ما که کشف حجاب کردیم تا کی نوبت بقیه اصلاح طلبان شود!


ما که کشف حجاب کردیم تا کی نوبت بقیه اصلاح طلبان شود!

ما که کشف حجاب کردیم تا کی نوبت بقیه اصلاح طلبان شود!

«به جای تمرکز روی اصلاح طلبان در تغییر نظام، باید روی شبکه های مجازی و اجتماعی تاکید کرد. اصلاح طلبان در مقابل نظام نه راه پس دارند و نه راه پیش».
این جملات، گفته های فریبا داودی مهاجر است که به تازگی - با ته کشیدن اعتبار و ارزشش برای سازمان های آمریکایی حامی اپوزیسیون- مجبور شد در مقابل دوربین رسانه های ضدانقلاب کشف حجاب کند و برای چند ساعت محل توجه رسانه ها باشد!
مادرزن علی افشاری در مصاحبه خود با ابراز ناامیدی نسبت به اصلاح طلبان و همچنین عناصری چون موسوی می گوید: اصلاح طلبان فاقد استراتژی و بلاتکلیف هستند. آنها اگر استراتژی هم در مقابل حکومت داشته باشند، توانایی اعمال آن را ندارند.
وی در گفت وگو با یکی از رسانه های ضدانقلاب اضافه می کند: این که آیا اصلاح طلبان راضی به تغییر اصل نظام می شوند یا نه؟ باید گفت آنها از خرداد 76 تاکنون مرتب در حال غربال شدن هستند. آیا می شود باور کرد بسیاری از آنان که روزی خود در حذف آیت ا... منتظری دست داشتند، پس از رفع حصر به ملاقات ایشان بشتابند؟ آنها نه راه پس دارند و نه راه پیش. اصلاح طلبان از نظام اخراج شده اند. معلوم نیست آنها به کلی فرصت اقدام را از دست داده اند یا نه اما به جای تمرکز روی اصلاح طلبان باید روی شبکه های مجازی و اجتماعی تاکید کرد.
داودی مهاجر درباره موسوی گفت: مهمترین ترمز جنبش بلاتکلیفی ایشان با قانون اساسی، ولایت فقیه و جمهوری اسلامی است. او رهبر سمبولیک است و اگر مخالفان ببینند کسی به هر دلیل سرمایه را هدر می دهد، تجدیدنظر می کنند.



مهاجرانی: آقای موسوی انقلاب 57 تمام شده حالا را چسبید


مهاجرانی: آقای موسوی انقلاب 57 تمام شده حالا را چسبید

مهاجرانی: آقای موسوی انقلاب 57 تمام شده حالا را چسبید

ارگان حلقه لندن از میرحسین موسوی خواست تعارف بر سر انقلاب 57 و امام را کنار بگذارد چرا که جنبش سبز تضادی عمیق با انقلاب 57 دارد.
سایت جرس وابسته به مهاجرانی و کدیور که ارگان رسمی فتنه گران در خارج کشور محسوب می شود و در هماهنگی کامل با سایت کلمه قرار دارد، از موسوی خواست برخی تعارف ها را کنار بگذارد. جرس نوشت: میرحسین عزیز! لطفاً تعارف نکنید جملاتی نظیر «ما رهبر نیستیم، رهبر جنبش شما هستید» و «عقل جمعی» بدون سازماندهی و تشکیلات فقط یک تعارف است. شما می گویید ماه دانشجو که حتماً منظورتان روز دانشجو بوده. در ثانی کجا کمپینی برای ارائه پیشنهاد و رای گیری تشکیل شده؟ باید به کلمه ایمیل بزنیم یا به جرس؟ اصلاً پیشنهادهای رسمی را کجا می توان یافت تا رای داد؟ چه کسی یا گروهی نتیجه رای گیری را رسماً اعلام می کند؟ می بینید که این سازماندهی کار ما نیست.
ارگان حلقه لندن تعارف دیگر را بر سر «انقلاب 57 و امام» توصیف کرد و نوشت: میرحسین عزیز ما وابستگی های عاطفی ]!؟[ شما را به انقلاب 57 و امام درک می کنیم و احترام می گذاریم. شما هم بپذیرید که آن انقلاب متعلق به دوره ما بوده و حق نداریم ظرفیت و فهم و شعور کنونی جنبش را در ابعاد آن انقلاب خلاصه کنیم. دوره امام هرچه بود گذشت و هیچ ارتباطی با امروز ندارد و انقلاب 57 تضادی عمیق تر را با جنبش سبز به معرض نمایش گذاشته است.
جرس همچنین به موسوی نوشت: «اعتقادات شخصی خود را که بسیار محترم است وارد شخصیت سیاسی تان به عنوان رهبر جنبش نکنید»! جرس توضیح نداده این چه رهبری است که باور خود به انقلاب و امام و اسلام را- اگر باوری باقی مانده باشد- باید کنار بگذارد و تبدیل به سردسته سمبلیک و در عین حال مطیع جریان های ضد انقلاب و اسلام و امام و قانون اساسی شود؟ و چرا اجازه نمی دهند موسوی سر همان تعارف خود باقی باشد که «من رهبر جنبش سبز نیستم»؟!



