اجرای طرح چندصدایی با عاملان فتنه 88 بی‌معنا است


اجرای طرح چندصدایی با عاملان فتنه 88 بی‌معنا است
 

عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: اجرای طرح چندصدایی با عاملان فتنه 88 و افرادی که از چارچوب نظام خارج شده‌اند بی‌معنا است.

حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی  با بیان اینکه جریان فتنه‌گر از مقوله چندصدایی در جامعه سواستفاده می‌کند، اظهارداشت: چندصدایی در چارچوب نظام اسلامی، مورد تأکید امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و همه عقلای قم است که این چندصدایی، مطلوب و بیانگر اختلاف سلیقه طبیعی افراد جامعه است.

 هامون نیوز به نقل از فارس وی ادامه داد: چندصدایی زمانی ارزشمند است که افراد به اسلام معتقد بوده و اختلاف آن‌ها برای رسیدن سریع‌تر به آرمان‌های انقلاب اسلامی باشد.

وی با اشاره به این که چندصدایی خارج از چارچوب‌ها در هیچ کشوری قابل پذیرش نیست، گفت: در انتخابات سال گذشته کاندیداهای متفاوتی شرکت کردند و به تبلیغات انتخاباتی پرداختند ولی سرانجام برخی از آن‌ها، به مقابله با نظام انجامید.

وی در ادامه افزود: برخی افراد تلاش کردند با زیر سوال بردن انتخابات عظیم و با شکوه سال گذشته و غبارآلود کردن فضا اعتبار دولت را مخدوش کنند.

نماینده مردم بیرجند در خانه ملت با اشاره به اظهارنظر یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز، مبنی بر عدم چندصدایی در جامعه، این گفته را نادرست خواند و خاطرنشان کرد: اعلام راهپیمایی غیر قانونی مجمع روحانیون مبارز در سال گذشته نشان از همراهی و همکاری آن‌ها با جریان فتنه است.

وی با تأکید بر اینکه بعد از سخنان مقام معظم رهبری در نمازجمعه تاریخی 29 خرداد سال گذشته راه روشن شد ولی فتنه‌گران تا روز عاشورا به اعمال ساختار شکنانه خود ادامه دادند، تصریح کرد: مردم در مقابل حرکت زشت فتنه‌گران حماسه 9 دی را آفریدند و در 22 بهمن سال گذشته آن را تکرار کردند.

حجت‌الاسلام ابراهیمی با بیان اینکه مردم با استفاده از رهنمودهای مقام معظم رهبری راه درست را پیدا کردند و گمراه نشدند، تأکید کرد: چندصدایی در مورد افرادی که به گمراهی رفتند بی‌معنی بوده و باید با حراست از حق باطل از بین برود.



عذرخواهی رسمی مسئولان برگزار کننده مسابقات به خاطر استفاده از وا


عذرخواهی رسمی مسئولان برگزار کننده مسابقات به خاطر استفاده از واژه جعلی
 


نماینده ستاد برگزاری شانزدهمین بازی‌های آسیایی گوانگجو با ارسال نامه رسمی به علی‌آبادی از درج واژه جعلی به جای خلیج فارس در مراسم افتتاحیه عذرخواهی کرد.

هامون نیوز به نقل از  فارس ، نماینده رسمی این دوره از بازی ها با حضور در محل اقامت رئیس کمیته ملی المپیک ایران در نامه ای رسمی بابت استفاده از نام جعلی خلیج ع ر ب ی به جای خلیج فارس عذرخواهی کرد.
در مراسم افتتاحیه شانزدهمین دوره بازی های آسیایی که روز 21 آبان ماه برگزار شد مسئولان برگزاری مسابقات در اقدامی عجیب از واژه مجعول خلیج ع ر ب ی به جای خلیج فارس استفاده کردند.
پس از این موضوع مسئولان ورزشی ایران مراتب اعتراض خود را اعلام کردند و خواستار پیگیری آن از طریق مسئولان برگزاری شدند.



شکایت ناطق نوری از اتهامات سایت حامی مشایی


شکایت ناطق نوری از اتهامات سایت حامی مشایی
شکایت ناطق نوری از اتهامات سایت حامی مشایی

علی اکبر ناطق نوری از یکی از سایت های حامی مشایی به خاطر انتشار گزارشی با عنوان' بهشت شداد در باغ ناطق نوری' شکایت کرده است.

