بیانیه‌مجمع‌روحانیون‌درحمایت‌ازسران‌فتنه

اعضای این مجمع حتی در جریان هتک حرمت عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نه تنها این اقدام را محکوم نکردند، بلکه به حمایت از توهین کنندگان پرداختند.

این حزب سیاسی در بیانیه‌ای که خطاب به روزنامه رسالت منتشر کرده، خبر این روزنامه را درباره تعطیلی جلسات مجمع روحانیون رد و عنوان کرده که ما اختلاف و چند دستگی در حمایت از "دو برادر عزیز و رشید آقایان مهندس میرحسین موسوی و جناب حجت‌الاسلام و المسلمین کروبی" نداریم.
مجمع روحانیون در ادامه، بدون اشاره به همراهی صریح سران فتنه با دشمنان جمهوری اسلامی ایران، آنان را "خدمتگذار انقلاب" نامیده و در تقدیر از آنان اظهار داشته است: مجمع روحانیون مبارز ضمن قدردانی از آقایان موسوی و کروبی به شدت هرگونه اهانت به این دو خدمتگزار انقلاب و کشور را محکوم می‌کند و از اهانت کنندگان نیز صریحاً اعلام بیزاری و انزجار می‌نماید.
در پایان بیانیه مجمع هم ضمن توهین و تهمت به برخی مسئولان نظام، خطاب به روزنامه رسالت آمده است: به آن جریده توصیه می‌شود در بازی های باند قدرت کمتر خود را بازیچه دست سایت‌های مشکوک که ساختار اخلاق و دیانت را در این کشور شکسته‌اند قرار دهد.
گفتنی است فعالان سیاسی معتقدند اقدامات ساختارشکنانه این مجمع را یکی از عوامل اصلی پدید آمدن فتنه 88 می دانند.
به عنوان مثال، با وجود تاکید مستقیم حضرت امام مبنی بر خودداری از تجمعات و راهپیمایی‌های بدون مجوز و لزوم برخورد همه مسئولان و مردم با این مساله و نیز سخنان فصل الخطاب رهبر انقلاب در خودداری از ادامه لشکرکشی های خیابانی، مجمع روحانیون مبارز عامل اصلی ایجاد آشوب شب 30 خرداد سال گذشته که منجر به کشته و زخمی شدن ده ها تن از مردم شد، شناخته شد.
این گروه سیاسی همچنین در برابر شعارهای انحرافی جریان مطلوب خود نظیر "نه غزه، نه لبنان" و "جمهوری ایرانی" که حمله به دستاوردهای امام ارزیابی شد، حمایت کرد. نقش علی اکبر محتشمی پور، از اعضای مجمع روحانیون، در این باره بارز بود.
اعضای این مجمع حتی در جریان هتک حرمت عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نه تنها این اقدام را محکوم نکردند، بلکه به حمایت از توهین کنندگان پرداختند.
علاوه بر محمد خاتمی که به عنوان یکی از سران فتنه شناخته شده، موسوی خوئینی ها، علی اکبر محتشمی پور، موسوی لاری و موسوی بجنوردی از دیگر اعضای خبرساز مجمع روحانیون هستند که از زمان آغاز فتنه 88 جلسات پنهانی مختلفی برگزار کرده اند.
یکی از اعضای این مجمع به "مرد خاکستری اصلاحات" معروف شده است.
با این همه اعضای مجمع روحانیون نه تنها حاضر به عذرخواهی از اقدامات خود نشده اند که حتی بر رویکرد سال گذشته خود و حمایت از سران فتنه تاکید دارند.
بر همین اساس درخواست های مختلفی از سوی بخشی از سیاسیون برای رسیدگی به اتهامات اعضای این حزب مطرح شده است.

چرا وکیل سکینه آشتیانی فراری شد؟

چرا وکیل سکینه آشتیانی فراری شد؟
یقیناً وکیل فراری از قوانین اطلاع دارد و میداند که "وکیل باید اسراری را که به واسطه وکالت از طرف موکل مطلع شده و همچنین اسرار مربوطه به حیثیات و شرافت و اعتبارات موکل را حفظ نماید."

