مادر ندا آقا سلطان: می دانم قاتل چه کسی است

مادر ندا آقا سلطان: می دانم قاتل چه کسی است

مادر ندا آقا سلطان که این روزها به سفارش رسانه های خارجی علیه ایران اظهار نظر می کند در جدیدترین مصاحبه خود از ضرغامی به خاطر پخش مستند ندا آقا سلطان انتقاد کرد و صرحتا گفت که می داند قاتل دخترش چه کسی است.

مادر ندا آقاسلطان که پیش از این گفته بود ندا اصلا رای نداده بود و به گفته پدرش نیز اصلا نظام را قبول نداشت، در گفت وگوی جدید خود با انتقاد تند از صدا و سیما و ضرغامی اظهار داشت:من فیلم را ندیدم، فقط شنیدم.نمی خواهم که ببینم! نظری هم ندارم. تا به حال سه بار فیلم درست کردند.
 
وی با بیان اینکه من می دانم قاتل ندا چه کسی است ادامه داد:هیچ کس این دروغ ها را باور نکرده، نه مردم ایران نه مردم جهان و گفتند قاتل یک زن است، مگر ندا چه کار کرده بود که باید زنی او را بکشد. من که می دانم، قاتل چه کسی است.
 
مادر ندا آقاسلطان در انتها گفت: چند روز پیش دوستی از آمریکا تماس گرفت و گفت ندا در خواب می گفت به مادر و پدرم بگویید از قاتل من در ایران شکایت کنند و اگر نتوانستند به دادگاه لاهه شکایت کنند و من این تماس شما را در پی خوابی که دوستم درباره ندا دیده می دانم .
 
لازم به ذکر است در فیلمی که از ندا آقاسلطان پخش شده بود، به نقش زنی که گفته می شد از سوی منافقین ماموریت داشته است، به عنوان یک گمانه و احتمال برای مشارکت در قتل ندا آقا سلطان پرداخته شده بود

بجای عرق و ورق بیائید برویم راه پیمائی !

بجای عرق و ورق بیائید برویم راه پیمائی !
درخواست جالب یک سایت از سبزها !
یک سایت صهیونیستی از بقایای فتنه سبز خواست روز قدس مشغول عرق و ورق و تفریح نباشند و برای یکبار هم که شده حس مسئولیت داشته باشند!

بالاترین که مطالب این روزهایش تبدیل به زنگ خنده شده، خطاب به بقایای گروهک ها می نویسد: برای روز قدس چه کار می کنید. آرزوی جمهوری اسلامی این است که سبزها بروند شمال یا هر جای تفریحی دیگه حال کنند. عرق، ورق، ویسکی، سکس. نکنه این هفته هوس کوه، شمال و یا مسافرت به هر جای دیگه بکنید. نکنه بگید مگه ما چه کار می توانیم بکنیم، از همان جا با ماهواره و اینترنت دنبال می کنیم.
این سایت ضد انقلابی همچنین نوشت: نکنه الان بی تفاوت پیش خودت بگی خب می مانم، یک سری حول و حوش11 تنهایی با ماشین می رم ببینم چه خبره. نه، اگه روزه نیستید ساعت 8 یک صبحانه مفصل، ساعت 9 آماده باش، سر ساعت 10، پیاده نظام و سواره نظام سر قرار ]![ الان چه کار می کنی. نکنه راحت نشستی تا خبرت کنند، بلند شو وقت کم داریم. آفرین اگه خوب کار کنیم می توانیم عصر جمعه بریم تفریح همراه با روح شاد سهراب و کیانوش و ترانه ]![
شایان ذکر است اغلب این مطالب تحریک آمیز بی رمق از خارج از کشور پردازش شده و با جعل امضا به عنوان یک هموطن و.... در بالاترین درج می شود.
بالاترین در مطلب دیگری نوشت: این آخرین فرصت برای ماست. نیروهای حکومت مدتی است خیالشان از بابت ما راحت شده و می گویند جنبش سبز شکست خورده است. اگر این بار اتفاقی نیفتد مطمئن باشید دیگه نخواهیم توانست خود را به عنوان یک نیرو نشان دهیم.
آخرین و رسواترین تحرک خیابانی عناصر وابسته به گروهک های منافقین، تندر، بهائیت و نهضت آزادی، نمایش رسوای 8 ماه پیش در روز 6دی (عاشورا) بود که تیر خلاص را نیز به جریان فتنه زد و موج خروش و اعتراض بی سابقه اجتماعی علیه فتنه گران را در روز یوم الله 9 دی و سپس 22 بهمن به همراه آورد.


فراخوان هاشمی برای روز قدس

فراخوان هاشمی برای روز قدس
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با فراخواندن مسلمانان به شرکت در راهپیمایی روز قدس گفت: نباید بگذاریم دیوار انزجار از رژیم صهیونیستی در جهان که با خون زن و مرد و پیر و جوان فلسطین در دنیا، مخصوصاً در اروپا ایجاد شده و بالا رفته، با سخنان نسنجیده ما فرو ریزد و جای آن سیم خاردارهایی در حمایت از اشغالگران بکارند.