نقش سران فتنه در ترور دانشمندان هسته ای


نقش سران فتنه در ترور دانشمندان هسته ای

سران و عوامل اصلی فتنه 88 نه فقط با تروریست هایی که دست به ترور دو دانشمند هسته ای کشورمان زده اند، هویت مشترک و یکسانی دارند، بلکه خیانت سران فتنه، بارها از جنایت تروریست های صبح دوشنبه تهران، بیشتر و نفرت انگیزتر نیز بوده و هست. چرا...؟!

  هامون نیوز به نقل از کیهان
1- شاید برای عده ای- هر چند اندک و کم شمار- که هنوز به عمق فتنه 88 پی نبرده اند، شنیدن این خبر- تاکید می شود بر «خبر» و نه «تحلیل»- تعجب آور باشد که سران و عوامل اصلی فتنه 88 نه فقط با تروریست هایی که دست به ترور دو دانشمند هسته ای کشورمان زده اند، هویت مشترک و یکسانی دارند، بلکه خیانت سران فتنه، بارها از جنایت تروریست های صبح دوشنبه تهران، بیشتر و نفرت انگیزتر نیز بوده و هست. چرا...؟! به قول حقوقدانان؛ «نحن ابناء الدلیل، نمیل حیث یمیل... ما فرزندان دلیل هستیم و در قضاوت به آن سوی می رویم که دلایل هدایتمان می کنند.».
2- آیا تروریست هایی که دو دانشمند هسته ای ایران را ترور کرده اند، با آن دو خصومت شخصی داشته اند؟ بدیهی است که با توجه به تمامی شواهد و قرائن موجود پاسخ این سوال منفی است. بنابراین چرا دست به این جنایت آلوده اند؟ ترور دانشمندان هسته ای ایران اسلامی در اوج چالش هسته ای کشورمان با دشمنان بیرونی و مخصوصاً آمریکا، انگلیس و اسرائیل صورت گرفته، آنهم در حالی که طی نزدیک به ده سال گذشته، حریف بیرونی از هیچ اهرم سیاسی، نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و... برای مقابله با فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران دریغ نکرده و حتی بارها تاکید ورزیده است که حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران را نیز به عنوان یک گزینه روی میز دارد!
3- چند هفته قبل «جان ساورز» رئیس سازمان اطلاعاتی MI6- شاخه اطلاعات و جاسوسی خارجی در اینتلجنت سرویس انگلیس- به صراحت گفته بود «روش های دیپلماتیک برای متوقف کردن فعالیت هسته ای ایران با ناکامی روبرو شده است و باید از طریق عملیات جاسوسی و اطلاعاتی با ادامه برنامه هسته ای ایران مقابله کنیم» (روزنامه انگلیسی تلگراف) و ژنرال پترائوس سرفرمانده سابق نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه و سرفرمانده کنونی نظامیان آمریکا در افغانستان فاش کرده بود که برای مقابله با فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران و تنگ کردن عرصه بر مسئولان نظام، شماری از کماندوهای آمریکایی از گردان نیروهای ویژه را برای انجام عملیات جاسوسی و اطلاعاتی با همکاری عوامل داخلی به درون خاک ایران نفوذ داده است و مئیر داگان، رئیس سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از ضرورت عملیات اطلاعاتی شکننده علیه برنامه هسته ای کشورمان خبر داده بود و...