هامون نیوز به نقل ازمشرق، یکی از موارد شکایت ناطق نوری انتشار عکسی از یک باغ وسیع و زیبا است که این سایت حامی مشایی آن را متعلق به خانواده ناطق نوری دانسته و از آن به عنوان بهشت شداد ناطق نوری یاد کرده است.
در بخشی از گزارش سایت حامی مشایی درباره این باغ چنین آمده است" فعالیت‌های احتمالی ناطق نوری پس از کناره گیری از جلسات جامعه روحانیت مبارز رمز گشایی شد. شاید ناطق نوری پس از کناره گیری خود از جامعه روحانیت این امکان را داشته باشد که به باغ برادر زاده خود در هشتگرد و احتمالاً باغ های دیگر برادرزاده ها و خواهرزاده های خود سر بزند. گفته می شود باغ آقا مرتضی! محل زندگی گونه‌های نادر جانوری از جمله گوزن آفریقایی، قرقاول، تمساح، سوسمار ، قو و طاووس کمیاب و پرندگان نادر زینتی است که فضاسازی های مخصوصی جهت نگه داری این جانوران در جای جای باغ صورت پذیرفته است. همچنین آقا مرتضی که علاقه ویژه ای به اسب‌های قیمتی دارد و دستی در واردات و پرورش اسب‌های زیبا دارد، تعداد قابل توجهی از این اسب‌ها را در این باغ نگه داری می کند. نوع معماری و حیات وحش وصف ناپذیر این باغ، ناخودآگاه ذهن هر بیننده ای را به یاد بهشت می اندازد که به نظر می رسد خانواده ناطق نوری خیلی زود و قبل از رفتن به آن دنیا و وارد شدن به بهشت، قصد کرده‌اند تا در این دنیا گوشه‌هایی را برای خود دست و پا کنند تا شاید مزه ای از طعم‌های بهشت را قبل از وارد شدن احتمالی به بهشت برین چشیده باشند. کند."
بر اساس این گزارش، ناطق نوری در شکایت خود عنوان کرده است که عکس این سایت از حضور وی در یک باغ، متعلق به یکی از سفرهای وی به کشور مراکش است که در آنجا با خبرنگار خبرگزاری مهر مصاحبه کرده است و به هیچ عنوان با توصیف های این سایت مطابقت ندارد

لاپوشانی مباشران جنایت میدان کاج+اسناد


لاپوشانی مباشران جنایت میدان کاج+اسناد
لاپوشانی مباشران جنایت میدان کاج+اسناد

موضوع جنایت میدان کاج چند روزی سوژه­ای جذاب بوده زیرا همه چیز در آن برای هر نوع سلیقه­ ها یافت می­شود؛ از ماجرای دراماتیک عشقی گرفته تا بحث اقتصادی.

اما در میان گزارش­ها و تحلیل­ هایی که از این ماجرا در رسانه­ ها و روزنامه­ ها منتشر شده، برخی گفته­ ها و مواضع خاص هم دیده می­شود؛ از جمله از تمام درام ماجرا برای جهت دادن به احساسات مردم علیه نیروی انتظامی استفاده می­شود، حال آنکه این نادرست است.


در اینجا قصد بر این نیست که کوتاهی و اهمال مأموران در برخورد با چنین حادثه­ ای نادیده گرفته شده و یا رفتار مردم نسبت به ماجرا طبیعی قلمداد شود. بلکه در کنار تمام این مسائل، برخی از موارد اساسی نادیده گرفته شده و به نظر می­رسد این امر تعمدی است؛ یعنی برخی از کسانی که در این زمینه اظهار نظر کرده و همه را متهم کرده­ اند، متهم اصلی را واگذاشته و از کنارش گذشته­ اند. متهم اصلی کیست؟

 


ماجرا را همه می­ دانند و رفتار پلیس و اورژانس و مردم را نیز سرزنش می­ کنند و حتی کار را به آنجا می­ رسانند که به طعنه خواستار اعلام عزای عمومی برای مقتول حادثه می­شوند و، باز هم به طعنه، نیروی انتظامی را که در «مواقع دیگر» به سرعت به همین میدان کاج نیرو اعزام می­کرد (مثلاً یادداشت «عزای عمومی برای آن جوان پیراهن قرمز» در روزنامه شرق شماره 1106 صفحة 2 نوشته فرزانه روستایی و یا سرمقاله شماره 1108 شرق با عنوان «چرا بی­تفاوتی» نوشته مهرنوش جعفری که اتفاقاً از مسئولین وزارت ارشاد اصلاحات بوده و امثالهم)، بیش از همه سرزنش می­کنند که چرا این بار هیچ اقدامی نکرده برای نجات جان یک شهروند و از این قبیل.