 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت روز جهانی قدس دیدگاهی را منتشر کرده است که درپی می آید:

نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به «روز جهانی قدس» یکی از ابتکارات سیاسی امام راحل برای مقابله با سیاست شوم استکباریون برای به فراموش سپردن مهمترین مسئله دنیای اسلام بود که با این ابتکار، هر ساله شاهد جوش و خروش میلیونی مردم برای دفاع از قدس شریف و حمایت از مبارزات مردم سرزمین‌های اشغالی در اقصی نقاط جهان می‌باشیم.

شکوه و فراگیری راهپیمایی روز قدس در گستره جهان اسلام، در کنار دستاوردهای بسیار مهم سیاسی که حتی بیشتر سالها معادلات بین‌المللی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، درابتدایی‌ترین شکل ممکن دونتیجه متفاوت برای مردم فلسطین وحاکمان غاصب صهیونیستی دارد.

مردم فلسطین با مشاهده صحنه‌های حضور مردم و انتشار اخبار آن در راه مبارزه مظلومانه خود احساس تنهایی نمی‌کنند و حاکمان غاصب هم نمی‌توانند با خیال آسوده به جنایات خویش ادامه دهند و اختلافاتی که هم اکنون در میان آنها ایجاد شده و هر روز عمیق‌تر می‌شود، در وهله اول به خاطر حمایت مسلمانان جهان از آرمان مردم فلسطین است که بهترین شکل آن در راهپیمایی  روز قدس متبلور می‌شود.

اینجانب که درآغاز دهه 40 به خاطر تلاش برای تهیه مقاله‌ای جهت انتشار درنشریه مکتب تشیع در آثار موجود آن روز تحقیق می‌کردم، به حسب تصادف و با کمک دوستی به نام «کمره‌ای» با کتاب «القضیه الفلسطینه» اثر ارزشمند یک نویسنده اردنی به نام «اکرم زعیتر» آشنا شدم که اتفاقاً در آن سالها سفیر کشور متبوغ خویش در ایران بود.

بعد از قضایای 15 خرداد 42، رژیم پهلوی برای در تنگنا قرار دادن امام(ره) قانون منع سربازی طلبه‌ها را لغو کرد که من نیز جزو طلبه‌های سرباز شدم که پس از مدتها ازپادگان گریختم و درایام متواری بودن، اقدام به ترجمه کتاب مذکور کردم که ازهمان سال تاکنون بارها و بارها با عنوان «سرگذشت فلسطین» یا «کارنامه سیاه استعمار» منتشر شده است.

هدف از نگارش این جملات دو مسئله مهم است:

اولاً، بعد از انتشار کتاب امام(ره) آن را مطالعه فرمودند وبه علمایی که آن روز مخالف پرداختن مبارزه به مسئله فلسطین بودند، پیشنهاد مطالعه دادند که حاصل آن همگانی شدن توجه به جنایات اسرائیل در ایران اسلامی شد که تا آن روز رژیم پهلوی به خاطر ارتباطاتی که با رژیم صهیونیستی داشت، سعی در کتمان مسئله فلسطین در ایران داشت.

ثانیاً، آنچه درباره تاریخ فلسطین و تاریخ جعلی اسرائیل می‌دانم، بسیار عمیق و سخنانم در این باره ورای احساساتی است که ممکن است در هر مسلمانی با شنیدن اخبار فلسطین ایجاد شود.

پس به عنوان یک کارشناس با سابقه طولانی 50 ساله عرض می‌کنم که خلق، تداوم و آینده این رژیم مرهون خواسته‌های استکباری چند کشور قدرتمند غربی است که از همان اول یهودیان را مزاحم برنامه‌های حکومتی خویش می‌دانستند.

سران این کشورها در نشست‌های مختلف به این نتیجه رسیده بودند که باید یهودیان را در جایی- و ترجیحاً دور از اروپا- جمع کنند تا هم مزاحمت‌های آنان کم شود و هم در صورت لزوم بتوانند کنترل کنند و نیز از آنها به مثابه پایگاه‌های چندمنظوره در جهت اهداف استعماری استفاده کنند.

درمطالعه مکان برای تشکیل یک رژیم جعلی، جایی را بهتر از سرزمین‌های فلسطین نیافتند که بهترین مصداق برای پایگاه چند منظوره آنان باشد.