4- دیروز - یعنی یک روز پس از عملیات تروریستی صبح دوشنبه تهران- روزنامه ایندیپندنت دو مقاله از دو تحلیل گر اسرائیلی و آمریکایی را که هر دو نفر آنها سابقه آشکار و اعلام شده عضویت در سرویس های اطلاعاتی دارند، به چاپ رساند. مقاله ای گزارش گونه به قلم «یوسی ملمان» عضو «موساد» و مفسر ارشد روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» و یادداشت دیگری از «بروس ریدل» مأمور سابق سازمان «سیا» که تیتر اول کیهان امروز به این خبر اختصاص یافته است. «یوسی ملمان» در مقاله گزارش گونه خود می نویسد؛ دیروز-دوشنبه- سه رویداد به ظاهر بی ارتباط با یکدیگر ولی در واقع مرتبط با هم اتفاق افتاده است، افشای اسناد وزارت خارجه آمریکا که بسیاری از آنها درباره نگرانی جامعه جهانی نسبت به برنامه هسته ای ایران است، ترور یک دانشمند هسته ای ایران در تهران و مجروح شدن یک دانشمند دیگر و انتصاب «تامیر پاردو» به جای «مئیر داگان» به عنوان رئیس موساد، سازمان اطلاعاتی خارجی اسرائیل. یوسی ملمان در ادامه می نویسد «این سه رویداد با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند و همه آنها، بخشی از تلاش بی پایان جامعه اطلاعاتی اسرائیل، همراه با همتایان غربی آن، از جمله MI6 انگلیس و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» است که با هدف اخلال در فعالیت هسته ای ایران، یا به تأخیر انداختن آن و در صورت امکان، بازداشتن جمهوری اسلامی ایران از ادامه فعالیت هسته ای خود، طراحی شده و به اجرا درآمده است». این عضو ارشد موساد که طی چند سال اخیر در پوشش مفسر روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» ظاهر شده است در ادامه مقاله خود اشاره می کند که «این، حداقل، چهارمین تلاش برای ترور دانشمندان ایرانی مرتبط با برنامه هسته ای این کشور طی 4 سال گذشته است» و از احتمال اقدامات مشابه دیگر نیز خبر می دهد!
«بروس ریدل» نیز با بیان دیگری به نگرانی اسرائیل از فعالیت هسته ای ایران می پردازد و با اشاره به سوابق موساد در ترور مخالفان می نویسد؛ «امروز، ایران در صدر نگرانی های اسرائیل قرار دارد و نتانیاهو با ابراز این نگرانی، به موساد دستور داده است که ایران باید در صدر برنامه های عملیاتی موساد باشد». بروس ریدل خبر دیگری هم در آستین دارد و می نویسد؛ «مئیر داگان رئیس موساد طی 8 سال گذشته همواره تأکید داشته است که موساد نباید، فقط اطلاعات جمع کند، بلکه باید براساس اطلاعاتی که به دست می آورد، وارد عمل شود» و اضافه می کند؛ «تامیر پاردو» که به جانشینی داگان انتخاب شده است، سال ها در موساد و نیروهای نظامی اسرائیل در اینگونه عملیات- ترور- شرکت داشته و همچنان، آن را یکی از اولویت های اصلی خود می داند.
اگر این اعترافات صریح و بی پرده نیز نبود، کمترین تردیدی وجود نداشت که ترور دانشمندان هسته ای ایران، جنایت مشترک سرویس های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس بوده است.
5- اکنون جای این سؤال است که عاملان ترور دانشمندان هسته ای ایران، چه می خواسته اند و در پی چه بوده اند که سران فتنه طی 8 ماه فتنه گری و خیانت و جنایت در پی آن نبوده اند؟! آیا تمامی مراحل فتنه 88 بی کم و کاست- تأکید می شود که بی کم وکاست- مطابق نسخه و دستورالعمل رسماً اعلام شده مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل صورت نگرفته بود؟! آیا سران فتنه، آشکارا به حمایت از نسخه دیکته شده مثلث یادشده، نه فقط توقف برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، بلکه مقابله با مبانی و ارکان اسلام، انقلاب، امام(ره) و نظام اسلامی را دنبال نمی کردند؟ تشکیل «کمیته صیانت از آراء» بعد از ملاقات پنهان با جرج سوروس و فرمول آشکارا اعلام شده و مشترک «جین شارپ، ریچارد روتی و سوروس». انتخاب یک نماد رنگین بعد از توصیه «مایکل لدین»، برنامه ریزی برای آشوب های خیابانی قبل از انجام انتخابات، اعلام پیروزی در حالی که هنوز رأی گیری تمام نشده بود، چه رسد به آغاز شمارش آراء، ادعای تقلب بلافاصله پس از اعلام اولین نتیجه رأی گیری، درخواست ابطال انتخابات- فرمول جرج سوروس و جین شارپ- درخواست رفراندوم- با توصیه قبلاً اعلام شده مایکل لدین- خودداری از پیگیری ادعای تقلب از مجاری تعریف شده قانونی، درخواست حضور ناظران و بازرسان بین المللی- توصیه وزارت خارجه اسرائیل و بخشی از فرمول جرج سوروس برای کودتاهای مخملی- شایعه پراکنی و اصرار بر آن بعد از افشای دروغ بودن شایعات، شعار به نفع اسرائیل در روز قدس و تکرار بی کم و کاست شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران»! که دو روز قبل از سوی وزارت خارجه اسرائیل- در سایت رسمی این مرکز صهیونیستی- توصیه شده بود. شعار به نفع آمریکا در روز جهانی مبارزه با استکبار، ائتلاف و همکاری آشکار با منافقین، مارکسیست ها، بهایی ها، سلطنت طلب ها، کومله، پژاک ، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا و حمایت آشکار از اهانت کنندگان با عنوان «مردمان خداجوی»!!، نفی وجود مبارک حضرت صاحب الزمان«عج»- توصیه بیت العدل بهایی ها از اسرائیل- و معرفی نفی کننده به عنوان یکی از 5 عضو اصلی اتاق فکر فتنه در لندن.
گفتنی است که اهانت به ساحت مقدس امام حسین(ع) و نفی وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عج) فرمول از قبل اعلام شده «فرانتس فوکویاما» نظریه پرداز و استراتژیست آمریکایی در فرمول معروف وی با عنوان «مهندسی معکوس» برای مقابله با نظام ولایت فقیه در ایران بوده است که بعد از حماسه عظیم و بی نظیر 9 دی ماه 88، «ریچارد هاس» مسئول شورای روابط خارجی آمریکا، ضمن پذیرش مسئولیت ارائه این فرمول به سران فتنه، با تأسف اعلام کرد «فرمول مهندسی معکوس آقای فوکویاما، نتیجه معکوس داده است و به جای دور کردن مردم از آیت الله خامنه ای، بر نفوذ وی افزوده است» و....
6- آیا هیچیک از موارد یاد شده قابل انکار است؟! آیا به همین علت نبود که شیمون پرز از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران» یاد می کرد؟ و نتانیاهو با صراحت می گفت «اصلاح طلبان به نیابت از اسرائیل با جمهوری اسلامی می جنگند» و اوباما؛ حمایت از فتنه گران را یکی از اهداف استراتژیک آمریکا می دانست؟! آیا به گفته مقامات آمریکایی اصلی ترین هدف از صدور قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل، حمایت از سران فتنه نبوده است؟! و...
اگر، اینها، همه و صدها نمونه دیگر از این دست، واقعیت های مستند و غیرقابل انکار بوده است- که بوده و هست- آیا نباید نتیجه گرفت که سران و عوامل اصلی فتنه 88 نه فقط با جنایتکارانی که دست به ترور دانشمندان هسته ای ایران زده اند، هویت مشترکی دارند، بلکه ابعاد جنایت آنان بارها از اقدام تروریستی صبح دوشنبه تهران گسترده تر و مشمئز کننده تر است؟!
«ما فرزندان دلیل هستیم و در قضاوت به آن سوی می رویم که دلایل هدایتمان می کنند».
حضرت امیرعلیه السلام که اسوه صبر و حلم و خویشتن داری است و از خیانت برخی از دشمنان دوست نما تنها به عنوان «استخوان در گلو و خار در چشم» مبارک خویش یاد کرده و لب به گلایه نمی گشود، اشعث بن قیس را به این جرم بزرگ لعنت می فرمود که «شمشیر دشمن را به سوی قوم و قبیله و خویشاوندان خویش کشانده است».