وکالت حرفه مقدسی است گاه یک وکیل با آشنایی به قانون می تواند موکل خود را که از قانون اطلاعی ندارد از افتادن در ورطه ای که او را چاره ای از آن نیست نجات دهد. وی می تواند بیگناهی را از رفتن بالای چوبه دار رهایی بخشد و با حق پایمال شده ای را از قانوندانان قانون شکن بازگیرد.
گاهی نیز اشراف بر قانون برای یک وکیل حکم چاقویی را پیدا می کند که با آن زندگی را از انسانی سلب می کند.
از این مقدمه که بگذریم باید به موضوعی که این روزها علیه نظام اسلامی در رسانه های بیگانه مطرح است بپردازیم.
سکینه محمدی آشتیانی زنی است که در سال 1385 به اتهام زنای محصنه، قتل و جنایت از سوی دادگاه کیفری تبریز به اعدام محکوم شده است.
رئیس دادگستری آذربایجان شرقی می گوید اگر فقط یک مورد از جنایت وی در مورد نحوه به قتل رساندن شوهرش بیان شود آن وقت عمق بی رحمی و جانی بودن وی برای افکارعمومی آشکار خواهد شد.
با وجود این اجرای حکم الهی قصاص نفس چنان بر عده ای سنگین و غیرقابل تحمل نمود که با ایجاد جو رسانه ای شدید علیه نظام اسلامی خواستند علاوه بر متوقف کردن اجرای قانون از فرصت پیش آمده برای تبلیغ علیه نظام اسلامی حداکثر سوءاستفاده را کنند.
در این میان نقش وکیل سکینه محمدی آشتیانی را نمی توان نادیده انگاشت. وی پیش از فرار از کشور و پناه بردن به بیگانگان در نقش وکیل این زن مشغول فعالیت بود، فعالیتی که نه تنها به سود متهمه تمام نشد بلکه محملی گشت تا وی علاوه بر فرار از اتهاماتی که متوجهش بود با اخذ پناهندگی در خارج از کشور به عنوان یک فعال سیاسی مطرح شود.
محمد مصطفایی چند سال پیش نیز وکالت چند متهم به قتل را برعهده گرفته بود.
وی با سوء استفاده از احساسات پاک مردم و با افتتاح حسابی خواستار این شده بود که مردم برای آزادی متهمان به حساب اعلام شده پول واریز کنند.
با عدم رضایت شکات متهمان اعدام شدند و در این میان سرنوشت پول هایی که به حساب اعلام شده از سوی مصطفایی واریز شده بود مشخص نیست.
از این رو بود که وی برای ادای پاره ای از توضیحات احضار شد ولی چون پاسخی در چنته نداشت فرار را بر قرار ترجیح داد و با این عنوان که میخواهد از حقوق موکلینش دفاع کند از کشور خارج و پناهنده شد.
وکیل یاد شده بعد از اخذ پناهندگی مدعی شده است که «از اینکه در اسلو هستم و نمی توانم در ایران باشم و به موکلینم خدمت کنم ناراحتم».
«محمدرضا رجایی درقی» یکی از موکلینی است که مصطفایی وکالت وی را برعهده داشته و بی آن که این پرونده را به نقطه سرانجامی برساند با شهادت دروغ مسیر پرونده را تغییر داده است.
بی شک مصطفایی خود با نام «محمدرضا رجایی درقی» آشنا است. وی با خیانت در حق موکل خود پرونده را به نفع یوسف-ح (یکی از نزدیکان مصطفایی) مختومه کرده است. گفتنی است در این میان تا مدتها موکل از این که وکیل وی ارتباط نزدیک با متشاکی دارد بی اطلاع و ناآگاه بوده است!
مصطفایی را می توان نمونه بارز یک قانون دان قانون شکن دانست، وی با اشراف به قانون در کلاهبرداری های پدرزن خود شرکت داشته و با سوءاستفاده از موقعیت خود به موکلینش خیانت کرده است.
مصطفایی اینک در خارج از کشور از حقوق موکلین خود سخن میگوید بی آن که اشاره کند در حق چند موکل خیانت کرده و یا با نام چند موکل دیگر حساب های بانکی باز کرده است؟
مصطفایی باید در دادگاه حضور پیدا می کرد تا پاسخ گوید که این پول ها به کدام حساب واریز شده است و اینک که موکلین با عدم رضایت شکات اعدام شده اند چه کسی از این پول ها که با نیت پرداخت به شکات اخذ شده است بهره مند میشود؟
طبق ماده 41 قانون وکالت مصوب سال 1315 در صورتی که خیانت وکیل نسبت به موکل خود ثابت شود از قبیل آن که وکیل با طرف دعوای موکل خود ساخته و بالنتیجه حق موکل خود را تضییع کرده باشد به محرومیت ابدی از شغل وکالت محروم خواهد شد و موکل می تواند خسارت وارده بر خود را از او مطالبه کند.
مصطفایی از سوی موکلان به خیانت متهم و برکنار شده است و حال بی آن که به این اتهام پاسخ گوید در مجامع جهانی از سوی موکلین خود سخن می گوید.
بی بی سی فارسی در گزارشی می نویسد: دلیل صدور حکم بازداشت مصطفایی معلوم نیست هرچند این احتمال مطرح شده است که اقدامات او در راستای دفاع از موکلانش از جمله از طریق اطلاع رسانی در سطح بین المللی، باعث ناخرسندی مقامات قضایی شده است.
یقیناً وکیل فراری از قوانین اطلاع دارد و میداند که «وکیل باید اسراری را که به واسطه وکالت از طرف موکل مطلع شده و همچنین اسرار مربوطه به حیثیات و شرافت و اعتبارات موکل را حفظ نماید.»
این در حالی است که مصطفایی بدون توجه به قانون با بین المللی کردن موضوع موکل خود علاوه بر این که خدمتی به وی نکرده است بلکه آبروی موکل و فرزندانش را نیز تباه کرده است.
بدین جهت بود که پسر سکینه محمدی آشتیانی نسبت به سخنان مصطفایی اعتراض و رسماً اعلام می کند که مصطفایی دیگر وکیل مادرش نیست.
«سجاد باقرزاده» می گوید مصطفایی در مصاحبه با اشپیگل و سپس بی بی سی، سخنانی مطرح کرده که دروغ محض است.
فرزندان سکینه آشتیانی همچنین با انتشار نامه ای اعلام کردند مادرشان محمد مصطفایی را از وکالت عزل کرده است و از محمد مصطفایی خواسته اند از اظهارنظر درباره پرونده مادرشان خودداری کند.
آن چه که مسلم است مصطفایی از جیب موکلین سابق خود برای آینده اش هزینه می کند.
وی که قرار بود در دادگاه حاضر شده و به اتهامات اقتصادی خود پاسخ گوید با سوء استفاده از موقعیت پیش آمده و نیز پرونده موکلش از کشور فرار کرده و پناهنده شده است.
وی امروز علاوه بر پاسخگویی به اتهامات اقتصادی باید به اتهام خیانت در حق موکلین خود نیز که از سوی آنان مطرح شده است پاسخ گوید.