مخصوصاً تاریخ کهن فلسطین وارض موعود که برای متصلّبین و متعصّبین یهودی هم جاذبه دارد. از طرف دیگر با تشکیل این غده سرطانی در منطقه استراتژیک خاورمیانه مهمترین نقطه جهانی از لحاظ تاریخ و تمدن و حتی معادلات سیاسی امروزی را که از آن تعبیر به گلوگاه می‌کنند، در دست می‌گیرند، بر غنی‌ترین سرزمین‌های دارای مواد معدنی انرژی زا، آن هم با تراشیدن دشمنی از نوع رژیم صهیونیستی مسلط می‌شوند، یهودیان همیشه معترض را از جغرافیای غرب دور می‌کنند، آسیا و آفریقا را درآینده‌های بسیار دور برای امنیت، محتاج و نیازمند خویش کنند ومهمتر از همه با مشغول کردن دولت‌های اسلامی به مبارزات نیم بند با اسرائیلی‌های اشغالگر، راههای توسعه و پیشرفت را در همه زمینه‌های علمی، اقتصادی، فنی، صنعتی و... بدون یک رقیب قدرتمند حل می‌کنند که می‌بینیم همه دنیا درمسائل دانش و تکنولوژی، قافله‌ها از کاروان غربیها عقب هستند واگر کشوری مثل ایران پیدا شود که می‌خواهد با تکیه بر مکتب متعالی اهل بیت که عصاره اسلام ناب است، به توسعه و پیشرفت برسد، به بهانه‌های مختلف مانع تراشی می‌کنند و حتی با استفاده از ظرفیت‌های نظامی که در اسرائیل ایجاد کردند، قدم به وادی ارعاب و تهدید می‌گذارند که این روزها به بهترین شکل ممکن شاهد آن هستیم.

آنچه تا به حال استکباریون را در عمل به این اهداف شوم تا حدودی موفق کرده که شاهد تشکیل یک رژیم غاصب در سرزمین قبله‌گاه اول مسلمانان جهان هستیم، برنامه بسیار شیطانی آنان درسیاست«فرّق تسد» است که با ایجاد اختلافات موذی بین کشور های اسلامی و القای آن اختلافات به حاکمان اسلامی نمی‌گذارند جهان اسلام به صورت واحد به این مسئله توجه نماید که در آن صورت به قول امام راحل اگر هر مسلمان فقط یک سطل آب بریزد، اسرائیل را سیل می‌برد.

اوج این سیاست شوم، پس ازپیروزی انقلاب اسلامی درایران بودکه وقتی دیدند قوی‌ترین حاکم حامی اسرائیل، یعنی رژیم پهلوی سقوط کرده،با همه ظرفیت‌های تبلیغاتی خویش به میدان آمدند که مهمترین دستاورد این کارآنان، درگیری دوکشور مهم ومسلمان منطقه و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود.

جنگی خانمان برانداز و فرصت سوز که حاکمان نابخرد حزب بعث با وقاحت تمام اعلام می‌کردند: «خطر ایران برای عرب بیشتر از خطر اسرائیل است!!»

حتماً می‌دانید که در طول جنگ نیز برای دامن زدن به این تبلیغات شوم از هیچ اقدامی پرهیز نکردند که روشن‌ترین برنامه آنان در قضیه مک فارلین آشکار شد که اولاً به همراه هیأت خویش یک صهیونیستی را فرستادند و ثانیاً با حک کردن ستاره داوودی روی اقلامی که متعهد به فروش آنها به ایران شده بودند، می‌خواستند تبلیغات خویش را با ورود به یک مقوله تازه، وسیع تر نمایند که الحمدلله با درایت امام(ره) و مسئولان جمهوری اسلامی در این راه شکست خوردند و این‌گونه محموله‌ها علی‌رغم نیاز جدّی عودت داده شد و به جای آن محموله‌های غیرآلوده دریافت شد.

اما با توجه به دستاوردهای فراوانی که با این شیوه به دست آورده اند، پس از جنگ و حتی تاکنون نیز به انحای مختلف بر طبل اختلاف می‌کوبند و متأسفانه می‌بینیم که الان هم بعضی از حاکمان کشورهای اسلامی منطقه، سخنان صدامیان را تکرار می‌کنند.

نکته بسیار حائز اهمیت درباره مسئله فلسطین که هم از برنامه‌های غرب است و هم از جهالت بعضی از حاکمان اسلامی در طول تاریخ، تکیه بر عروبیت به جای اسلامیت است. دشمنان اسلام خیلی خوب می‌دانند که با عربی جلوه دادن مسئله فلسطین، بسیاری از کشورهای اسلامی غیرعرب، مخصوصاً ایران قدرتمند را از آن مسئله دور می‌کنند و در میان کشورهای عربی نیز با توجه به ساختار حکومت‌ها، چنان زمینه‌های تشتت را فراهم کرده‌اند که می‌بینیم مصر، یکی از مهمترین کشورهای اسلامی علاوه بر خیانت تاریخی در کمپ دیوید، الان نیز در بستن مرزهایش برای کمک‌های انسانی به غزه، با اسرائیل همراه می‌شود.

