طرح: 53 زن امریکایی در انتظار اعدام


طرح: 53 زن امریکایی در انتظار اعدام
طرح: 53 زن امریکایی در انتظار اعدام



هشدار به رسانه های اصولگرا


هشدار به رسانه های اصولگرا
هشدار به رسانه های اصولگرا

منابع آگاه از تلاش یک جریان سیاسی برای شکل دهی نزاع،تقابل و سکوت رسانه ای میان رسانه های اصولگرا خبر می دهند.
یک منبع آگاه در گفتگو با«جوان آنلاین» ضمن بیان مطلب فوق گفت: این جریان در ابتدا به دو شکل رسمی و غیر رسمی در این زمینه اقدام خواهد کرد.در شکل رسمی این جریان با توجه به در قدرت بودن دارای سهمی از رسانه ها می باشد که حداقل مطلوب برای آن ها در این وضعیت ماندن در کمپین این جریان ،عدم سرویس دهی به جریان های مقابل و بازی در ساحت و عرصه سرآمدان این جریان می باشد.
وی همچنین گفت:این جریان همچنین تلاش خواهد کرد که از میان رسانه های موجود به یارکشی پرداخته وآنان را با خود همراه سازد.
این منبع آگاه در بخش دیگری از سخنان خود به شیوه غیر رسمی این جریان سیاسی اشاره کرد و اظهار داشت:ازدیگر سو در فضای غیر رسمی نیز تلاش برای برای راه اندازی سایت های مختلف و برخی پایگاه های خبری از جمله تلاش های این جریان می باشد.به بیان دیگر این جریان انحرافی تلاش دارد صحنه نیروهای رسانه ای را با برخی ناهمواری روبرو سازد.
وی در این زمینه ایجاد نزاع سیاسی و مجادلات کلامی میان رسانه های اصولگرا،تشدید فعالیت سامانه های پیامکی،فشار به برخی رسانه های اصولگرا به علت عدم همراهی با این جریان سیاسی،تغییر رفتار برخی رسانه ها را و...را ازجمله تلاش این جریان انحرافی ذکر کرد و نسبت به عملیاتی شدن این طراحی به رسانه های اصولگرا هشدارداد.


اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم


اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم
اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم
در پی برخی شیطنت ها و شانتاژهای رسانه ای و تبلیغی که با محوریت همسر یکی از سران اصلی سایت های مستهجن فارسی صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه دارد، مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سکوت را شکست و بیانیه ای صادر کرد.

 متن کامل بیانیه تحلیل این مرکز به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«و چون آنها را گویند که در زمین فساد مکنید، پاسخ دهند که تنها ما به صلاح کار کنیم * آگاه باشید که ایشان سخت مفسدند ولی خود نمی‌دانند. (آیات 11 و 12 سوره مبارکه بقره)

سال‌هاست که ملت ایران شاهد تلاش استعمار و دنباله‌های داخلی‌اش برای سست کردن ایمان فرزندان خود است؛ سال‌هاست که غربیان و غرب‌زدگان برای مقابله با قدرت چشمگیر نظام اسلامی و در پی شکست در جنگ سخت، رویکرد نرم را در جنگ به کار گرفته‌اند تا فرهنگ لیبرالی – اومانیستی خود را به خانه‌های ایرانیان بیاورند و انسان‌محوری و خودپرستی را جایگزین پروردگار یکتا، ارزش‌های معنوی و اعتقادات الهی نمایند.

در این مسیر، راه‌های گوناگون را آزمودند و در نهایت آن چه هدف گرفته شد، جوان، اخلاق و اعتقادات جوان بود و صحنه این تقابل نابرابر هم فضای مجازی و اینترنت.

با ورود اینترنت؛ این بازیگر پرقدرت ناخوانده به کشور و رشد،‌ گسترش و نفوذ آن به تمام ابعاد زندگی فارغ از قابلیت‌های شگفت‌انگیز این پدیده و فرصت‌های بسیاری که با ظهور این ابزار در اختیار بشر قرار گرفت، نبردی در آن روی داد و مهاجمان این نبرد، بی ‌رحمانه و با شقاوت انسانیت انسان را نشانه گرفتند.

شبکه‌های تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی در پناه اتاق فکرهای منسجم و هوشمند با تمام توان حریم مقدس خانواده و ارزش‌های اصیل آن که سابقه‌ای دیرین در فرهنگ اسلامی مردم ایران زمین دارد را هدف قرار دادند.

در روزهای آخر اسفند ماه سال 1378 مرکز بررسی جرائم سازمان یافته پس از مدت‌ها انجام فعالیت‌های فنی و اطلاعاتی خبر از انهدام شبکه‌ای از سایتهای تولیدکننده محتوای مستهجن و ضد دینی در اینترنت و دستگیری عوامل اصلی و مدیران فنی و محتوایی آنها را داده و در پایگاه اطلاع رسانی خود، "گرداب" تحت نام شبکه مضلین در پنج شماره به معرفی عناصر و عوامل اصلی مؤسس و گرداننده سایت های مذکور پرداخت.

یکی از عوامل اصلی گرداننده شبکه‌های یادشده، متهم شبکه مضلین2 سعید ملک پور با نام مستعار سیاوش حسین‌خانی است.
وی در سال 2004 به همراه همسرش به کانادا عزیمت کرده و در آنجا با حمایت فنی و مالی یک شرکت آمریکایی اقدام به راه‌اندازی سایتهای مستهجن و ضد دین با نام‌های آویزون، ایران سکس، ایکس پرشیا و... نمود و بنا به گفته خودش همسر وی از فعالیت های غیر اخلاقی او اطلاعی نداشته است. وی در اینترنت خود را فردی تحصیل کرده و دانشجوی دوره دکترای کامپیوتر از دانشگاه ubc ونکوور کانادا معرفی می‌کرد که مشغول تحصیل بوده و به دلیل وضع مالی نامناسب باید کار کند تا درآمد داشته باشد.

او اقدام به ثبت دامین‌های مختلف برای عبور از فیلترینگ جمهوری اسلامی نموده و شبکه مستهجن تحت اختیار او با جذب بیش از 300.000 کاربر ثبت‌نام شده و تعداد بسیار زیاد بازدیدکننده (چند صد هزار) روزانه فعالیت کرده و تنها سایت آویزون روزانه 20 تا 40 هزار بازدیدکننده داشته است. وی با راه‌اندازی سایت آویزون و حجم فعالیت‌های این سایت 20 مدیر ارشد از بین کاربران سایت انتخاب و به‌کار گرفته بود، که همگی در مدیریت سایت نقشی فعال ایفا می‌کردند.