 


تبدیل زندان به ستاد فعالیت معارضین با نظام

تبدیل زندان به ستاد فعالیت معارضین با نظام

با فشل شدن فتنه سبز و اختلافاتی که بین اصلاح طلبان و باند در اقلیت میرحسین در حال رشد و شکوفایی می باشد ، بقایای گروهک منحله شرکت منافقین انقلاب که تئوریسین و سازمانده اصلی کودتای مخملی و تهیه کننده سناریواز تعالیم جین شارپ در جنگ نرم علیه نظام می باشند ، مصمم شده اند فارق از جنگ قدرت دوجناح فتنه ، از فضای موجود بهره برداری نموده و منطبق بر توافقات پشت پرده با رابطین انگلیسی خود همچنان مسیر حوادث واتفاقات آینده را با گرم نگهداشتن و تهییج افکار زنده نگهدارند .

براین اساس برنامه های اجرایی این عناصر مزدور به شرح ذیل تبیین شده است :
1- حفظ فشارهای موجود در رابطه با زندان و وادارسازی نظام به گرفتن ژست های دموکراسی بیشتر .
2- پرهزینه کردن بازداشت فعالین سیاسی با سازماندهی حمایت های بیرونی
3- پرنشاط و فعال جلوه دادن بازداشتی های سیاسی با نقل قول و انتشارآثار آنها و مواضع فعلی
4- عادت دادت مجامع حقوق بشری و موسسات ناظر به گزارش وضعیت روزانه بازداشتیها
5- تشدید فعالیت کانون همسران ومنتسبین به بازداشتیهای سیاسی در قالبهای رسانه ای
6- وادار سازی فعالان سیاسی به اتخاذ روش های حمایتی از بازداشت شدگان سیاسی
7- اختصاص فضای ثابت و پیوسته به اخبار زندانیها در رسانه ها
8- استمرار انعکاس مظلومیت زندانیان و جفای بر آنها در افکار عمومی
متاسفانه روشهای اتخاذی دستگاه های ذیربط در ارتباط با عوامل جاسوسی و خائنین به نظام به نحوی بوده است که دشمن از زندان به عنوان پایگاه و ستاد فعالیتهای ضد نظام بهره می برد . ادامه این تحرکات برنامه ریزی شده وهن دستگاه قضایی و نقیصه ای در اهداف تربیتی نظام محسوب می شود .