الحمدلله با تلاش‌های جمهوری اسلامی، اسلام محور مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی شد و در سایه این سیاست طی چند سال گذشته شاهد موفقیت‌های بسیار خوب مسلمانان علیه اسرائیل غاصب بوده‌ایم که پیروزی حزب‌الله در لبنان و پیروزی مردم بی‌پناه غزه بهترین شاهد مدعاست.

اما افسوس که دشمنان اسلام برای اختلاف‌افکنی در صفوف مبارزه علیه اسرائیل پا را از کشورهای اسلامی فراتر گذاشته‌اند و وارد سرزمین‌های اشغالی شده‌اند و می‌بینیم که گروههای مبارز فلسطینی به جای اتحاد علیه اسرائیل، به جان هم افتاده‌اند و اندک ظرفیت‌های نظامی خویش را صرف برادرکشی می‌کنند.

مطمئناً اگر روند اسلامیت مسئله فلسطین با وحدت همه گروهها در داخل این سرزمین اشغال شده ادامه می‌یافت، اسرائیل نمی‌توانست فجیع‌ترین جنایات ضدبشری را مرتکب شود، هرچند سکوت معنادار مدعیان بین‌المللی حقوق بشر چراغ سبزی برای تداوم این اقدامات مسبوعانه است.

نکته دیگری که باید درباره تاریخ پرفراز و نشیب اشغال فلسطین به آن اشاره شود، اتخاذ یک سیاست درست برای مقابله با دشمنی تا بن دندان مسلح و دارای حامیان ذی نفوذ در مجامع بین‌المللی است. نباید بگذاریم دیوار انزجار از رژیم صهیونیستی در جهان که با خون زن و مرد و پیر و جوان فلسطین در دنیا، مخصوصاً در اروپا ایجاد شده و بالا رفته، با سخنان نسنجیده ما فرو ریزد و جای آن سیم خاردارهایی در حمایت از اشغالگران بکارند. در دنیای سیاست زده امروز که دشمنان اسلام با استفاده از امکانات وسیع تبلیغاتی، حتی واقعیت‌ها را وارونه جلوه می‌دهند، هر سخن تحریک آمیز ما را دستاویزی برای مظلوم‌نمایی ظالم‌ترین رژیم نیم قرن گذشته تاریخ جهان قرار می‌دهند و حرکت رو به جلوی مبارزه علیه حکومت اشغالگران را معکوس می‌کنند.

و آخرین نکته‌ای که لازم است در این مجال و مقال کوتاه به آن اشاره و تأکید کنم، تداوم مبارزه است. چرا که رژیم صهیونیستی در تاریخ بیش از 60 سال اشغالگری خویش ثابت کرده که نه تنها به تعهدات صلح حتی ادعایی خود هیچ پایبند نیست، بلکه به قطعنامه‌های بین‌المللی نیز توجهی ندارد. تاریخ سراغ ندارد که اسرائیل حتی برای ظاهرفریبی هم که شده، به قطعنامه‌های سازمان‌های جهانی، مخصوصاً سازمان ملل متحد که سیاست‌هایش توسط حامیانش چیده می‌شود، عمل نماید.

پس راه مقابله با چنین رژیمی، تداوم مبارزات مردمی است. مبارزاتی که در داخل، وحدت همه گروههای فلسطینی را بدون تکیه بر حس ناسیونالیستی عربی و با محوریت اسلام می‌طلبد و در خارج از سرزمین‌های اشغالی هم به کمک‌های مادی و معنوی حکومت‌های اسلامی و حمایت‌های مسلمانان نیازمند است.

حمایت مسلمانان نیز راههای مختلفی دارد که یکی از مؤثرترین راهها، حضور آنان در راهپیمایی روز قدس است. روزی که با نزدیک شدن به آن، تمام پایه‌های رژیم نامشروع اسرائیل می‌لرزد که اگر حضور مردم مسلمان جهان در راهپیمایی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان معنادار باشد، تا مدتها، پس‌لرزه‌های آن آرامش و آسایش رژیم صهیونیستی و حامیان آن را خواهد گرفت.

اینجاست که به عظمت ابتکار امام(ره) در نامگذاری روز جهانی قدس پی می‌بریم، ابتکاری که 20 سال پس از رحلت مبتکر و مطمئناً تا همیشه و انشاءالله تا سقوط رژیم غاصب و احقاق حقوق مردم فلسطین، مخصوصاً بازگشت 5 میلیون آواره فلسطینی ادامه خواهد داشت.

فراخوان هاشمی برای روز قدس

فراخوان هاشمی برای روز قدس
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با فراخواندن مسلمانان به شرکت در راهپیمایی روز قدس گفت: نباید بگذاریم دیوار انزجار از رژیم صهیونیستی در جهان که با خون زن و مرد و پیر و جوان فلسطین در دنیا، مخصوصاً در اروپا ایجاد شده و بالا رفته، با سخنان نسنجیده ما فرو ریزد و جای آن سیم خاردارهایی در حمایت از اشغالگران بکارند.