ملک پور پس از دستگیری به راه‌اندازی و ثبت 13 سایت، وبلاگ و دامین مستهجن اعتراف کرد که در آنها خاطرات مستهجن فارسی، خاطرات مستهجن انگلیسی، عکس مستهجن ایرانی، عکس مستهجن خارجی، طنز مستهجن، ویدئو وکلیپ‌های مستهجن، پادکست (شامل فایل‌های صوتی مستهجن، طنز و اخبار آویزون) منتشر نموده و انجمن‌های گفت‌وگوی سکسی به راه انداخته بود.

گفتنی است تنها سایت آویزون از تاریخ 17/2/1385 لغایت 29/12/1387 در مجموع بیش از 22 میلیون نفر بر اساس IP بازدید داشته است و جمع کل صفحات بازدیدشده به بیش از 300 میلیون صفحه بالغ شده است. بیش از 50 درصد کاربران نیز به طور مستقیم (direct traffic) به سایت ورود کرده‌اند. (آمارهای ارائه شده در زمان فیلتر بودن سایت روی داده و از اکانت اختصاصی google analytics مربوط به سایت مزبور به دست آمده است.)

آمار تکان دهنده ذکر شده متضمن نکاتی چند است که لازم است مورد اشاره قرار گیرد:
1. رشد حیرت‌آور محتوای ضد دینی و ضد اخلاقی در فضای وب فارسی، پشتیبانی موتورهای جستجو از جمله گوگل را با خود به همراه دارد. کاربران ارجمند استحضار دارند که هنگام جستجوی کلمه مورد نظر، پیشنهاداتی از سوی این موتور جستجو عرضه می‌شود که اغلب آنها غیر اخلاقی و ضد دینی می‌باشند. مهم‌تر آنکه بخشی از پیشنهادات مطروحه مربوط به حوزه نوپدید سکس با محارم است. این پیشنهادات غالبا با IP ایران قابل دستیابی هستند.

2. ورود مستقیم بیش از 50 درصدی به سایت آویزون، گویای این نکته نیز هست که اغلب جستجوهای کاربران با موضوعات متفاوت حتی با کمترین تشابه به این سایت منتهی شده و بنابراین بر اساس شیطنت موتورهای جستجو، کاربران به این سایت‌ها و اختصاصا به سایت آویزون هدایت می‌شدند.

3. دیگر آنکه در بازه زمانی مورد اشاره، شرکت‌های ارائه دهنده سرویس اینترنت که از قوانین فیلترینگ تخلف می‌کردند به موضوع مورد اشاره دامن زده و زمینه شیوع سریع محتوای مجرمانه را فراهم می‌آوردند.

4. کاربران فارسی زبان خارج از کشور که به سایت مراجعه می‌کردند نیز در این آمار محاسبه شده‌اند.

برخی عناوین فعالیت این سایت و دیگر سایت‌های عضو شبکه مضلین به شرح زیر است:
1. اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی
2. توهین و فحاشی به معصومین ( علیهم السلام) و اعتقادات اسلامی
3. گردآوری و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی خارجی
4. گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی ایرانی( به زبان فارسی)
5. آموزش مسائل غیر اخلاقی و غیر رسمی
6. تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنس‌گرایی، فتیشیسم و...
7. تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروه‌های اینترنتی
8. تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی
9. انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب‌کم

خلاصه‌ای از اقدامات مدیران تحت فرمان ملک پور
1. انتشار بیش از 40 هزار پست با محتوای مستهجن و ضد دین توسط یک نفر
2. تولید و انتشار کلیپ‌های مستهجن ایرانی با مضامین دوربین مخفی، همجنس‌بازی، دوجنسه‌ها، سکس کودکان و...
3. انتشار 400 کلیپ مستهجن ایرانی تنها در یک سایت و توسط یک نفر
4. انتشار مقاله پیرامون همجنس‌گرایی و موجه جلوه دادن این عمل و ترویج آن بین جوانان ایرانی
5. جذب کاربران به سمت سکس خانوادگی و ضربدری
6. ارائه فایل‌های صوتی و مستهجن فارسی زبان در بخش پادکست سایت آویزون
7. مدیریت سکسولوژی سایت‌ها و حرمت‌شکنی و طرح مباحث جنسی به صورت بی‌پروا به بهانه آموزش
8. انتشار 180 داستان مستهجن که برخی از آنها بالغ بر 100 صفحه بوده است
9. انتشار رمان‌های مستهجن و ارتباط با خوانندگان لس‌آنجلسی برای تبلیغ داستانها

اقدامات صورت پذیرفته به وسیله این گرگ‌های انسان نما، البته اعتراضات گسترده ایرانیان خارج از کشور را نیز برانگیخت. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به محتوای سایت‌های شبکه مضلین و پدیده خرید و فروش فیلم‌ها و کلیپ‌های مستهجن ایرانی و نمایش نقض حریم خصوصی در تصاویر منتشر شده در کشورهای خود واکنش نشان داده و مقالاتی پیرامون آن به رشته تحریر در آمد.

عملکرد مدیران سایت آویزون در انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از جمله فعالیت‌هایی بود که شالوده بسیاری از خانواده‌های ایرانی را سست کرده و باعث از هم پاشیدن خانواده‌هایی شد که مورد سوء‌استفاده قرار گرفته بودند.

با توجه به مطالب پیش گفته، نظر ملت فهیم ایران را به تنها بخشی از گفته‌های تکان‌دهنده سعید ملک پور جلب می‌کنیم:
1. با تبلیغ سایت‌های دوستیابی و مستهجن و تبلیغ محصولات سکسی ماهانه 700 دلار درآمد داشتم که یا به صورت چک به آدرس منزل ارسال می شد و یا به حسابم واریز می شد.

2. پس از مدتی خواستیم کاری کنیم که قابلیت پخش مطالب برای کسانی که اهل اینترنت نیستند هم وجود داشته باشد. صحبت کردیم با مدیران و به این نتیجه رسیدیم که داستان‌ها و فیلم‌ها و عکس‌هایمان را تبدیل کنیم به فرمت‌هایی که قابل انتشار در موبایل باشد... خیلی هم موفق بود.

