تلاشهای بی اثر سال گذشته جهت ضربه زدن به نظام و انقلاب این بار در تلاش می باشند با سیاه نمایی و القای تأثیر تحریم های آمریکا بر ایران، باعث به وجود آمدن ناآرامی و نگرانی میان مردم شوند. این منبع افزود فتنه گران و اصلاح طلبان تشنه قدرتند برهمین اساس برنامه جامعی را برای رسیدن به قدرت طراحی نموده اند. مهمترین برنامه فتنه گران در شش ماه دوم سال تلاش هماهنگ تر برای ایجاد انشقاق میان اصولگرایان می باشد و سعی دارند با طرح مسائل تفرق انگیزانه، اختلاف افکنی میان قوا و ایجاد شبهات سیاسی به هر طریق ممکن وحدت و انسجام اصولگرایان را برهم بزنند. بر همین اساس سران فتنه با استفاده از ابزار تبلیغاتی که در دست دارند برنامه های جدید را برای ناکارآمد جلوه دادن فعالیت اصولگرایان در جامعه شروع نموده و سعی در ترویج تفکر لیبرالیستی دارند. همان طور که یکی از سران فتنه نیز در گفت اگر مردم حکومت دینی را نخواهند ما نیز همان را بیان خواهیم کرد. نامبرده افزود: سران فتنه تلاش دارند برای حضور درعرصه قدرت با چهره سازی سیاسی از عناصر خاکستری اصلاحات که در میان مردم کمتر شناخته شده اند و یا در جریانات سال گذشته کمتر حاشیه داشته اند به دنبال چهره های جدید و وابسته به خود برای انتخابات آینده هستند. این منبع مطلع همچنین افزود: اتاق فکر خارج نشین فتنه در هماهنگی کامل با سران فتنه برنامه های خود را در برای تحت تاثیر قرار دادن جوانان و قشر دانشجو اغاز کرده اند که بیشترین اقدامت آنها حول محور رسانه ها، مطبوعات، نشریات، کانالهای تلویزیونی فارسی زبان، سایت های متنوع و گوناگون جهت انحراف افکار و تغییر رفتار جوانان می باشد.

فتنه 88،ترجمان هشدار قرآنی


فتنه 88،ترجمان هشدار قرآنی

فتنه اخیر ترجمان یکی از بزرگترین هشدار‌های قرآنی بود.