به لحاظ جامعه­ شناسی، حادثه­ ای از این دست، دو وجه دارد: وجه کنشی و وجه رفتاری. وجه کنشی آن همان است که در صفحه حوادث روزنامه­ ها نوشتند و فیلمش را سایت­ ها عرضه کردند و پیرامون آن مرثیه­ سرایی­ ها درگرفت. اما وجه رفتاری آن کمتر مورد مداقه واقع شد که اتفاقاً مهمتر است. رفتار چیزی نیست که فی­ البداهه بروز کند و یکباره شکل بگیرد بلکه در طول زمان و در اثر عوامل و عناصر مختلف پدید می­ آید. مجموعة رفتارها فرهنگ را شکل می­دهد و تکرار کنش­ها، عادات را.

مثال روشن تفاوت کنش و رفتار و عادت در استفاده از مواد مخدر است. استفاده از مواد در دفعات اولیه یک کنش است اما آنچه فرد را به این کنش سوق داده یک رفتار است. یعنی استفاده از مواد مخدر ناشی از رفتاری است که بخشی از فرهنگ فرد است.

در مورد جنایت میدان کاج هم همین گونه است. آنچه باعث می­شود که سه فرد ماجرایی را به وجود آورند که فرهنگ جامعه را زیر سؤال ببرد، چیزی نیست که در این چند روز و چند ماه و حتی چند سال اخیر به وجود آمده باشد. ریشه چنین رفتارهایی را بی هیچ تردیدی باید در رویکردهای توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی که برای شانزده سال افکار جامعه را آماج قرار داده و زمینه ترویج و تبلیغ انواع تفکرات فردگرایانه و فمینیستی و سودمحورانه را فراهم کرده بود جست. بی­ دلیل نیست که اکنون طیف سیاسی گفتمان انقلاب اسلامی با نادیده گرفتن این موضوع تمام توان خود را صرف بی اعتبار نشان دادن اقتدار نیروی انتظامی و سیاست­های فرهنگی کنونی می­ کند.

هیچ تردیدی در این نیست که ترویج دیدگاه ­های غربی موجب بروز چنین رفتارهایی است، همان گونه که در غرب انواع و اقسام جنایت­ ها و بسیار فجیع­ تر از این هر روز رخ می­دهد.

در این حالت جای تأسف بسیار است که از این حادثه برای منافع باندی سوء استفاده شده و ناجوانمردانه ریشه­ های واقعی آن لاپوشانی شده تا مبادا گردی بر دامن مروجان فرهنگ غربی در ایران بنشیند. جنایت میدان کاج، جنایتی کثیف بود و کثیف­تر از آن فرهنگ غربی است و آنان که این فرهنگ را تبلیغ و ترویج کرده و می­ کنند هم در این جنایت مقصرند
 



شبکه‌های اجتماعی، جاسوسان جدید سیا


شبکه‌های اجتماعی، جاسوسان جدید سیا

فصلنامه ارتباطات بین‌المللی با اشاره به خشم آمریکا از مواضع احمدی‌نژاد نوشت، بعد از اعلام نتایج انتخابات، توییتر، یوتیوب و فیس‌بوک به محل انتشار اطلاعات و سازماندهی اعتراضات و آشوب‌ها توسط گروه‌های مخالف و حامیان غربی آنها تبدیل شدند.

به گزارش ادیان نیوز ،فصلنامه ارتباطات بین‌المللی در مقاله‌ای به قلم «لی ژیگوانگ» (Li Xiguang) و «وانگ جینگ» (Wang Jing) به بررسی نقش رسانه‌های اجتماعی در دیپلماسی عمومی پرداخته شده است. در این مقاله با مطالعه موردی آشوب‌های «سینگ‌کیانگ» و «ایران» در سال 2009، پیامدهای استراتژیک ظهور رسانه‌های اجتماعی چون توییتر، فیس‌بوک و یوتیوب در عرصه سیاست داخلی و بین‌المللی بررسی شده و دیپلماسی عمومی وب‌محور، به عنوان یکی از الگوهای دارای اهمیت فزاینده در استراتژی‌های سیاست خارجی معرفی شده است.

در بخش آغازین این مقاله نویسندگان آن به تعریف دیپلماسی وب‌محور که شاخه‌ای از دیپلماسی عمومی است پرداخته و می‌آورند: پس از انتصاب «هیلاری کلینتون» به عنوان وزیر خارجه، وی با حرص و ولع زیاد رو به سوی استراتژی «دیپلماسی الکترونیک»، بسیج افکار عمومی آمریکا به منظور «مشغول شدن در اینترنت» و همچنین کنش متقابل گسترده با مخاطبان خارجی آورد تا برخی استراتژی‌های دیپلماسی عمومی آمریکا را به پیش راند.