3. بعد از اشاعه مرحله مستهجن‌نگاری و هرزه‌نگاری گفتیم بیاییم اعتقادات مذهبی را تمسخر کنیم. مراسم مذهبی و شمایل مذهبی بود که عکس‌های مستهجن روی آنها قرار می‌دادیم و حتی در نوشتار مراسم مذهبی را مسخره می‌کردیم و هدف، ضربه زدن به اعتقادات مذهبی و دین مردم به خصوص جوانان بود. وقتی اعتقادات مذهبی یک جوان از بین برود، برای خیلی کارهای دیگر آماده می‌شود.

4. یکی از روش‌هایی که برای تولید تصاویر مستهجن و هرزه‌نگاری استفاده می‌کردیم، وب‌کم افراد را با یکسری نرم‌افزارهایی که از کانادا یا انگلیس خریداری کردیم، هک می‌کردیم. وب‌کم می‌تواند چیزهایی که در اتاق خواب است را نشان دهد. وقتی ما وب‌کم را هک می‌کردیم طرف فکر می‌کرد کامپیوترش خاموش است ولی وب‌کمش روشن می‌ماند یا ما روشن می‌کردیم و می‌توانستیم خیلی چیزها را ببینیم. خیلی چیزهای مستهجن یا چیزهایی که مربوط به حریم خصوصی بود این طوری در می‌آوردیم و روی سایت قرار می‌دادیم.

5. سایتی زدم که حتی شرمم می‌شد به صمیمی‌ترین دوستم نشانش دهم و حتی شرمم می‌شد به همسرم بگویم چنین سایتی می‌روم نه اینکه صاحبش هستم.

6. اگر از بیرون بخواهم به سعید ملک‌پور یا سیاوش حسین‌خانی نگاه کنم هیچ رحمی نمی‌کنم . می‌گویم مفسد فی‌الارض است و باید اعدام شود.

اکثر آسیب دیدگان و مخاطبان در داخل و خارج از کشور حمایت خود را از اقدام مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اعلام کردند و پیام‌های دریافتی از سوی مخاطبان نیز حاکی از درخواست اشد مجازات برای عاملان این قتل‌عام فرهنگی است. در این حال باید گفت ترحم بر این راهزنان دین و فرهنگ، مصداق بارز ترحم بر پلنگ تیز دندان و عاقبت آن است.

چه کسی است که از شنیدن توهین به قرآن و ائمه، ترویج مسائل قبیحی مانند همجنس‌گرایی، سکس ضربدری و چندنفره، تبلیغ فروش دختران ایرانی، هک وب‌کم‌ها و فیلم‌برداری مخفیانه از حریم خصوصی افراد و اقدامات شنیع دیگری که بر قلم شرم است نگارش آنها، بر خود نلرزد؟

کدام وجدان منصف و بیداری می‌تواند به راحتی از کنار آنچه بر جوانان بی‌آلایش این مرز و بوم پس از مشاهده این سایت ها رفته است، بگذرد؟