میان این همه بازیگر چرا تنها از زن تک خوان تقدیر شد؟


میان این همه بازیگر چرا تنها از زن تک خوان تقدیر شد؟!
اعتراض ها به اقدام عجیب ضرغامی ادامه دارد
میان این همه بازیگر چرا تنها از زن تک خوان تقدیر شد؟!
چرا می‌خواهید با نادیده گرفتن اصول اسلامی قبح برخی گناهان را صریحاً بریزید؟!! چطور می‌توانید چهره‌ی این تک‌خوان -که علناً مرز گناه را در هم شکسته‌است- را با افتخار در صدا و سیما پخش کرده و از آن هم تقدیر نمائید؟!
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا در نامه ای اعتراضی خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما از دیدار وی با تک خوان زن تیتراژ پایانی سریال مختار نامه انتقاد کرد.
به گزارش صراط در متن این نامه انتقادی که یک نسخه از آن در اختیار صراط نیوز قرار گرفته است آمده:
بسم الله الرحمن الرحیم
مختارنامه؛ سریال موفقی که این روزها زبانزد تمام اقشار جامعه شده است، توانسته با حفظ ظرافت‌های مذهبی، اوضاع و شخصیت‌های تأثیرگذار بر واقعه‌ی کربلا، آن ایام را با تمام جزئیات به تصویر بکشد! این سریال پس از مدت‌ها، جزء یکی از معدود خروجی‌های مثبت و برجسته‌ی صدا و سیما به شمار می‌آید که مخاطبان علی الخصوص مدیران صدا و سیما، تقدیر و تحسین ویژه و منحصر به فردی را به عوامل و سازندگان این اثر؛ بدهکار می‌شوند!
اما نکته‌ای که در کنار تمام برجستگی‌ها اذهان را اسیر ابهامات می‌کند عکس العمل عجیب مسئول صدا و سیماست! همان صدا و سیمایی که همیشه بر ادعای دیانت خود پافشاری می‌کند. اهمال رئیس سازمان صدا و سیما به راستی برایمان ایجاد سوال کرده است که چرا میان این‌همه بازیگر و عوامل موثر من جمله کارگردان و نویسنده و امثال ذلک؛ تنها زن تک‌خوان تیتراژ پایانی فیلم را از تقدیر خویش بهره‌مند ساخته است که ظاهراً عنوان "مرثیه‌سرای اهل بیت" نیز بر این تک خوان زن نهاده‌اند! باتوجه به حکم اکثر مراجع تقلید، بر "حرام" بودن تک‌خوانی و آوازه‌خوانی زن، چگونه این عمل قبیح توجیه می‌شود؟!!
جای تأسف دارد که مخاطب رسانه‌ی ملی جمهوری اسلامی ایران باشیم و مخاطب برنامه‌هایی که دل‌مان خوش است از فیلتر نظارتی صدا و سیما گذر کرده است! اما ما کجای کاریم و صدا و سیمای‌مان کجا! که نشسته‌ایم و شاهد اندیشه‌های متضاد با جمهوری اسلامی‌مان هستیم!
مگر نه اینکه رسانه ی ملی ما انعکاس دهنده‌ی مواضع، عقاید و نوع نگرش انقلاب اسلامی ما به موضوعات مختلف است؟ مگر نه اینکه مسئولین ما در پخش برنامه‌های مختلف سیما با شورای تأمین و نظارت بر صدا و سیما، ژست موجه سختگیری در اجرای برنامه ها را می‌گیرند؟ مگر نه اینکه صدا و سیمای ما در سال گذشته احساس تکلیف کرده و بنا بر مصلحت هایی شعارهای مردم در راهپیمائی عظیم نهم دی را حذف و برخی را سانسور نمود؟!!! پس چگونه با این تفاسیر و اینگونه‌ چهره‌سازی‌های موجه(!)مدیر صدا و سیما در مسیر شفاف اسلامی اینگونه قدم برمی‌دارد؟!!