 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت روز جهانی قدس دیدگاهی را منتشر کرده است که درپی می آید:

نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به «روز جهانی قدس» یکی از ابتکارات سیاسی امام راحل برای مقابله با سیاست شوم استکباریون برای به فراموش سپردن مهمترین مسئله دنیای اسلام بود که با این ابتکار، هر ساله شاهد جوش و خروش میلیونی مردم برای دفاع از قدس شریف و حمایت از مبارزات مردم سرزمین‌های اشغالی در اقصی نقاط جهان می‌باشیم.

شکوه و فراگیری راهپیمایی روز قدس در گستره جهان اسلام، در کنار دستاوردهای بسیار مهم سیاسی که حتی بیشتر سالها معادلات بین‌المللی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، درابتدایی‌ترین شکل ممکن دونتیجه متفاوت برای مردم فلسطین وحاکمان غاصب صهیونیستی دارد.

مردم فلسطین با مشاهده صحنه‌های حضور مردم و انتشار اخبار آن در راه مبارزه مظلومانه خود احساس تنهایی نمی‌کنند و حاکمان غاصب هم نمی‌توانند با خیال آسوده به جنایات خویش ادامه دهند و اختلافاتی که هم اکنون در میان آنها ایجاد شده و هر روز عمیق‌تر می‌شود، در وهله اول به خاطر حمایت مسلمانان جهان از آرمان مردم فلسطین است که بهترین شکل آن در راهپیمایی  روز قدس متبلور می‌شود.

اینجانب که درآغاز دهه 40 به خاطر تلاش برای تهیه مقاله‌ای جهت انتشار درنشریه مکتب تشیع در آثار موجود آن روز تحقیق می‌کردم، به حسب تصادف و با کمک دوستی به نام «کمره‌ای» با کتاب «القضیه الفلسطینه» اثر ارزشمند یک نویسنده اردنی به نام «اکرم زعیتر» آشنا شدم که اتفاقاً در آن سالها سفیر کشور متبوغ خویش در ایران بود.

بعد از قضایای 15 خرداد 42، رژیم پهلوی برای در تنگنا قرار دادن امام(ره) قانون منع سربازی طلبه‌ها را لغو کرد که من نیز جزو طلبه‌های سرباز شدم که پس از مدتها ازپادگان گریختم و درایام متواری بودن، اقدام به ترجمه کتاب مذکور کردم که ازهمان سال تاکنون بارها و بارها با عنوان «سرگذشت فلسطین» یا «کارنامه سیاه استعمار» منتشر شده است.

هدف از نگارش این جملات دو مسئله مهم است:

اولاً، بعد از انتشار کتاب امام(ره) آن را مطالعه فرمودند وبه علمایی که آن روز مخالف پرداختن مبارزه به مسئله فلسطین بودند، پیشنهاد مطالعه دادند که حاصل آن همگانی شدن توجه به جنایات اسرائیل در ایران اسلامی شد که تا آن روز رژیم پهلوی به خاطر ارتباطاتی که با رژیم صهیونیستی داشت، سعی در کتمان مسئله فلسطین در ایران داشت.

ثانیاً، آنچه درباره تاریخ فلسطین و تاریخ جعلی اسرائیل می‌دانم، بسیار عمیق و سخنانم در این باره ورای احساساتی است که ممکن است در هر مسلمانی با شنیدن اخبار فلسطین ایجاد شود.

پس به عنوان یک کارشناس با سابقه طولانی 50 ساله عرض می‌کنم که خلق، تداوم و آینده این رژیم مرهون خواسته‌های استکباری چند کشور قدرتمند غربی است که از همان اول یهودیان را مزاحم برنامه‌های حکومتی خویش می‌دانستند.

سران این کشورها در نشست‌های مختلف به این نتیجه رسیده بودند که باید یهودیان را در جایی- و ترجیحاً دور از اروپا- جمع کنند تا هم مزاحمت‌های آنان کم شود و هم در صورت لزوم بتوانند کنترل کنند و نیز از آنها به مثابه پایگاه‌های چندمنظوره در جهت اهداف استعماری استفاده کنند.

درمطالعه مکان برای تشکیل یک رژیم جعلی، جایی را بهتر از سرزمین‌های فلسطین نیافتند که بهترین مصداق برای پایگاه چند منظوره آنان باشد.