حمیدرضا مقدم‌فر در نشست کنکاش حقیقت که شب گذشته در غرفه بصیرت قرآنی در هجدهمین نمایشگاه بین‌‌المللی قرآن کریم برگزار شد، اظهار داشت: فتنه اخیر یکی از بزرگترین وقایع تاریخی بعد از انقلاب اسلامی و ترجمان یکی از بزرگترین هشدار‌های قرآنی است.
وی با بیان اینکه در مجموع طی 31 سال گذشته، انقلاب اسلامی با دو جبهه کفر جهانی و نفاق روبه‌رو بوده که همواره قصد براندازی جمهوری اسلامی را داشتند، افزود: مقابله با نفاق مطابق احادیثی که از پیامبر اعظم(ص) نقل شده سخت‌تر از کفر است و امام راحل نیز همین بیان را اشاره کرده و فرمودند منافقین بدتر از کفار هستند.
مقدم‌فر گفت: حدود 10 سال پیش مقام معظم رهبری سخنانی را در جمع لشکر10 سیدالشهدا(ع) بیان فرمودند که هشداری برای خطرات اساسی تهدیدکننده نظام اسلامی بود.
وی با بیان اینکه در آن سخنان رهبر معظم انقلاب به تفسیر نفاق و چهره منافقین در قرآن پرداختند، افزود: سه چهره و گروه از نفاق و منافقین در قرآن ترسیم شده است که نخستین‌ گروه، منافقین فقط همان گروهی که در صدر اسلام بودند و اختصاص به همان مقطع تاریخی داشتند.
مدیرعامل خبرگزاری فارس ادامه داد: گروه دوم منافقین گروهی بودند که بعد از مهاجرت حضرت رسول به مدینه ایمان سطحی و ضعیفی آوردند و با کمترین تضییق به یمامه رفته و دربرابر پیامبر اسلام ایستادند.
وی گفت: سومین گروه نفاق که سخت ترین نوع نفاق است از جنس دیگری است؛ این گروه از منافقین کسانی هستند که پیشینه مثبت داشته و در جنگ‌ها همراه پیامبر اعظم(ص) بودند و پس از مدتی دچار آسیب هایی در ایمان و اعتقادشان شدند و این آسیب ها براثر غفلت زیاد شده، تاجایی که از جرگه مومنین خارج شده ولی به دلایلی اعلام نمی کنند(ثم اساء السوئا ان کذبوا بایات الله) لذا شناختن چهره واقعی آنان به سختی صورت می‌ گیرد.
وی افزود: دلایل این زایل شدن ایمان می تواند از محبت به دنیا و آلوده شدن به چرب و شیرین دنیا و وابستگی شدید به فرزند و همسر و امثال آن باشد.
مدیرعامل خبرگزاری فارس گفت: در فتنه اخیر به علت اینکه فضا غبارآلود بود شناخت حق و باطل سخت شده‌ و در این فضا منافقین نوع سوم میدان عرض اندام و بازیگری یافتند و فتنه را باکمک کفر جهانی رقم زدند.
مقدم فر ادامه داد: در واقع فتنه اخیر به عنوان خطیرترین تهدید علیه انقلاب اسلامی طی 31 سال گذشته با طراحی و مدیریت کفرجهانی و صهیونیسم جهانی و اقدام عملیاتی نفاق نوع سوم در داخل بود.
وی افزود: قرآن کریم به ما هشدار می دهد لتجدن اشدالناس عداوه للذین آمنوا الیهود، بنابراین باید همیشه مراقب این شدیدترین دشمن بود و ضمن آن توجه داشت که جبهه اسلام همیشه با نفاق سخت ترین لطمات را خورده است.

اسپانسر خواننده های لس آنجلسی بازیگر سفارشی سریال ماه رمضان شد

اسپانسر خواننده های لس آنجلسی بازیگر سفارشی سریال ماه رمضان شد

در حالی که بسیاری تحصیل کردگان رشته سینما به دلیل نداشتن رابطه های قوی در حال حاضر بیکار هستند، (الف.ش) اسپانسر خوانندگان زیرزمینی و لس آنجلسی با رانت دایی خود به نقش آفرینی در یک سریال‌ تلویزیونی پرداخته است.

  (الف.ش) که برای اولین بار در یکی ازسریالهای ماه مبارک رمضان حضور دارد، بصورت غیرقانونی در این سریال نقش‌آفرینی کرده است. 
وی که حدوداً 30سال سن دارد در حال حاضر با اقامت در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، مسئولیت هماهنگی کنسرت‌های خوانندگان زیرزمینی و برخی خوانندگان لس‌آنجلسی  در دبی را به عهده دارد.
 این فرد در مواقعی نیز در نقش تهیه کننده ظاهر شده و سرمایه ساخت برخی کلیپ‌های زیرزمینی را که علیه نظام به سیاه نمایی می پردازند را تأمین کرده است.
گفته می شود این فرد که همزمان با حوادث تلخ بعد از انتخابات سال گذشته وارد ایران شده بود به دلیل برخی اقدامات  بازداشت و  پس از مدتی آزاد شده بود.
بر پایه این گزارش، پس از اطلاع برخی مسئولین، قرار بوده سکانس‌های مربوط به وی از این سریال ملکوتی حذف شود و فرد دیگر این نقش را بازی کند اما این اتفاق به دلیل نفوذ دایی این بازیگر که  وی نیز از بازیگران اصلی این سریال مناسبتی می باشد صورت نگرفت تا خواهرزاده نقش جوانی دایی را بازی کند.
 گفتنی‌است، در حالی که بسیاری از بازیگران و فارغ التحصیلان سینما به دلیل نداشتن رابطه های قوی در حال حاضر بیکار هستند، برخی افراد نظیر (الف.ش) به دلیل رانت‌های مختلف به نقش آفرینی در تلویزیون و سینما می پردازند.


فارسی وان رسانه ملی می شود!

