لنگه کفشهادر انتظار کروبی


لنگه کفشهادر انتظار کروبی

به گزارش منابع موثق  مهدی کروبی کاندیدای شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم سعی بر  حضور در راهپیمائی سیزده آبان را دارد و طبق اخبار رسیده تلاش دارد تا در میدان هفت تیر حضور پیدا کند. 


* کروبی که قبلا با  حضور خود در نمایشگاه مطبوعات با خیل مردمی روبه رو شد ه بود که از او با شعارهای مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه استقبال می‌کردند.
* حجم شعار‌ها بر علیه کاندیدای شکست خورده  به حدی بود که وی مجبور شد از همان ابتدای نمایشگاه راه خود را کج کرده و به دنبال درب خروج باشدو با بدرقه لنگه کفشها و با شعارهای «مرگ بر دروغگو» و «مرگ بر منافق» حاضرین در نمایشگاه روبه رو شد.

بنابر این برای تکرار حرکت تاریخی در نمایشگاه مطبوعات امت فتنه ستیز حزب الله گوش به زنگ و آماده برای مقابله با مهره سوخته استعمار انگلیس و امریکا خواهد بود تا به نیابت تمام استکبار هرچه فریاد دارند بر سر بی خردی ها و بی بصیرتی این آلت دست بیچاره بزنند .