جملاتی که در ادامه ملاحظه می‌فرمایید، بخشی از حجم عظیم پیام‌های ارسال شده به سایت گرداب از سوی مخاطبان سایت‌هایی است که انسانیت و شرافت را یک‌جا به حراج گذاشتند:
1- این سایتها زندگی ما رو نابود کرد. فقط اعدام مجازات ایناست.
2- من هم تحت تأثیر این سایت ها ضررهای روحی و جسمی زیادی خوردم و هم اکنون تنها ایمان به خدا و نماز است که نجات من را فراهم کرد.
3- خدا می‌داند که من چند ساعت از عمرم را برای دیدن این عکس‌ها و نوشته ها حرام کردم.
4- اینا داشتن زندگی من رو نابود می‌کردند. مطمئناً زندگی خیلی‌ها رو تا حالا نابود کردند.آن ها رو باید جلوی مردم آتش بزنند .چون زندگی خیلی‌ها رو خاکستر کردند.
5- من اصلاً کاری به اهدافتون و و اینکه چه برنامه‌ای داشتین و... ندارم. فقط می‌خوام یه خرده در مورد این سایت [آویزون] بگم تا عقده‌ام خالی بشه. منم چند سال پیش به این سایت سر می‌زدم، کلی طرفدارش شده بودم و حال می‌کردم. اما یه روز به خودم اومدم دیدم تو خیابون که راه میرم به دخترا یه جوری نگاه می‌کنم، ذهنم همش درگیر داستانایی بود که خونده بودم، برای خودم فکر و خیالای چرت و پرت می‌کردم، خلاصه مغزم کاملاً معطوف این سایت و مطالبش شده بود.
6- می‌خوام تو صورت همشون نگاه کنم، می‌خوام تو صورت همشون داد بزنم و بگم که چه بلایی سر زندگی من آوردن. الان که خبر دستگیریشون رو شنیدم باور نمی‌کردم. من داشتم غرق تو کار اینا می‌شدم ، داستان هاشون رو که می‌خوندم به طرز عجیبی تو فکر می‌رفتم و درگیری روانی شدیدی در من ایجاد می‌شد . نمی‌دونستم راه درست کدومه. تا اینکه به خودم اومدم ، به وسیله‌ یکی از دوستام، دوباره برگشتم به خودم ، به نمازم ، به دینم .... ولی اون دوران که تو خلأ دست و پا می‌زدم و این آقایون به من می‌خندیدند رو هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.
7- اگه آمار سایت درست و جدید باشه، منم یکی از اون 300 هزار نفرم. آویزون محیط عجیبی بود، انقدر رفتم توش تا بالاخره گیر افتادم و عضو شدم. وقتی توش عضو می شی همه چیزتو ازت می گیره و همه چیزتو می گیره و چیزایی بهت می ده که زرق و برق دارن. مطلب خیلی برام مهم بود واسه همین همه نظرات رو خوندم. دوست عزیزی که گفتین آویزون محیط غیر سکسی هم داشته، یه چیز از من بشنو که اونجا بودم! آره داشت (گفتگوی آزاد)! ولی وقتی توش چیزی می‌نوشتی جرأت نمی‌کردی اسمی از ائمه یا اعتقادات اسلامی ببری! چون مسخرت می‌کردن. به خیال خودشون روشنفکر بودن . جذابیت آویزون از یه طرف مثل گرداب می‌کشدت تو و لازمه دخول جا گذاشتن اعتقاداتته ... دوست عزیزی که گفته بودین این فقط یه سایته، هزار تا سایت دیگه هم هست! از من بپرس! منی که اونجا رو حس کردم، آویزون بیچارت می‌کنه. شاید یه وبلاگ مستهجن یه نفرو چند دقیقه‌ای به فساد واداره ولی محیط آویزون دوستانه بود. واسه همین نمی‌فهمیدی از کجا داری ضربه می‌خوردی. نمی‌دونستی ضارب کیه! بچه‌ها آویزون سایت بزرگی بود. کار بچه های سپاه رو کم نگیرید! آویزون یه سایت پورنو نبود! به هیچ وجه! آویزون داشت اعتقادات و افکار جوونای مارو سست می‌کرد. از خودمون علیه خودمون استفاده می‌کرد
8- من خودم یکی از بازدیدکنندگان این سایت‌ها بودم. چرا به این سایتها می‌رفتم بماند ولی فکر می‌کنم بیشتر از روی کنجکاوی و جوانی و خریت من بوده. حالا شکر خدا خوشحالم که کسانی جلوی من را گرفته‌اند که کمی به خودم فکر کنم و آبروی مردم. چون کلیپ و عکس‌های خارجی که همیشه هست ولی اون ایرانیهایی که پخش می‌کردند خصوصاً جشن‌های داخلی خانواده‌ها (که امکان داشت روزی یکی از آنها خانواده خودم باشد) خیلی خطرناک بود چون خیلی‌ها را بی‌آبرو و سیر از زندگی می‌کردند.
9- من کسی هستم که چون تو محل همه بچه‌ها سراغ این سایت‌ها می‌رفتند یه جوری کم می‌آوردم و با گرفتن اینترنت منم رفتم تو این سایت‌ها. اولش از خوندن داستانهایی در رابطه با تجاوز به خواهر و مادر و محارم اونم به صورت اشتراکی خیلی جا خوردم. اصلاً برام قابل حل نبود که کسانی باشند که اینجوری بی‌غیرت باشند اما این داستان‌ها خیلی زیاد بود. موقع خوندن فکر می‌کردم همه ایران و همه خونواده‌ها اینجوری هستن و بگم تو جمع خانوادگی‌مون همیشه حواسم بود ببینم محارم من هم مثل اون داستان‌ها می‌شن یا نه. خدا ببخشه منو که به محارم خودم نظر بد مینداختم. البته دست خودم نبود. ناخودآگاه ذهنم اون طرف می‌رفت و از دستش هم خلاص نمی‌شدم و نسبت به این مقولات نفرت هم داشتم. ولی نمی‌تونستم نرم تو این سایت‌ها. خلاصه دست همتون درد نکنه. خدا خیرتون بده. من یکی که خیلی راحت شدم. فقط تو کارتون جدی باشید و نذارید سایت‌های مشابه اینچنینی بازم راه بیفته.
10- آفرین برشما. حتی من نماز شب خون هم آلوده شده بودم.
11- آدمی با سرعت 150 کیلومتر تو اتوبان خلاف میاد و اگه کسی ازش بپرسه چرا این کار رو می‌کنی میگه خودم رو می‌خوام بکشم، به کسی مربوط نیست. سؤال اینه که تکلیف بیچاره‌ای که از روبرو میاد چیه؟آیا اون باید تاوان اشتباه شما رو بده؟ بنده خودم بارها تو کافی نت‌ها شاهد بودم که بچه‌های در حد 14 الی 15 سال به این سایت‌ها می‌رفتند. سایت‌هایی که بعضی وقتها زشت‌ترین و کثیف‌ترین اعمال رو تبلیغ می‌کردند. به ریشه‌هایش هم باید پرداخت. مثل آموزش جوانان و فراهم نمودن امکان ازدواج؛ اما نباید به امثال این انگل‌ها فرصت رشد داد.
12- تو رو خدا سعی کنید هر چه زودتر سایت‌های غیر اخلاقی و مستهجن رو جمع کنید و نابود کنید. من یک نوجوان 17 ساله هستم که از 14 سالگی تو این مرداب وحشتناک افتادم و الان هم سخت پشیمانم و در نزد خدا توبه کردم و سخت پشیمانم. من بار اول که رفتم تو سایت سکسی پیش خودم گفتم این بار دفعه اول و آخرمه فقط ببینم چه جوریه. ولی وقتی که رفتم دیگه معتادش شدم و دیونه داستان، عکس و فیلم. و حتی می‌خواستم...روم نمیشه بگم شرمسارم پیش خدا ولی به شماها میگم. می‌خواستم با یک دختری ارتباط سکسی برقرار کنم. خدا نجاتم داد وگرنه این کار رو می‌کردم.
13- من از جمله کسانی هستم که به صورت تصادفی با سایت‌های مستهجن فارسی برخورد کردم و از انسان بودن خود شرمگین شدم. شاید خیلی از خانواده‌ها با مضامین این سایت‌ها آشنا نباشند و از محتوای آنها خبری نداشته باشند ولی دست‌اندرکاران این سایت‌ها جرثومه‌های فسادی بودند که کثیف‌ترین نوع تهاجم را بر بنیان خانواده‌های ایرانی برگزیدند. فکرش را هم نمی‌توان کرد که جوانی که بر اثر محتوای کثیف این سایت‌ها روح شیطانی پیدا کرده است چه مفاسدی را انجام داده است.
و اما اکنون همسر سعید ملک‌پور، خانم فاطمه افتخاری با نگارش نامه به رئیس قوه قضائیه و انتشار سرگشاده آن (در حالی که متهم اشاره کرده که همسرش از اقدامات مفسدانه وی اطلاعی نداشته است)، با طرح ادعاهای واهی فرزندان ملت ایران در مرکز بررسی جرائم سازمان یافته را آماج حملات خود قرار داده است.