به نوشته نشریه «نیوزویک»، علاقه وافر کلینتون به ابزار وب کاملا موجه است زیرا «این ابزار، نویدبخش ترویج دموکراسی در کشورهایی هستند که هم‌اکنون دردسر بزرگی برای آمریکا محسوب می‌شوند؛ کشورهایی مانند ایران،‌ چین و روسیه».نویسندگان مقاله در ادامه به اهمیت رسانه‌های جدید دیجیتالی از دید سازمان‌های دولتی آمریکا اشاره کرده و می‌نویسند: سازمان‌های دولتی آمریکا مانند «سیا» از همان اوایل سال 2000 اهمیت زیادی برای استفاده از رسانه‌های جدید دیجیتالی قائل بودند. برای مثال در نظر سیا، اینترنت می‌توانست یک ابزار کمکی باشد.

سیا یک برنامه اطلاعاتی سایبری داشت که امیدوار بود بتواند از طریق آن اطلاعات شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ جهانی و همچنین سازمان‌های دولتی را جمع‌آوری کند.با این حال، پس از اینکه اینترنت در میان مردم جهان شیوع یافت، دولت آمریکا نیز فهمید که بهترین استفاده از اینترنت، استفاده از قدرت بالقوه آن در تاثیرگذاری گسترده است. در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا (2008)، 55 درصد رای‌دهندگان و 74 درصد شهروندان اعلام کردند که اطلاعات و اخبار انتخابات را از اینترنت کسب می‌کردند و در فضای آنلاین به مباحثه با دیگران می‌پرداختند.

توییتر، دارایی استراتژیک عظیم آمریکا
محبوبیت و شیوع سایت‌های شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و مای‌اسپیس و وب‌سایت‌های اشتراک تصاویر ویدئویی مانند توییتر، دولت آمریکا را تشویق کرده که تاثیر بیشتری بر ساختار سیاسی کشورهای دیگر بگذارد.

«رابرت گیتس» وزیر دفاع آمریکا در ژوئن 2009 اعلام کرد، تکنولوژی‌های رسانه‌های اجتماعی به مانند توییتر که نقشی حیاتی در مستندسازی و هماهنگی اعتراضات در ایران بویژه تهران داشتند، «یک دارایی استراتژیک عظیم برای آمریکا محسوب می‌شوند».

این مقاله سپس به انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران اشاره کرده و در این‌باره معتقد است که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران (2009)، «محمود احمدی‌نژاد» که در دور اول تصدی خود بر مسند ریاست‌جمهوری، غرب (بویژه آمریکا) را به علت اتخاذ موضعی جسورانه در قبال برنامه هسته‌ای ایران بسیار خشمگین کرده بود، در انتخاباتی جنجالی به پیروزی رسید.

نویسنده می‌افزاید: بلافاصله توییتر، یوتیوب، فیس‌بوک و فلیکر تبدیل به واسطه‌ها و پلت‌فرم‌های انتشار اطلاعات و سازماندهی اعتراضات و آشوب‌ها توسط گروه‌های مخالف و حامیان غربی آنها شدند. در گذشته، کشورهای غربی بویژه آمریکا، از رسانه‌های سنتی مانند ایستگاه‌های رادیویی بین‌المللی برای تحریک و سازماندهی مخالفان استفاده می‌کردند. با این حال، غربی‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تنها به ایستگاه‌های رادیویی یا خبرگزاری‌ها برای دستیابی به برنامه‌های سیاسی‌ خود اتکا نکردند؛ آنها با استفاده از رسانه‌های اجتماعی جدید توانستند این کار را بهتر و موثرتر انجام دهند.

نویسندگان در ادامه به چگونگی طرفداری و حمایت دولت‌های غربی و رسانه‌های وابسته از اعتراضات و آشوب‌های پس از انتخابات ایران اشاره کرده و می‌نویسند: گروه‌های مخالف از طریق رسانه‌های اجتماعی شبکه‌ای کمک‌ها و پشتیبانی‌های زیادی از جانب غرب کسب کردند. برای مثال، گوگل و فیس‌بوک بلافاصله زبان فارسی را نیز به خدمات خود افزودند تا به معترضان ایرانی یاری رسانند. علاوه بر این،‌ وزارت خارجه از توییتر خواست که تعطیلی موقت وب‌سایت را به علت تعمیرات به تعویق اندازد تا در روز انتخابات نیز کاربران بتوانند از آن استفاده کنند.