پای درس 13 آبان


پای درس 13 آبان
پای درس 13 آبان


 نوامبر 1979-13آبان 1358- وقتی سفارت آمریکا در تهران که جاسوسان در آن لانه کرده بودند به تسخیر دانشجویان جوان ایرانی و پیرو خط امام(ره) درآمد جیمی کارتر رئیس جمهور وقت ایالات متحده گمان نمی کرد که دقیقاً یکسال بعد یعنی در 4 نوامبر 1980 تحت تاثیر این رویداد در انتخابات ریاست جمهوری طعم تلخ شکست را بچشد.
بطوریکه بعدها کارتر در کتاب خاطراتش از 4 نوامبر 1979 (13 آبان58) به عنوان تاریخی فراموش نکردنی یاد کرده و می نویسد: «... در روزهای نخست تصور می کردم گروگان ها به زودی آزاد خواهند شد اما پس از آنکه بازرگان نخست وزیر وقت دولت موقت در کوشش های اولیه خود برای آزادی با شکست مواجه شد نگرانی ها افزایش یافت...».
اما آنچه در 13 آبان 58 رقم خورد تنها به شکست جیمی کارتر منتهی نشد و فراتر از ساقط شدن دولت کارتر در آمریکا و دولت بازرگان بود.
تسخیر لانه جاسوسی سرمنشأ رویدادها و وقایعی شد که درهم شکسته شدن ابهت و هیمنه پوشالین آمریکا را در پی داشت. اینجاست که می توان به رمز و راز نامگذاری این روز از سوی امام راحل عظیم الشأن به «انقلاب دوم» پی برد.
اگر با پیروزی انقلاب اسلامی نظام سلطه و استکبار به چالش کشیده شد و طنین «نه شرقی، نه غربی» برای اولین بار بر محیط جامعه بین الملل استوار گشت تنها پس از چند ماه این بار نماد سلطه و استکبار و افزون خواهی ضرب شست محکمی را از نظام نوپای جمهوری اسلامی دریافت کرد. از 31 سال پیش که در چنین روزی خبر تسخیر سفارت آمریکا بر صدر اخبار جهان نشست تا به امروز که کماکان منازعه نفس گیر ایدئولوژیک و سیاسی میان ایران و آمریکا جریان دارد در ابعاد و زوایای مختلف از این رویداد تاریخی، تحلیل های فراوانی توسط تحلیلگران داخلی و خارجی مطرح شده است اما آنچه در این نوشته موضوع اصلی بحث را تشکیل می دهد اشاره ای به عبرت نیندوختن آمریکایی ها نسبت به گذشته و در مواجهه با ایران اسلامی است.
سفارت آمریکا در تهران در شرایطی به تسخیر دانشجویان پیرو خط امام(ره) درآمد که آمریکایی ها در نظام دوقطبی آن روزگار به عنوان یکی از دو ابرقدرت جولان می دادند و دولت و حکومتی در اقصی نقاط عالم یارای رودررویی و یا دست کم ایستادگی در برابر افزون طلبی ها و زیادت خواهی های ایالات متحده را نداشت.
از همین روی، تسخیر لانه جاسوسی اولین گوشمالی آمریکایی ها از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که بنابر اوضاع و احوال زمانه انتظار می رفت واکنش به اصطلاح سهمگین و شدیدی را از جانب دولت آمریکا در پی داشته باشد ولی داستان اشغال سفارت تا 444 روز به طول انجامید و در همین ایام بود که علی رغم تهدیدهای رنگارنگ کاخ سفید و شاخ و شانه کشیدن های فراوان آنها، امام خمینی(ره) آن جمله تاریخی و ماندنی را فرمودند که «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» که همه دیدند چنین است.
البته به تعبیر دیگر می توان گفت، آمریکایی ها در کارزار مواجهه با جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته یک غلطی کرده اند و آن محاسبات غلط در برآورد توانمندی اصلی و اقتدار واقعی ایران اسلامی است.
این محاسبات و برآوردهای غلط از همان روز تسخیر لانه جاسوسی تا اکنون تداوم داشته است.
آمریکایی ها با محاسبه ای که خود آن را جامع و بی عیب و نقص می پنداشتند برای آزادی گروگان ها دست به کار شدند اما آنچه را که در محاسبه ندیدند و به حساب نیاوردند شن های صحرای طبس بود که کماندوهای آمریکایی موسوم به نیروهای دلتا را زمین گیر کرد. آیا در عملیات پنجه عقاب آمریکایی ها قدرت فائقه و مطلقه الهی و معنوی محاسبه شده بود؟
مگر در قاموس آمریکایی ها «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» آمده است؟
اگر فهمیده بودند که چند ماه بعد جنگ و نبرد نظامی به راه نمی انداختند. آمریکایی ها گزینه نظامی را با اجیر کردن صدام علیه ایران برگزیدند اما واقعیت آن است که ایران به عنوان مثال - و تنها مثال- «پاناما» نیست که نیروهای ایالات متحده به آن کشور حمله کنند و «مانوئل نوریگا» رئیس جمهور پاناما را دستگیر و به زندانی در آمریکا منتقل نمایند. همچنانکه امروز ایران اسلامی، افغانستان، فلسطین و یا عراق نیست. آمریکایی ها با قانون داماتو و سپس موج تحریم ها بر ضد ایران اسلامی از اهرم اقتصادی نیز در 30 سال گذشته بهره جستند اما طرفی نبستند و اکنون داستان بلند تحریم ها به فصلی رسیده است که حتی رسانه ها و تحلیلگران غربی بر ناکارآمدی و بی خاصیتی آن تأکید دارند. و این تحلیل- بخوانید اعتراف- فقط در دو، سه نشریه تخصصی آمریکا مثل «فوربس» مشاهده نمی شود بلکه از نیویورک تایمز، واشنگتن تایمز، وال استریت ژورنال گرفته تا روزنامه های صهیونیستی جروزالم پست، یدیعوت آحارونوت و... ناگزیر اصل قصه را بازگو نموده و می نمایند.