مخصوصاً تاریخ کهن فلسطین وارض موعود که برای متصلّبین و متعصّبین یهودی هم جاذبه دارد. از طرف دیگر با تشکیل این غده سرطانی در منطقه استراتژیک خاورمیانه مهمترین نقطه جهانی از لحاظ تاریخ و تمدن و حتی معادلات سیاسی امروزی را که از آن تعبیر به گلوگاه می‌کنند، در دست می‌گیرند، بر غنی‌ترین سرزمین‌های دارای مواد معدنی انرژی زا، آن هم با تراشیدن دشمنی از نوع رژیم صهیونیستی مسلط می‌شوند، یهودیان همیشه معترض را از جغرافیای غرب دور می‌کنند، آسیا و آفریقا را درآینده‌های بسیار دور برای امنیت، محتاج و نیازمند خویش کنند ومهمتر از همه با مشغول کردن دولت‌های اسلامی به مبارزات نیم بند با اسرائیلی‌های اشغالگر، راههای توسعه و پیشرفت را در همه زمینه‌های علمی، اقتصادی، فنی، صنعتی و... بدون یک رقیب قدرتمند حل می‌کنند که می‌بینیم همه دنیا درمسائل دانش و تکنولوژی، قافله‌ها از کاروان غربیها عقب هستند واگر کشوری مثل ایران پیدا شود که می‌خواهد با تکیه بر مکتب متعالی اهل بیت که عصاره اسلام ناب است، به توسعه و پیشرفت برسد، به بهانه‌های مختلف مانع تراشی می‌کنند و حتی با استفاده از ظرفیت‌های نظامی که در اسرائیل ایجاد کردند، قدم به وادی ارعاب و تهدید می‌گذارند که این روزها به بهترین شکل ممکن شاهد آن هستیم.

آنچه تا به حال استکباریون را در عمل به این اهداف شوم تا حدودی موفق کرده که شاهد تشکیل یک رژیم غاصب در سرزمین قبله‌گاه اول مسلمانان جهان هستیم، برنامه بسیار شیطانی آنان درسیاست«فرّق تسد» است که با ایجاد اختلافات موذی بین کشور های اسلامی و القای آن اختلافات به حاکمان اسلامی نمی‌گذارند جهان اسلام به صورت واحد به این مسئله توجه نماید که در آن صورت به قول امام راحل اگر هر مسلمان فقط یک سطل آب بریزد، اسرائیل را سیل می‌برد.

اوج این سیاست شوم، پس ازپیروزی انقلاب اسلامی درایران بودکه وقتی دیدند قوی‌ترین حاکم حامی اسرائیل، یعنی رژیم پهلوی سقوط کرده،با همه ظرفیت‌های تبلیغاتی خویش به میدان آمدند که مهمترین دستاورد این کارآنان، درگیری دوکشور مهم ومسلمان منطقه و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود.

جنگی خانمان برانداز و فرصت سوز که حاکمان نابخرد حزب بعث با وقاحت تمام اعلام می‌کردند: «خطر ایران برای عرب بیشتر از خطر اسرائیل است!!»

حتماً می‌دانید که در طول جنگ نیز برای دامن زدن به این تبلیغات شوم از هیچ اقدامی پرهیز نکردند که روشن‌ترین برنامه آنان در قضیه مک فارلین آشکار شد که اولاً به همراه هیأت خویش یک صهیونیستی را فرستادند و ثانیاً با حک کردن ستاره داوودی روی اقلامی که متعهد به فروش آنها به ایران شده بودند، می‌خواستند تبلیغات خویش را با ورود به یک مقوله تازه، وسیع تر نمایند که الحمدلله با درایت امام(ره) و مسئولان جمهوری اسلامی در این راه شکست خوردند و این‌گونه محموله‌ها علی‌رغم نیاز جدّی عودت داده شد و به جای آن محموله‌های غیرآلوده دریافت شد.

اما با توجه به دستاوردهای فراوانی که با این شیوه به دست آورده اند، پس از جنگ و حتی تاکنون نیز به انحای مختلف بر طبل اختلاف می‌کوبند و متأسفانه می‌بینیم که الان هم بعضی از حاکمان کشورهای اسلامی منطقه، سخنان صدامیان را تکرار می‌کنند.

نکته بسیار حائز اهمیت درباره مسئله فلسطین که هم از برنامه‌های غرب است و هم از جهالت بعضی از حاکمان اسلامی در طول تاریخ، تکیه بر عروبیت به جای اسلامیت است. دشمنان اسلام خیلی خوب می‌دانند که با عربی جلوه دادن مسئله فلسطین، بسیاری از کشورهای اسلامی غیرعرب، مخصوصاً ایران قدرتمند را از آن مسئله دور می‌کنند و در میان کشورهای عربی نیز با توجه به ساختار حکومت‌ها، چنان زمینه‌های تشتت را فراهم کرده‌اند که می‌بینیم مصر، یکی از مهمترین کشورهای اسلامی علاوه بر خیانت تاریخی در کمپ دیوید، الان نیز در بستن مرزهایش برای کمک‌های انسانی به غزه، با اسرائیل همراه می‌شود.

الحمدلله با تلاش‌های جمهوری اسلامی، اسلام محور مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی شد و در سایه این سیاست طی چند سال گذشته شاهد موفقیت‌های بسیار خوب مسلمانان علیه اسرائیل غاصب بوده‌ایم که پیروزی حزب‌الله در لبنان و پیروزی مردم بی‌پناه غزه بهترین شاهد مدعاست.