آقای ضرغامی! انگار فراموش کرده‌اید که تک‌خوانی زن، در فقه اسلامی حرام است و شرعاً جایز نمی‌باشد! مگر نه اینکه وزارت ارشاد ما هم به تک‌خوانان زن مجوزی برای نشر صدای‌شان نمی‌دهد ؟!!! آوازه خوانی زن را نمی‌توان با عناوین مختلف و به بهانه موضوعات مذهبی و مراثی اهل بیت موجه جلوه داد. چطور می‌شود که صدای تک‌خوانی زن توسط وزارت ارشاد ما رد و از جانب دین و شرع اسلامی‌مان هم مردود شناخته شده اما همین که نام مرثیه سرایی برای اهل بیت برخود گرفته، حلال شمرده شده و جایز محسوب می‌شود؟!!!
این تغییر در ظاهر، ذره‌ای از قباحت آن نمی‌کاهد! چرا می‌خواهید با نادیده گرفتن اصول اسلامی قبح برخی گناهان را صریحاً بریزید؟!! چطور می‌توانید چهره‌ی این تک‌خوان -که علناً مرز گناه را در هم شکسته‌است- را با افتخار در صدا و سیما پخش کرده و از آن هم تقدیر نمائید و امیدوار باشید تا مکملی برای توشه‌ی اخروی او شود؟!!
هدف‌تان چه بوده از اینکه بازیگران نقش‌های موفقی چون مختار و ابن زیاد و یا آهنگ سازان و سازندگان تیتراژ ابتدایی سریال را گذاشته‌اید و روی خواننده‌ی تیتراژ پایانی تمرکز کرده‌اید؟!! چرا باید بین صدها مهره‌ی سازنده، برای تقدیر، انگشت بر کسی بگذارید که نه تنها ذره‌ای بر موفقیت سریال نیفزوده بلکه رنگ و بوی مذهبی آن را دچار اختلال کرده است!
آقای ضرغامی! پاسخگو باشید! تا کی می‌توان سهل‌انگاری‌ها و خطاهای عمدی صدا و سیما را نادیده گرفت و از آن‌ها در دایره‌ی دین و مذهب و عقیده، چشم پوشی کرد؟!! نه تنها از این عمل -که با شئونات اسلامی ما منافات دارد- جلوگیری نشده، بلکه نمایش تقدیر از آن‌ به عنوان یک افتخار در بخش‌های خبری، انعکاس یافته است!
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) خواهان پاسخی در شأن افکار مطالبه‌گر دانشجویان‌ست نه توجیهی برای شانه‌خالی کردن از خطای عمدی انجام شده توسط مسئول صدا و سیما!
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا(س)


گفتنی است محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی در رد این اقدام گفته بود: در برنامه پخش شده صدای خواننده زن سریال مختار نامه در حضور رئیس سازمان صداو سیما پخش شد،در حالی که از نظر فقهی خوانندگی زن در هر صورتی حرام است، این مساله دارد فتح باب می شود که خوانندگی زن عادی جلوه داده شود و هر خانمی حتی در حضور مردان بخواند و از این طریق یکی یکی خط قرمز ها را رد شود.