در بخش دیگری از این مقاله آمده است‌: در حین ناآرامی‌های ایران، برخی رسانه‌های دولتی در غرب همکاری نزدیکی را با وب‌سایت‌های رسانه‌ای اجتماعی بزرگ آغاز کردند. برای مثال، گروه‌های مخالف از وب‌سایت‌ها و تلویزیون‌های ماهواره‌ای «صدای آمریکا» و «BBC» برای بسیج کردن حامیان موسوی استفاده می‌کردند.

صدای آمریکا در گزارش‌های خبری خود، از مطالب ارسالی به توییتر، وبلاگ‌ها یا ویدئو‌های تولید شده توسط کاربران نیز استفاده می‌کرد. علاوه بر 15 میلیون بیننده صدای آمریکا، در زمان ناآرامی‌ها تعداد مراجعان به وب‌سایت این شبکه نیز 800 درصد افزایش یافت. با این حال، اگرچه «شبکه خبر فارسی صدای آمریکا» (PPN) هر روز حدود 300 ویدئو از شهروندان ایرانی دریافت می‌کرد اما گاهی خود گزارشگران نیز اصالت این کلیپ‌های ویدئویی را زیر سوال می‌بردند.

در میزگردی با عنوان «نقش رسانه‌های جدید در انتخابات ایران» که در «مرکز کمک به رسانه‌های بین‌المللی» (Center for International Media‌Assistance) برگزار شد، «ستاره درخشش» از گزارشگران شبکه خبر فارسی صدای آمریکا، پرسشی بدین مضمون مطرح کرد: «سوال اصلی این است: آیا آنها اصالت دارند؟» نویسندگان این مقاله بار دیگر به جریان آشوب‌های سال گذشته اشاره می‌کنند و در این باره می‌نویسند: در زمان ناآرامی‌ها، حامیان معترضان سریعا تکنولوژی سرورهای پروکسی را در اختیار معترضان قرار دادند تا بتوانند سانسور اینترنتی را دور بزنند. این سرورها نه‌تنها به معترضان اجازه می‌دادند گزارش‌ها و تصاویر خود را آپلود کنند، بلکه به‌آنها اجازه دسترسی به وب‌سایت‌هایی را می‌دادند که توسط دولت مسدود شده بودند.

این مقاله در همین زمینه می‌افزاید: در زمان ناآرامی‌های ایران، سرویس‌های پروکسی معترضان را قادر کردند تا اطلاعات را جمع‌آوری کنند، گزارش‌ لحظه به لحظه ناآرامی‌ها را منتشر کنند، اعتراضات را سازماندهی کنند و برنامه عملیات‌های احتمالی را اجرا کنند. برای مثال، وب‌سایت گوگل نقشه‌هایی درباره تهران منتشر می‌کرد که در آنها مکان معترضان، نیروهای امنیتی، ایستگاه‌های بازرسی، هلی‌کوپترها و... مشخص شده بود.

در بخش انتهایی این مقاله آمده است: ظاهرا جبهه جدید دیپلماسی عمومی وب‌محور برای سیا بسیار سودده و برای کشورهای در حال توسعه بسیار مضر بوده است. پس از ناآرامی‌های ایران، یکی از ماموران اطلاعاتی آمریکا چنین گفت: «سیا ناگهان فهمید که تلقین ارزش‌های آمریکا از طریق اینترنت بسیار راحت‌تر از اعزام مامور به محل‌های مورد نظر برای انجام این کارهاست».

ظاهرا ایدئولوژی آمریکا از طریق فعالیت‌های اینترنتی تهاجمی نفوذ بیشتری پیدا کرده و کشورهای در حال توسعه را در حالت تدافعی قرار می‌دهد. این بار سیا یک میدان جنگ پربازده یافت. استفاده از اینترنت برای انجام برنامه‌های مورد نظر، حساسیت بسیار کمتری نسبت به دخالت مستقیم برمی‌انگیزد و کشورهای در حال توسعه نیز به سوی موضع منفعلانه سوق داده می‌شوند حتی اگر فعالیت‌های آنها مشروع و قانونی باشد.

پس از انتخابات، وضع تهران شاهد تغییرات عدیده‌ای بود؛ مامورانی که در خاورمیانه مستقر بودند همه بهت‌زده شدند و امکان فرستادن مامور بیشتر بدان‌جا وجود نداشت. این تجربه موجب شد سیا و دیگر سازمان‌ها دولت آمریکا به قدرت شگرف رسانه‌های اجتماعی پی ببرند. / خدمت