اما افسوس که دشمنان اسلام برای اختلاف‌افکنی در صفوف مبارزه علیه اسرائیل پا را از کشورهای اسلامی فراتر گذاشته‌اند و وارد سرزمین‌های اشغالی شده‌اند و می‌بینیم که گروههای مبارز فلسطینی به جای اتحاد علیه اسرائیل، به جان هم افتاده‌اند و اندک ظرفیت‌های نظامی خویش را صرف برادرکشی می‌کنند.

مطمئناً اگر روند اسلامیت مسئله فلسطین با وحدت همه گروهها در داخل این سرزمین اشغال شده ادامه می‌یافت، اسرائیل نمی‌توانست فجیع‌ترین جنایات ضدبشری را مرتکب شود، هرچند سکوت معنادار مدعیان بین‌المللی حقوق بشر چراغ سبزی برای تداوم این اقدامات مسبوعانه است.

نکته دیگری که باید درباره تاریخ پرفراز و نشیب اشغال فلسطین به آن اشاره شود، اتخاذ یک سیاست درست برای مقابله با دشمنی تا بن دندان مسلح و دارای حامیان ذی نفوذ در مجامع بین‌المللی است. نباید بگذاریم دیوار انزجار از رژیم صهیونیستی در جهان که با خون زن و مرد و پیر و جوان فلسطین در دنیا، مخصوصاً در اروپا ایجاد شده و بالا رفته، با سخنان نسنجیده ما فرو ریزد و جای آن سیم خاردارهایی در حمایت از اشغالگران بکارند. در دنیای سیاست زده امروز که دشمنان اسلام با استفاده از امکانات وسیع تبلیغاتی، حتی واقعیت‌ها را وارونه جلوه می‌دهند، هر سخن تحریک آمیز ما را دستاویزی برای مظلوم‌نمایی ظالم‌ترین رژیم نیم قرن گذشته تاریخ جهان قرار می‌دهند و حرکت رو به جلوی مبارزه علیه حکومت اشغالگران را معکوس می‌کنند.

و آخرین نکته‌ای که لازم است در این مجال و مقال کوتاه به آن اشاره و تأکید کنم، تداوم مبارزه است. چرا که رژیم صهیونیستی در تاریخ بیش از 60 سال اشغالگری خویش ثابت کرده که نه تنها به تعهدات صلح حتی ادعایی خود هیچ پایبند نیست، بلکه به قطعنامه‌های بین‌المللی نیز توجهی ندارد. تاریخ سراغ ندارد که اسرائیل حتی برای ظاهرفریبی هم که شده، به قطعنامه‌های سازمان‌های جهانی، مخصوصاً سازمان ملل متحد که سیاست‌هایش توسط حامیانش چیده می‌شود، عمل نماید.

پس راه مقابله با چنین رژیمی، تداوم مبارزات مردمی است. مبارزاتی که در داخل، وحدت همه گروههای فلسطینی را بدون تکیه بر حس ناسیونالیستی عربی و با محوریت اسلام می‌طلبد و در خارج از سرزمین‌های اشغالی هم به کمک‌های مادی و معنوی حکومت‌های اسلامی و حمایت‌های مسلمانان نیازمند است.

حمایت مسلمانان نیز راههای مختلفی دارد که یکی از مؤثرترین راهها، حضور آنان در راهپیمایی روز قدس است. روزی که با نزدیک شدن به آن، تمام پایه‌های رژیم نامشروع اسرائیل می‌لرزد که اگر حضور مردم مسلمان جهان در راهپیمایی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان معنادار باشد، تا مدتها، پس‌لرزه‌های آن آرامش و آسایش رژیم صهیونیستی و حامیان آن را خواهد گرفت.

اینجاست که به عظمت ابتکار امام(ره) در نامگذاری روز جهانی قدس پی می‌بریم، ابتکاری که 20 سال پس از رحلت مبتکر و مطمئناً تا همیشه و انشاءالله تا سقوط رژیم غاصب و احقاق حقوق مردم فلسطین، مخصوصاً بازگشت 5 میلیون آواره فلسطینی ادامه خواهد داشت.