دیدار مرد خاکستری با دانشجویان در آستانه 16آذر/در حوادث پس ازانت


دیدار مرد خاکستری با دانشجویان در آستانه 16آذر/در حوادث پس ازانتخابات نقشی نداشتم


اخیرا مردخاکستری اصلاحات بابرخی دانشجویان مسئله دار ودستچین شده جریان فتنه دیدار داشته است.

وی در این دیدار مدعی شده که در حوادث پس از انتخابات نقشی نداشته و جریان رقیب بی مورد پیرامون نقش او بزرگنمایی کرده است! نامبرده همچنین اتفاقات پس ازانتخابات را عادی و نتیجه عملکرد سیستم حکومت دانسته است!
شنیده های خبرنگار افشا نیوز حاکی ازآن است که  اخیرا مردخاکستری اصلاحات دردیدار با  برخی دانشجویان مسئله دار ودستچین شده  که درایام فتنه ?? زیر بیرق اصلاحات به فتنه افکنی و اغتشاش مشغول بوده اند طی اظهاراتی  تلاش کرد تا نقش مشکوک خود  در ماجرای ??آبان و فتنه ?? را توجیه نماید!
وی در این دیدار مدعی شده که در حوادث پس از انتخابات نقشی نداشته و جریان رقیب بی مورد پیرامون نقش او بزرگنمایی کرده است! نامبرده همچنین اتفاقات پس ا زانتخابات را عادی و نتیجه عملکرد سیستم حکومت دانسته است!
مرد خاکستری اصلاحات  در این دیدار همچنین از تلاش خود برای ثبت مطالبی پیرامون ماجرای ??آبان و بحث ولایت فقیه در موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) با کمک مسئولین این موسسه خبر داده است.
در همین راستا گفتنی است جریان مذکور اخیرا به شدت در حال گام زدن در وادی تحریف تاریخ انقلاب و موضوع ولایت فقیه  می باشند برای مثال موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) چندی پیش  اقدام به چاپ خاطرات صادق طباطبایی در قالب کتاب "لبنان،امام موسی صدر،فلسطین"نمود. وی در این مصاحبه مطالبی بسیار عجیبی مطرح نموده است که تعجب هر خواننده ای را بر می انگیزد.
صادق طباطبایی با ذکر خاطره ای در صفحه ?? این کتاب مدعی می شود که امام خمینی(ره) از پدر وی (مرحوم آیة الله محمد باقر سلطانی  طباطبایی) درخواست تفویض امر ولایت را به خود می کند! وی در ادامه اظهار می دارد که پدرش قصد استنکاف از این امر را داشته، اما هنگامی که با اصرار امام (ره) مبنی بر دشواری تصمیم گیری در صورت عدم داشتن ولایت مواجه می شود با اکراه قبول کرده و شرط می کند که از این قضیه در زمان حیاتش کسی مطلع نگردد.
نکته جالب در مورد مطلعین این قضیه این می باشد که گوینده ادعا می کند مرحوم سید احمد خمینی (ره) آنرا برای افراد مورد وثوق خود که شامل مهدی کروبی و موسوی خوئینی ها می گردد، نقل کرده است! این ادعای تفویض ولایت در حالی بیان می شود که بر اساس مبانی فقهی شیعی ولایت تشریعی الهی در زمان غیبت معصوم به فقیه عادل ـ یعنی شبیه‌ترین و نزدیک‌ترین شخص به امام معصوم ـ منتقل می‌شود و این امر قابل تفویض از سوی شخص غیر معصوم نمی باشد. از این رو فرموده‌اند: شعبه‌ای از ولایت تشریعی امام (ولایت سیاسی) به دلیل غیبت و عدم حضور، به نایب عام او واگذار شده است و ولایت سیاسی فقیه امتداد ولایت انبیا و اولیا است و با ولایت سیاسی آنها یکسان و برابر است.
موسسه تنظیم و نشرآثار امام(ره)که این روزها به جولانگاه مخالفین میراث امام خمینی(ره)که همانا اصل ولایت فقیه می باشد، تبدیل شده اما جای بسی تأمل است که وزارت ارشاد از این کتاب به عنوان کتاب برگزیده سال تقدیر نمود!