چگونه است که چندصد صفحه گفته‌های تکان‌دهنده ملک‌پور در راه‌اندازی و مدیریت سایت‌های مستهجن و سیل عظیم نظرات کاربران در دام افتاده که تنها بخشی از آنها در قسمت نظرات شبکه‌های مضلین سایت گرداب منعکس شده و... به هیچ انگاشته شده و با مظلوم‌نمایی از متهم و انکار تمام آنچه از وی به طور مستند موجود است، پاسداران حریم جامعه و خانواده را متهم به نقض حقوق شهروندی می‌نماید؟

چگونه است که قرار دادن تصاویر مستهجن روی عکس مراسم عزاداری اباعبدالله و شمایل مذهبی، ترویج سکس با محارم، آموزش سکس با حیوانات، انتشار هزاران داستان، عکس و کلیپ مستهجن نقض حقوق جامعه و شهروندان آن اعم از جوانان پاک این سرزمین نیست، اما برخورد با مفسدین فی‌الارض و آسیب‌زنندگان به نهاد خانواده اینگونه مورد هجوم قرار می‌گیرد؟

ملک‌پور و سایر متهمین شبکه‌های مضلین در رأس جریانی قرار گرفته بودند که به تجاری‌سازی سکس مشغول بوده و به اذعان خود از آن کسب درآمد می‌کردند.

این با کدامین منطق منطبق است که مرتکب جرم به اعمال غیرانسانی و غیراخلاقی خود اعتراف نماید و تمام اسناد فنی موجود و ضبط شده نیز با اظهارات وی مطابقت نماید، اما پس از دوسال از سپری شدن موضوع نزدیکان وی مدعی شده و با هوچی‌گری، شانتاژ و مصاحبه با رسانه‌های بیگانه که عداوت آنها با مردم ایران در تمام این سال‌ها بر همگان روشن شده با دروغ‌پردازی سعی در به حاشیه راندن اصل ماجرا و انحراف افکار عمومی داشته باشند؟

خانم افتخاری در پیگیری پرونده مجرمانه همسر خود برای تحت فشار گذاردن ایران، با نخست وزیر کانادا ملاقات کرده و از وی درخواست حمایت می‌کند. وی همچنین با اشاره ملک‌پور به برقراری ارتباط با فعالان حقوق بشر و جلب حمایت آنان، هدایت می‌شود. در نتیجه این اقدام، به اصطلاح فعالان مدافع حقوق بشر ایران از سعید ملک‌پور، یک مستهجن‌نگار ضد دین، حمایت نموده و اقداماتی را رقم می‌زنند.

حال مانند همیشه این پرسش، بی پاسخ می‌ماند این فعالان حقوق بشر در استیفای حقوق بیش از یک میلیارد مسلمان که به کتاب آسمانی آنها توهین شده است، چه کرده‌اند؟

بی‌تردید جریان به دام افتادن عوامل شبکه‌های مضلین و انهدام سایت‌های آنان بر برخی گران آمده که به هر حربه‌ای متوسل شده و به هر طناب پوسیده‌ای دستی می‌زنند.

حمایت شبکه تلویزیونی BBC و شخص سازگارا، از سعید ملک‌پور کدام واقعیت را منعکس می‌کند؟ آیا جز این است که آنها از به دام افتادن عمله‌ای از عمال شیطان بزرگ ناخشنود شده بودند؟ نکته مهم‌تر آنکه از بین متهمان شبکه مضلین تنها شخص سعید ملک‌پور مورد حمایت ابلیسیان قرار گرفت، در صورتی که دیگر متهمان نیز شایسته ترحمی از آن دست بودند.

نامه‌های گاه و بی‌گاه ملک‌پور از زندان و راه‌اندازی کمپین‌های حمایت از او و دیگر مسائل مرتبط با وی که در فضای رسانه‌ای ضد انقلاب منتشر می‌شود، بخشی از یک سناریوی برنامه‌ریزی شده همزمان با نزدیک شدن به زمان صدور حکم سعید ملک‌پور ارزیابی شده و با هدف ایجاد انحراف در مسیر پرونده و تحت فشار قرار دادن قوه قضائیه و نیز از میدان به در کردن مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در حال اجراست، غافل از اینکه بیش از سه دهه است که ملت ایران در این خصوص تجربه کافی به دست آورده‌اند که به بلندگوهای تبلیغاتی وابسته گوش نسپرند و پشتیبان اقدامات فرزندان خود در حوزه امنیت عمومی و خانواده باشند.

اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که با عنایت به محتوای سایت آویزون تمامی بازدیدکنندگان آن، نکات ذکر شده در این بیانیه که در خصوص عناوین فعالیت‌های سعید ملک‌پور است را تایید می‌کنند و ذکر گفته‌های ملک پور تنها به جهت رعایت امانت و احترام به روند قضایی پرونده می‌باشد.

اشاره به تحرکات مذبوحانه جنود شیطان نیز شایان توجه است؛ آنجا که با نگارش مقاله، تحریر کتاب و یا ساخت فیلم‌های مختلف و به راه انداختن هیاهو و پرداختن به مقوله هرزه‌گری و ابتذال در ایران، این پدیده را نکوهش می‌کنند اما از دیگر سو شاهدیم که با حمایت خود از تولیدکنندگان محتوای مستهجن و آنانی که مروج همان هرزگی و ابتذال بودند، اشک تمساح برای به اصطلاح این قربانیان نقض حقوق بشر می‌ریزند. این رفتارهای متناقض نشان از فرصت‌طلبی مذبذبانی است که حیات خود را در تحقیر ایران و ایرانیان می‌بینند.

ملک‌پور و اعضای باند وی جریانی را در این مرزو بوم پایه‌گذاری کردند که متأسفانه با اهمال برخی نهادهای ذیربط دامنه آن به ظهور سایت‌های جدید ضد اخلاقی و ضد دینی که هر روز توسط ده‌ها کاربر به سایت گرداب گزارش می‌شوند، انجامیده است.

مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام می‌کند که بر اساس قانون و وظیفه و بنا به تعهد و تکلیفی که در حفاظت از ارزش‌ها، اخلاق جامعه و تحکیم خانواده بر خود فرض دانسته است، حتی ذره‌ای از مواضع محکم خود در برخورد جدی و قانونی با جانیان فرهنگی و آسیب‌زنندگان به بنیان‌های اخلاقی ایرانیان عقب نشینی نکرده و با جدیتی بیش از پیش به برخورد با آنان ادامه خواهد داد.

امید که مسئولین امر در قوه قضائیه، در این جهاد اکبر سربازان کیان این مرز و بوم را کماکان همراهی کنند.

«وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
 
برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.

 

موسوی با سپاه تسویه می کند !


موسوی با سپاه تسویه می کند !
موسوی با سپاه تسویه می کند !
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با اشاره به برخی کارشکنی‌های دولت وقت در مسیر جنگ، نخست‌وزیر را مقصر اصلی شرایط آن روزها دانست و گفت: از همان موقع ما اینها را می‌شناختیم و می‌دانستیم چه کسانی هستند.