جالب است که حتی در مقوله به اصطلاح استراتژیک- به زعم آمریکایی ها- «تحریم بنزین» نیز راه به جایی نبرده اند. همین دیروز نشریه تخصصی سیاسی و اقتصادی «فوربس» نوشت: «طرح ضربتی تولید بنزین نشان داد تهران بامدیریت خود برنامه ر یزی های واشنگتن برای توقف فعالیت هسته ای ایران را ناکام گذاشت و به خودکفایی رسید و در آینده از صادر کنندگان نمونه خواهد شد.»
آمریکایی ها پس از امتحان کردن گزینه ها و تاکتیک های مختلف و به تعبیری آزمون و خطاهای بسیار درباره مواجهه با ایران اسلامی، سالهاست بر گزینه تهاجم فرهنگی و به عبارت دقیق تر، ترفند و دسیسه «جنگ نرم» با هدف واهی براندازی خاموش نظام دست یازیدند.
علی رغم هجمه و تهاجم آمریکایی ها در جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی کماکان آنچه که آنها از آن هراس دارند قدرت و توان فزاینده ایران در معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای است.
در سال های گذشته این هراس آمریکایی ها نیز شدت یافته است به گونه ای که کاندولیزا رایس وزیر خارجه دولت بوش دو سال پیش صریحاً و بی پرده بیان می دارد «نفوذ ایران از پرونده اتمی خطرناک تر است» این تصریح «رایس» البته این تلویح را در پی دارد که اساساً موضوع برنامه هسته ای ایران و نظایر آن(همچون حقوق بشر) تنها یک بهانه است و آنچه کاخ سفید را به جنب و جوش واداشته قدرت و نفوذ ایران در معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای است.
طرفه آن که همین چندی پیش، روزنامه آمریکایی هافینگتون پست در مقاله ای به قلم مشترک فلینت و هیلاری من لوورت نفوذ و توانمندی ایران را به عنوان «قدرت نرم» توصیف کرده و می نویسد: «یکی از نشانه های برتری ایران بر آمریکا در عرصه قدرت نرم در خاورمیانه آن است که ایران همواره متحدان پیروز و قدرتمندی دارد که همگی قادرند با حمایت مردمی در انتخابات مختلف پیروز شوند.»
در همین راستا، حتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر افراطی رژیم صهیونیستی که گنده گویی و لاف زنی در آرشیو اظهارات و ادعاهای او به فراوانی دیده می شود عاجزانه اقرار می کند: «امروز نفوذ حکومت ایران را از غزه تا لبنان، از افغانستان تا آمریکای جنوبی و آفریقا می بینم.»
اکنون سؤالی که به پیش کشیده می شود این است که چرا علی رغم آن که آمریکایی ها فهمیده اند ایران اسلامی به مانند کشورهایی نیست که آنها هر موقع اراده کردند آنجا را تصرف نمایند یا بر آن سیطره بیابند، باز هم به ترفندهای نخ نما شده و تاکتیک های تکراری خود اصرار و پافشاری می کنند؟
به قول «نوام چامسکی» زبان شناس برجسته و سیاستمدار خبره و شهره، «آمریکا نمی تواند، خواسته های خود را به ایران تحمیل کند»، خب؛ با این وضعیت علت خطای تحلیل آمریکایی ها در رویارویی با ایران اسلامی ناشی از چیست؟
پاسخ ساده است و آن این که آمریکایی ها عقبه توانمندی ایران را که ماهیت و هویت دینی است درنیافته اند و درک نکرده اند که اگر امروز ایران اسلامی طلایه دار نهضت بیداری اسلامی در منطقه است ناشی از نیروی فزاینده معنوی «اسلام» است.
به تعبیر حکیمانه رهبر خبیر انقلاب اسلامی، هنر بزرگ امام راحل(ره) این بود که دین را به صحنه آورد.
و آیا فهم این هنر سترگ و بزرگ در مخیله کوچک میلیتاریست ها و ماتریالیست ها که تنها در پی جنگ افروزی و زیاده خواهی هستند می گنجد؟ درس 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا این بود که در عصر حاکمیت دین و زمانه ای که رشد اسلام خواهی شتاب گرفته است جایی برای قلدرمآبی و چپاولگری سلطه خواهان و مستکبران زورگو و زیاده خواه نیست و همچنان که حضرت امام(ره) آمریکا را ام الفساد قرن دانستند این نوید را هم دادند که این قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است.
آمریکایی ها باید بدانند که توانمندی اصلی نظام جمهوری اسلامی علاوه بر قدرت نظامی، سیاسی، دیپلماسی و اقتصادی، ماهیت دینی و ایدئولوژیک است و باید در تحلیل و برآوردهایشان از ایران تجدیدنظر جدی نمایند چرا که به قول معروف:
چراغی را که ایزد برفروزد
هر آنکس پف کند ریشش بسوزد


بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی: با شایعاتی که خودمان ساخته ایم


بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی: با شایعاتی که خودمان ساخته ایم گول نخ
بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی: با شایعاتی که خودمان ساخته ایم گول نخ


ارگان حلقه ماسونی لندن ضمن تخطئه القائات رسانه ای محافل ضدانقلاب تصریح کرد ادعای اختلاف میان رهبری و رئیس جمهور در ایران توهمی بیش نیست.
«جرس» که خود رسوایی های فراوانی در انتشار شایعات و جعلیات دارد، این بار با هشدار به اینکه ادعای اختلاف رهبری و احمدی نژاد می تواند باعث خودفریبی جریان های مخالف جمهوری اسلامی شود، می نویسد: از همان آغازین روزهای پس از سوم تیر 84، شایعاتی درباره اختلاف احمدی نژاد با رهبر جمهوری اسلامی به میان آمد، شایعاتی که گاه با رفتار احمدی نژاد قوت می یافت و با گفتار رهبر ضعیف می شد.
ارگان زوج سیاسی بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی ضمن فرافکنی درباره کانون انتشار این شایعه ادعا می کند که این شایعه از سوی سیستم اطلاعاتی و امنیتی ایران و صدا و سیما ترویج شده(!) و سپس می نویسد: از سال گذشته و پس از جریان معاون اولی رحیم مشایی، وهم و خیال اختلاف رهبری و احمدی نژاد گسترش یافت ولی مشکل اینجاست که برخی سیاسیون مخالف، روی آن شایعه حساب باز کردند و دست روی دست گذاشتند که آری! همین روزهاست که رهبری توسط مجلس، احمدی نژاد را عزل کند.
جرس آنگاه به اوهامی تازه متوسل شده و ادعا می کند «احمدی نژاد محصول اتاق فکر بیت است که در پروژه ای چند لایه از آن پایین ها بالا آمد»! جرس در عین حال می پرسد انصافاً کدام رئیس دولتی برای رهبری از احمدی نژاد بهتر است نه ]...[ و نه ]...[ و امثال آنها مطابق نظر رهبری نیستند. به جز داستان مشایی در این سالها کجا دیده اید دولت غیر از نظر رهبری عمل کند؟احمدی نژاد همان کسی است که رهبری آرزو می کرد. احمدی نژاد همان گونه که در ماه های ابتدایی ریاستش بر دولت گفت، نقش خاکریز نظام را ایفا می کند.
گفتنی است سایت جرس در جعل و انتشار اینگونه شایعات نقش فراوانی داشته است که به نمونه هایی از آن در کیهان اشاره شده بود.


حمایت مشاور سیاسی کروبی از تحریم ایران


حمایت مشاور سیاسی کروبی از تحریم ایران
مجتبی واحدی مشاور سیاسی کروبی و سردبیر اسبق روزنامه آفتاب که هم اکنون لندن نشین است در آخرین سخنرانی خود در مجمعی ضد ایرانی در آمریکا ضمن تقدیر از حامیان غربی خود بخاطر تحریم ایران خواستار تشدید این تحریم ها شد.

به نقل از پایگاه خبری NIAC، واحدی از سران فتنه که در تابستان سال گذشته از ایران متواری شد در نشست اخیر خود در موسسه بروکینگز آمریکا و در جمع شماری از طرفداران غربی خود از تحریم های آمریکا علیه ایران حمایت کرده و خواستار تشدید تحریم ها شد.

بر اساس این گزارش، در این نشست "فیلو دیبل" مشاور هیلاری کلینتون در بخش ایران، "مارکوس لونینگ" از مقامات وزارت خارجه آلمان، کنث پولاک از موسسه بروکینگز و "جنیو عبدو" از بنیاد قرن در آمریکا نیز حضور داشتند.
کنث پولاک در سخنان خود خواستار حمایت بیشتر دولت های غربی از سران فتنه شد.

"فیل دیبل" مشاور وزیر خارجه آمریکا از احتمال لغو تحریم ها علیه ایران و انعقاد توافقنامه صلح میان دو کشور خبر داد ولی در ادامه بر لزوم فشار بیشتر بر ایران به بهانه نقض حقوق بشر نیز تاکید کرد.

"عبدو" نیز تشدید فشارها بر ایران را ضروری دانست لونینگ هم از انتشار بیانیه های متعدد ضد ایرانی در روزنامه های آلمانی خبر داد.



امروز؛تجمع برابر سفارت انگلیس


امروز؛تجمع برابر سفارت انگلیس
امروز؛تجمع برابر سفارت انگلیس

پس از لانه جاسوسی دانشجویان و دانش‌آموزان تهرانی امروز پس از حضور در راهپیمایی 13 آبان در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا، در مقابل سفارت انگلیس تجمع می‌کنند.

دانشجویان و دانش‌آموزان دانشگاه‌های تهران ساعت 12:30 امروزپنجشنبه 13 آبان، پس از حضور در راهپیمایی گرامیداشت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی که در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار می‌شود، در اعتراض به اظهارات مداخله‌جویانه مقامات انگلیسی و به خصوص اظهارات اخیر جان ساورز رئیس سرویس اطلاعات خارجی انگلیس(MI6) علیه ایران در مقابل سفارت انگلیس تجمع اعتراض‌آمیز برگزار می‌کنند.