هراس "فتنه گران" از روز قدس

هراس "فتنه گران" از روز قدس


یک روز پس از اظهارات محتشمی پور در تخطئه تلویحی شعار «نه غزه، نه لبنان»، سیدمحمد خاتمی دیگر عضو مجمع روحانیون مبارز نیز در ادبیاتی مشابه به تخطئه تلویحی این شعار پرداخت. وی یک سال پس از افتضاح فتنه گران در حاشیه راهپیمایی روز قدس، گفت مسئله یا ایران، یا فسطین، برداشت غلطی است و از نظر حقوقی و اخلاقی باید با اشغال فلسطین مقابله کرد.
اظهارات هماهنگ دو عضو مجمع روحانیون نشان می دهد پیش از این بر سر شکستن سکوت- و بلکه جانبداری یک سال پیش از پیاده نظام رژیم صهیونستی در روز قدس- هماهنگی هایی صورت گرفته است. مجمع روحانیون که یکی از ارکان فتنه سال 88 بود، پس از اعلام انزجار ملت ایران از سران فتنه در دو یوم الله 9 دی و 22 بهمن 1388، نگران است که یوم الله امسال روز قدس نیز تبدیل به صحنه نمایش ابراز خشم و انزجار ملی نسبت به فتنه گران شود و به همین دلیل با پیش دستی می کوشد حساب خود را از ستون پنجم و مزدوران رژیم صهیونیستی که به تحریک سران فتنه به خیابان آمده بودند، جدا کند.
خاتمی روز گذشته در دیدار کمیته دانشجویی سابق دبیرخانه حمایت از فلسطین اظهار داشت: مسئله یا ایران یا فلسطین برداشت غلطی است. روز قدس نماد حمایت از حق و مبارزه با ظلم، تجاوز و اشغال است.
وی افزود: باید دید چگونه می توان به وحدت رسید و از خنثی شدن نیروها و انرژی هایی که متأسفانه در جامعه ما بد مصرف می شود بهتر استفاده کرد. واقعا می شود با وجود اختلاف سلایقی که وجود دارد نسبت به بسیاری از مسائل از جمله روز قدس به تفاهمی رسید و در جامعه جوان ما به نوعی شاهد وحدت بود.
وی همچنین گفت: آنچه در فلسطین می گذرد فاجعه بزرگ بشری و تاریخی است و طبیعی است ملت ما که نسبت به سرنوشت خود و سرنوشت بشر دغدغه فراوانی داشته و انقلاب بزرگی کرده، نمی تواند نسبت به این امر بسیار مهم بی تفاوت باشد. آنچه در فلسطین رخ می دهد یک فاجعه بی نظیر است.
خاتمی گفت: روز قدس به تشخیص و اعلام حضرت امام خمینی و قبول ملت به عنوان نماد حمایت از حق و مبارزه با ظلم، تجاوز و اشغال و سرکوب و آوارگی در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان تعیین شده است. بنابراین جانبداری از فلسطین برای ما یک اصل اسلامی، انسانی و حقوق بشری است.
خاتمی اضافه کرد: ایران به خاطر آزادی خواهی و استقلال طلبی بهترین و والاترین مدافع مردم فلسطین است.
مسئله «یا ایران یا فلسطین» برداشت غلط یا القاء خطرناکی است که از سوی دیگران مطرح می شود. مسئله قرار گرفتن ایران و فلسطین مسئله ای نیست که در ذهن و وجدان جامعه ما وجود داشته باشد و همه مردم ایران از رنج این ملت مظلوم رنج می کشند.
البته سخنان خاتمی درباره ملت ایران اعتراف دیرهنگام به هویت اسلامی و انسانی این ملت بزرگ است اما آنچه جای سؤال دارد این است که اولا چرا موضع گیری علیه تحرک ناکام به نفع رژیم صهیونیستی با یک سال تأخیر و آن هم ناتلویح؟ ثانیا چرا همان اجیرشدگان رژیم صهیونیستی که در آن روز به گرد کسانی چون کروبی و موسوی حلقه زده بودند، همان هایی بودند که با افتخار خود را اصلاح طلب و سبز معرفی می کردند و از سوی خاتمی و کروبی و موسوی مورد حمایت قرار داشتند؟ آیا اینها همین وابستگان به گروهک ها نبودند که زیر عبا و قبای کسانی چون خاتمی توانستند آشوب به راه بیندازند، آتش سوزی درست کنند، به نفع آمریکا و اسرائیل شعار دهند، روی جمهوری اسلامی خط بکشند، عکس حضرت امام خمینی و پرچم عزاداران حسینی را به آتش بکشند و به امام و رهبری و ولایت فقیه و قانون اساسی اهانت کنند؟ ثالثا آقای خاتمی و دیگر بازیگران فتنه در مجمع روحانیون پاسخ دهند که به نام اصلاح طلبی و جنبش سبز کدام خیانت ها را در همین یک سال و نیم گذشته مرتکب شده اند که نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونستی می گوید اصلاح طلبان و سبزها بزرگ ترین سرمایه اسرائیل هستند و شیمون پرز رئیس کودک کش رژیم صهیونستی و جلاد اصلی جنایت در غزه می گوید آنها به نیابت از ما با جمهوری اسلامی می جنگند؟!
اکنون هم فرمول بسیار ساده ای وجود دارد. اگر خاتمی و عناصر همسو با وی در مجمع روحانیون در ادعای خود صادقند که مخالف رژیم صهیونستی و همراه جمهوری اسلامی و امام و رهبری هستند، حداقل در لفظ از فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و عملکرد عوامل میدانی فتنه در 8 ماهه پس از انتخابات اعلام برائت و انزجار کنند و به یقین نخواهند کرد چون خود بخشی از این فتنه بلکه کارگردان آن بوده اند.