سردار محمد وفایی فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) در بخش دوم گفتگوی خود با فارس به موضوعاتی مانند برخی کارشنکی‌ها و جوسازی‌ها علیه این قرارگاه در ایام دفاع مقدس و سال‌های پس از آن در عرصه سازندگی و نیز مقایسه تحریم‌های صورت گرفته علیه کشورمان در طول سال های پس از انقلاب اسلامی پرداخت که متن این گفتگو به شرح زیر است:

* بی‌عرضگی و همراهی نخست وزیر با کارشکنان جنگ

وزیر صنایع سنگین وقت (بهزاد نبوی که سردار وفایی تمایلی برای بردن نام وی نداشت) ما را برای خرید 800 دستگاه لودر و بولدوزر، یک سال و نیم معطل کرد. دست حاج محسن رفیق‌دوست هم به عنوان وزیر سپاه بسته شده بود.
همان وزیر به قرارگاه خاتم آمد و من به او اعتراض کردم که چرا یک سال و نیم ما را معطل کردید؟
آنها به ما می‌گفتند شما باید لودر را از شرکت "لیپر " که یک شرکت آلمانی بود بخرید. ما می‌گفتیم گور پدر آلمان و ژاپن ولی سازمان ما از اول با کوماتسو که یک شرکت ژاپنی است بسته شده و نمی‌توانیم این کار را بکنیم. گفت یعنی شما می‌گویید ما ساخت و پاخت کردیم؟ گفتم خدا می‌داند.
همه اینها به خاطر بی‌عرضگی نخست‌وزیر وقت بود. چه طور می‌شود نخست‌وزیر 2 بار کاری را به وزیر بگوید و او انجام ندهد؟ نخست وزیر هم بی‌عرضه بود و هم با آنها همراهی می‌کرد.

* گفتم گور پدر وزیر! 20 میلیون تومان فدای یک تار موی بچه بسیجی‌ها

"طارق "، شناوری بود با طول حدود 22 متر و عرض 9 متر و ارتفاع 7متر. ارتباط موتور با پره‌های این شناور هیدرومکانیک است و این شناور چون پره‌ای بود، می‌توانست تا 70 تن بار را حمل کند.
طارق باید در آب، کالیبره می‌شد و درست کردن آن در بیرون آب امکان نداشت. ما این را در جایی به نام "شمریه " آوردیم و قرار شد از آنجا به اروند منتقل شود.
موتور این شناور "لیپر " بود. ما هر چقدر با شرکت تماس گرفتیم که این موتورها را برای ما بیاورد، این کار را نکردند. آخر هم گفتند که وزیر صنایع سنگین گفته "سپاه به ما 20 میلیون تومان بدهکار است شما موتورها را تحویل آنها ندهید. " این درحالی بود که10-15 روز بیشتر تا عملیات باقی نمانده بود و قرار بود بچه‌های مردم بروند زیر آتش، آن موقع این آقا این طور عمل می‌کرد.
به یکی از دست‌اندرکاران زنگ زدم و گفتم مگر تو غیرت نداری؟ برو اسلحه را بگذار زیر گلوی مدیر عامل و با لباس خانه، صبح اول وقت بیارش اینجا.
گفت حاجی اینطوری برای ما مشکل می‌شود اگر امکان دارد شما یک تلفنگرام بزن تا من این کار را انجام ‌دهم.
خلاصه آن فرد را10 صبح فردا به اهواز آوردند.
آنقدر عصبانی شدم که او را کوبیدم به ماشین و گفتم چند روز بیشتر نمانده و من باید بچه‌های مردم را که قرار است عملیات کنند، آموزش دهم.
گفت وزیر به من این طوری گفته.
گفتم گور پدر وزیر! 20 میلیون تومان فدای یک تار موی زائد بچه بسیجی. پول، مال ملت است.
گفتم او را ببرید داخل اتاق و هرچه خواست در اختیارش بگذارید ولی تا پایان عملیات حق بیرون آمدن ندارد.
جنگ این طوری اداره می‌شد و ما در دو جبهه می‌جنگیدیم.

* بودجه‌ای که دولت وقت برای جنگ در نظر گرفت احمقانه بود

از همان موقع ما اینها را می‌شناختیم و می‌دانستیم چه کسانی هستند.
ما می‌گفتیم برایمان لودر و بلدوزر بفرستید. آنها هم هر چه ماشین‌آلات خراب و از کار افتاده بود برای ما می‌فرستادند.
به امام(ره) هم نمی‌توانستیم مرتب گلایه کنیم چرا که حاضر بودیم بمیریم ولی امام(ره) ذره‌ای ناراحت نشوند. درثانی امام(ره) خیلی چیزها گفت و اینها نکردند.
چیزی که خیلی ما را اذیت می‌کرد این بود که آنها نمی‌گفتند نمی‌دهیم. اگر این را می‌گفتند تکلیف معلوم بود. در حرف می‌گفتند ما پشتیبانی می‌کنیم ولی در عمل این طور نبود. الان که خیلی مسایل مشخص شده، می‌شود این حرفها را زد والا چند سال قبل به خاطر برخی مصلحت‌ها نمی‌شد این چیزها را گفت.
این آقایان فقط 16 درصد بودجه کشور را به جنگ اختصاص داده بودند. هیچ کجای دنیا چنین حماقتی وجود ندارد. هر کجا جنگ باشد تمام بودجه آن کشور جنگی بسته می‌شود.
آن موقع اصلا اجازه داده نمی‌شد تا مردم از اختلافات مسئولان و فرماندهان جنگ مطلع شوند و این مظلومیت مضاعف برای بچه‌های جنگ بود.