فارسی وان رسانه ملی می شود!

«فارسی وان» در رقابت با مجموعه هایی نظیر «زیر هشت»، «در مسیر زاینده رود» و «جراحت» قافیه را به طور تمام و کمال باخته است و برای همین است که دست اندرکاران این رسانه می کوشند راهی پیدا کنند برای جلوگیری از شکستی قطعی که وقوع آن در آینده نزدیک حتمی است!

رهوا -شبکه ایران: شبکه فارسی وان که چندی بود به سبب سیاست‌های نسبتا درست و اصولی دست‌اندرکاران رسانه ملی در تولید سریال‌هایی باکیفیت همچون «زیر هشت» و «فاصله‌ها» با کاهش شدید مخاطب روبه‌رو شده بود، پس از آغاز ماه مبارک رمضان و پخش مجموعه هایی نظیر «جراحت»، «در مسیر زاینده رود» و «نون و ریحون» و استقبال مخاطبان از این سریال ها، قافیه را به طور تمام و کمال باخته است و برای همین است که دست اندرکاران این رسانه می کوشند راهی پیدا کنند برای جلوگیری از شکستی قطعی که وقوع آن در آینده نزدیک آن قدرها هم دور از ذهن نیست.

از همین رو مدیر ارشد شبکه فارسی وان به تازگی طی گفتگویی از این مساله سخن گفته که از همکاری با صداوسیمای جمهوری اسلامی استقبال کرده و شبکه متبوعش این آمادگی را دارد که بتواند بر روی تولید پروژه های پرهزینه  به همکاری برای رسانه ملی تبدیل شود.

اما چطور می شود رسانه ای که بخش اعظمی از برنامه های آن کاملا مغایر هستند با هنجارهای اخلاقی جامعه ای مثل ایران، می خواهد به همکاری با صداوسیمای جمهوری اسلامی بپردازد؟! اصلا همکاری با کدام ایده بکر و درجه اولی! هرآنچه تاکنون از فارسی وان پخش شده صرفا مجموعه هایی بوده اند کاملا بی محتوا و در عین حال مبتذل که خنده دارتر از داستان های بی سروته آنها، این دوبله های آنها است که به شدت توی ذوق می زند! دوبله هایی عموما بسیار مبتدیانه که فقط و فقط خنده بینندگان را موجب می شوند!

فارسی وان از ابتدای شروع به کار خود، اساس برنامه هایش را بر ساده انگاری قرار داده یعنی کوشیده مجموعه هایی را برای پخش برگزیند که خط داستانی آنها حتی در حد یک پاراگراف هم نبوده و تنها تماشای یک قسمت از آنها کافی است تا بتوانی حدسیات نسبتا دقیقی را نسبت به ادامه داستان و حتی چگونگی پایان آن ارائه کنی! اگر بپذیریم که اصلی ترین سیاستگذاران یک رسانه مدیران آن هستند این گونه سهل انگاری هایی که در گزینش و دوبله آثار صورت می گیرد را بیش از همه می بایست به سیاستهای نادرست مدیران فارسی وان نسبت داد که هنوز در حل ابتدایی ترین امور مرتبط با شبکه مبتذل خود موفق نبوده اند اما ادعای آن را دارند که می توانند به همکاری خوب برای پرمخاطب ترین رسانه ایران که همان صداوسیما باشد، تبدیل شوند! کسی نیست به این دوستان بگوید آخر همکاری بر چه معیاری، وقتی شما حتی قادر نیستید اصلی ترین موازین اخلاقی مدنظر بینندگان ایرانی را تامین کنید، چگونه می خواهید دامنه فعالیت خود را توسعه داده و در مرتبه ای بالاتر فعالیت کنید؟!

جواب این سوال و سوالاتی شبیه به آن، چیزی نیست به جز روند نزولی فارسی وان در جلب مخاطب که این مساله حتی در کاهش تدریجی آگهی های تبلیغاتی این شبکه طی روزهای اخیر هم خود را نشان داده است! مدیران فارسی وان می خواهند یک بار دیگر برخیزند اما چون برای برخاستن هدفی ندارند، به جای خیزش مجدد، پشت سر هم زمین می خورند