برگزاری مراسم روز قدر ویژه جنبش سبز

برگزاری مراسم روز قدر ویژه جنبش سبز
یکی از رسانه های فتنه سبز طی در خواستی از هواداران خود خواسته است: «19 رمضان و  21 ماه رمضان به طور مستقل در حسینه ها و مساجدی که خارج از تسلط دولت کودتا می باشد مراسم شب های قدر را برگزار کنید.»
به گزارش خبرنگار جنبش سرخ حسینی یکی از سایتهای فتنه سبز حماقت را تا آنجا پیش برده که در اظهاراتی مضحک از هواداران خود درخواست نموده است به دلیل اینکه دولت از حضور مردم در مراسمات مختلف  استفاده سیاسی می نماید و آن را به عنوان تأیید مشروعیت و مقبولیت خود می داند لذا از هواداران جنبش سبز می خواهد که به جای برگزاری مراسم احیا در شب های 19، 21 و 23 ماه مبارک رمضان در روز شنبه 17 رمضان دوشنبه 19 رمضان و چهارشنبه 21 ماه رمضان به طور مستقل در حسینه ها و مساجدی که خارج از تسلط دولت کودتا می باشد مراسم شب های قدر را برگزار نمایند.
این سایت در ادامه مطلب خود از هواداران خود خواسته است ضمن برگزاری مراسم دعا و احیا در این روزها برای آزادی زندانیان سبز که دربند اسارت رژیم می باشند دعا نمایند و از خدا بخواهند هر چه زودتر جنبش به پیروزی برسد.
همچنین این سایت از طرفداران خود درخواست نموده در این روزها با حضور در بیوت مراجع عالیقدر از جمله حضرات ایات عظام صانعی، بیات زنجانی، دستغیب و آیت الله کروبی برای اقامه مراسم شب های قدر حضور بهم رسانند.

متن بیانیه شماره 19 میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران!

متن بیانیه شماره 19 میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران!

ملت شریف و گاه در صحنه ایران!
هل من ناصر ینصرنی؟
واقعا از شما انتظار نداشتم! معلوم هست کجائید؟ اگر شما زمان جنگ بودید چه می کردید؟
داریم به روز قدس نزدیک می شیم کاری بکنید؟
این بود آن همه حمایتی که ازش دم می زدید؟
پس کجا رفت موج سبزی که سال گذشته ایران را فرا گرفته بود؟
کجا رفت آن همه شور و شوقی که سال گذشته مرا نیز جو گیر کرده بود؟
نکند شما هم باورتان شده است که تقلبی در کار نبوده؟
واقعا که وقاحت دارد! مرا با این سن و سال و بیماری های جور واجور توهمی رها کرده اید و رفته اید؟ اگر می دانستم یک عده چماق به دست مزدور و آن نیروی انتظامی بی رحم شما را اینگونه از مسیرتان خارج می کند و نمی گذارند در مراسم روز قدس شرکت کنید عمراً ! به روند انتخابات اینگونه بی محابا انتقاد نمی کردم!  حداقل از زری جون یاد بگیرید که یک لحظه منو تنها نگذاشته!
مردم نا رفیق ایران!
من پشتم به شما گرم بود! من روی حمایت شما حساب کرده بودم! اصلا اگر به حرف من گوش نمی دهید به حرف بی بی سی و جرس و کلمه  گوش بدید اونها که از شما درخواست کردند روز قدس بیاید! آونا که خیر شما را می خواهند!
خدایا این چه قومی بود که مرا گرفتارشان کردی؟؟

آهای مردم ایران!

دیگر دارید مرا عصبانی می کنید! یا جمعه ساعت 10 در میدان ولیعصر جمع می شوید و یا اینکه از شما خواهش می کنم بیاید! التماس می کنم مرا تنها نگذارید! چیزی نمانده بود که پارسال این انقلاب مخملی به ثمر بنشیند! می خواهم امسال دوباره شروع کنم ، مقداری تحمل کنید اون وقت به همه شما آزادی خواهم داد! «اندکی صبر عشق و حال نزدیک است»!

اصلاً از دست شما شکایت خواهم کرد! شما مرا جو گیر کردید! اگر می خواستید کنار بکشید خب سال گذشته این کار رو می کردید نه اینکه وقتی من همه پل های پشت سرم را شکسته ام زیر پایم را خالی کنید! مرا رسوا نکنید! آبروی مرا پیش احمدی نژاد نبرید! جمعه با چه روئی من تک و تنها تو راهپیمایی شرکت کنم اگه شما نباشید؟
ملت نسبتا شریف ایران!
آبروی مرا بردید! من قاطعانه اعلام می کنم که از شما نمی گذرم و خدا هم از شما نگذرد! شما لیاقت مرا ندارید! خلایق هر چه لایق!
9/6/1389