* مبلغ اولین و آخرین قراردادی که در قرارگاه خاتم امضا کردم

سپاه بعداز جنگ بنا بر تکلیف، وارد عرصه سازندگی کشور شد.
یادم هست اولین قراردادی که من در سال 1368 در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) امضا کردم،30 میلیون تومان با موضوع تصحیح اراضی بین دارخوین و خرمشهر بود.
همان زمان بچه‌های سازمان برنامه و بودجه به ما می‌گفتند شما خودتان شخم زدید حالا پول می‌گیرید که صاف کنید؟
آخرین قراردادی هم که در سال 1384 خودم در قرارگاه امضا کردم و بعد از آن به دلیل بیماری از آنجا جدا شدم، 2میلیارد دلار بود که در یک مناقصه بین‌المللی برنده شدیم.
این قابلیتی است که خداوند در سپاه قرار داد. 34هزار نفر در کارگاه‌های ما کار می‌کردند و اگر بعد از جنگ اجازه می‌دادند سپاه در بخش‌های دیگر مثل درمان هم وارد شود، باز هم همین اتفاق می‌افتاد. ولی بروید ببینید چه کسانی و به چه دلیل اجازه ندادند؟

* تعبیر مدیرعامل یک شرکت ژاپنی از قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص)

وقتی ما در عسلویه برنده مناقصه بین‌المللی شدیم، از اروپا 2 نفر زنگ زدند و به بنده تبریک گفتند ولی در ایران کسی خبر نداشت.
برای تهیه خلاصه طرح این مناقصه، بیش از 170 نفر کارشناس با تحصیلات بالای لیسانس به مدت 6 ماه کار کردند.
ما سنگین‌ترین پروژه‌ها را به صورت E.P.C قبول کردیم. یعنی پروژه‌ها را طراحی، تامین، راه‌اندازی کرده و بعد آن را به طرف ارائه می‌کنیم.
ما قرارداد 2 پالایشگاه گازی را به این صورت بستیم. آنها قبل از اینکه پاکت قیمت‌ها را باز کنند، اسناد فنی ما را مطالعه می‌کنند. ما یک وانت اسناد فنی برای آنها فرستادیم تا اجازه دادند در قیمت هم شرکت کنیم.
من چندی قبل با مدیر عامل یک شرکت مهم ژاپنی صحبت می‌کردم. وقتی بعضی مسایل را به او گفتم، به من گفت "مثل شما در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. " او تعارف نکرد. خیلی کارهای بزرگ توسط مهندسی سپاه صورت گرفت که برخی برای اولین بار در ایران بود اما هیچ وقت کسی در مورد این موارد صحبت نکرد.

* امروز سپاه 70 لشکر مهندسی در اختیار دارد

این‌ها همه نشان‌دهنده توان سپاه است. امام(ره) جمله‌ای درباره سپاه دارند که فرمودند "من هیچ موقع نظرم نسبت به سپاه برنمی‌گردد. " توجه کنید که ایشان نگفتند "سپاهی " بلکه گفتند "سپاه " چرا که اشخاص احتمال خطا هم دارند.
دشمن هم امروز از این توان سپاه می‌ترسد.
ارتش آمریکا با آن همه هیبتی که برایش درست کرده‌اند، یک اتوبان در آمریکا ساخته است. آنها این توان ما را می‌دانند ولی متاسفانه برخی افراد بدبخت در داخل نمی‌فهمند و با دشمن علیه سپاه همصدا می‌شوند.
امروز توان ما به حدی است که اگر خدای ناکرده جنگی رخ بدهد، سپاه 60-70 لشکر مهندسی دارد که همه اینها با توانمندی‌هایی که در خود سپاه بود، بوجود آمد و به لحاظ منابع مالی هم به جایی وابسته نیست.
این لشکرهای مهندسی مجهز به آخرین متد و تکنیک‌های روز دنیا هستند.

* امروز دیگر مسئولان بالای نظام به دشمن "گرا " نمی‌دهند

فضای دشمنی امروز دنیای استکباری با گذشته فرقی ندارد ولی یکی از حسن‌ها این است که امروز دیگر مسئولین بالای حکومت و وزیر و وزرا از داخل به دشمن "گرا " نمی‌دهند.
برخی می‌گویند تحریم‌ها در گذشته به این شدت نبود. اما مگر پیشرفت‌های ما در گذشته مانند امروز بوده است.
من یک مثال می‌زنم. در زمان رژیم طاغوت تنها 5 درصد نمایشگاه بین‌المللی در ایران به کشور خودمان تعلق داشت.
ایران در سال 40 گندم و گوسفند صادر می‌کرد ولی در اول انقلاب تولید گندم به 500هزار تن رسید درحالی که میزان مورد نیاز ما 7 میلیون تن بود. اما امروز ما در کشور به جایی رسیده‌ایم که 2میلیون تن هم اضافه بار گندم داریم.
پرتقال و سیب را از اسراییل می آوردند و مملکت در حال فلج شدن بود. اما امروز چطور؟
آنها بنزین را تحریم کردند ولی اعلام شد که ما توانستیم بنزین مورد نیاز را خودمان تولید کنیم. البته همان موقع هم 10 کشور اعلام کردند که ما بنزین مورد نیاز را به شما خواهیم داد و کاری به حرف دولتمردان خود نداریم.

* امروز هر کالایی را می‌توان از کشورهای مختلف خرید

آمریکایی‌ها فکر می‌کنند دنیا فقط خودشان و چند کشور دنباله‌روی آنها هستند. امروز هر کالایی را می‌توان از کشورهای مختلف خریداری کرد.
در واقع دنیای مادی نمی‌تواند تحریم صددرصد کند چون اندیشه آنها مادی است و صاحبان این اندیشه برای چند دلار بیشتر حاضرند همه چیز خود را بفروشند.
ضمن اینکه حضرت آقا هم فرمودند این تحریم ها برای ما خیر است و ما را خودکفا می‌کند.
ممکن بود اگر ما تحریم نبودیم به اینجا نمی‌رسیدیم چراکه انسان در سختی رشد می‌کند.

* شیعه با تحریم و رموز مقابله با آن آشناست

تحریم دو بعد دارد یکی ترس از آن است و دیگری بعد فیزیکی آن که در کمبودها نمایان می‌شود و ترس هم از این کمبودها حاصل می‌شود.
شیعه بزرگترین تحریم را به نام شعب ابی‌طالب در تاریخ خود دارد که پیامبر اسلام(ص) و تعدادی از مسلمانان طی 3 سال در محاصره سخت‌ترین تحریم‌ها بودند و ما امروز با نگاه به سیره پیامبر اعظم(ع) می‌فهمیم که تحمل، قناعت و نترسیدن مهمترین رموز مبارزه با تحریم‌ است. بنابراین شیعه با تحریم و رموز مقابله با آن آشناست.
ما از تحریم‌ها استقبال نمی‌کنیم ولی واهمه‌ای هم از آن نداریم.
ما که از پیامبر اسلام(ص) بالاتر نیستیم. آنها در شعب ابی‌طالب با هسته خرما زندگی خود را می‌گذراندند. کار ما که امروز به هسته خرما نرسیده است.



مانور جلوه فروشان در خیابانهای تهران !


مانور جلوه فروشان در خیابانهای تهران !
تفاوت جلوه فروشان با خود فروشان این است که جلوه فروشان عملا خواسته یا ناخواسته به تحریک شهوات شیطانی می پردازند بدون اینکه شهوت برانگیخته را ارضاءنمایند، در حالی که خودفروشان به ارضاء مشتریان خود روی می آورند. در حقیت می توان جلوه فروشان را بازار یابانی برای خودفروشان محسوب نمود.
تا کنون در ارتباط با جذابیت جنسی چندین تحقیق علمی در غرب انجام شده است. موضوع آزمایش این بوده که "غدد جنسی مرد و زن چگونه تحریک می شوند و به عبارتی مرد و زن گونه تحت تاثیر جنس مقابل قرار می گیرد". آزمایش کنندگان دستگاه هایی را به قلب، مغز و قسمت های مختلف بدن افراد متصل کردند و پس از انجام آزمایشات مختلف دریافتند که تأثیر پذیری جنسی در مردان از طریق نگاه (چشم) بسیار بیشتر از تاثیر پذیری زنان از طریق نگاه است که آن را لذت بصری می نامند. البته این موضوع را باید از نعمت های خداوند و در دایره ی تدابیر و الطاف الهی به شمار آورد که در صورت استفاده صحیح موجب سالم شدن روابط زناشویی و محیط های اجتماعی می گردد.
رعایت حجاب یعنی پرهیز از بر انگیختن شهوت شیطانی نامحرمان. حجاب یعنی مصونیت از نگاه شهوت آلود و شیطانی دیگران.
از آنجا که شهوت مردان مطابق با مطالعات علمی فوق الذکر از طریق نگاه برانگیخته می شود، زنی که حجاب و عفاف را رعایت نمی کند چه بخواهد و چه نخواهد، موجب تحریک شهوت هزاران مردی که چشمشان به وی افتاده است می شوند و مردی که در طول روز از منزل بیرون می رود، به ازای هر زنی که حجاب را رعایت نکرده و او آنها را می بیند شهوتش تحریک می شود.
قطعا اکثریت غریب به اتفاق زنانی که بدون رعایت حجاب از منزل خارج می شوند قصذ برانگیختن شهوت دیگران را ندارند و آن را دون شان خود می دانند. شاید می خواهند در چشم همسر و یا نامزد خود زیبا جلوه کنند، لیکن متوجه آثار شوم رفتار خود نیستند. در جامعه یافت می شوند مردانی که در مقابل این تحریکات شهوانی تاب مقاومت ندارند و به فساد کشیده شده و به فواحش و یا تجاوز به نوامیس روی می آورند و گاه زنانی قربانی این تجاوزات می شوند که خود در به وجود آوردن آن نقشی نداشته اند.
وقتی جذابیت جنسی به یک ارزش اجتماعی تبدیل شد، زنانی که به دلایل گوناگون توان رقابت در این عرصه را از دست می دهند، ارزش آنان کم محسوب می شود. زنان شوهردار نیز در رقابت با زنان جوان تر و زیباتر احساس ناکامی می کنند. بنابراین عدم رعایت حجاب در اجتماع، یکی از دلایل از دست رفتن شیرینی زندگی خانوادگی و از دلایل افزایش طلاق می باشد.
در جامعه ای که رعایت حجاب و عفاف شود زنان از آرامش و امنیت بیشتری برخوردارند.
زمانی که بنده این منطق را در جوامع غربی مطرح می کردم که ارزش اجتماعی زن نباید به جذابیتهای فیزیکی آنها بستگی داشته باشد مورد پسند آنان قرار می گرفت.
 
زنانی که خود را فمینیست (مدافع حقوق و ارزش زنان) معرفی می کنند، خود را آرایش کرده و در روابط اجتماعی به نمایش اندام خود می پردازند، نشان میدهند که چه مقدار برای قضاوت مردان در مورد خود اهمیت قائلند و خود را تا یک عنصر جنسی و یک محرک شیطانی عمومی تنزل می دهند، لذا برخی از شاخه های فمینیستی از آرایش خود و نمایش عمومی اندام خود پرهیز می کنند.  
در غرب زنان از ارزش اجتماعی تلقی شدن جذابیت جنسی به شدت رنج می برند و اگر فلسفه  حجاب خوب شناسانده شود، زمینه برای جذب آنان به اسلام فراهم می گردد.
در سخنرانی های خود در مجامع غربی، گاهی به حجاب حضرت مریم(س) اشاره می کردم، اینکه در تصاویر نصب شده در کلیساهای غرب و مجسمه هایی که از ایشان طراحی کرده اند، او را با پوششی کامل - مانند چادری که مسلمانان استفاده می کنند- نشان می دهند.
اگر در جامعه ای ارزشهای دینی حاکم نباشد، حتی انحصار ازدواج بین زن و مرد را هم از بین می برند. مانند کشورهای هلند،کانادا و امریکا که انسان را به یاد قوم لوط می اندازد. امروزه در غرب خود فروشی زن و خود فروشی مرد یک شغل محسوب می شود، تنها لازم است بهداشت را رعایت کنند و مالیات کار خود را به دولت بپردازند! تا جایی که از آنها با عنوان خدمات رسانان سکس یاد می کنند و در اقتصاد آن را جزو تولید خدمت محسوب می نمایند. آنها حتی می توانند کاندیدای مجلس و ریاست جمهوری شوند! آنها در خیلی از کمیسیونهای پارلمانی و کمیسیون حقوق بشر حضور فعال دارند.
آخیرا وزیر خارجه آلمان که یک مرد است با مرد دیگری ازدواج کرد و خانم مرکل صدر اعظم آلمان و خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا هم در جشن ازدواج آندو شرکت کرد.
طبق آمارهای ارائه شده، از هر سه زن در ایتالیا به یکی از آنان تجاوز شده و از هر چهار دختر یکی از آنها اولین ارتباط جنسی اش با محارم خود بوده است. در انگلستان هر مردی که سه فرزند دارد یکی از آنها فرزند خود او نیست و از آن اطلاع ندارد. این موارد به علت عدم حاکم شدن قوانین و ارزشهای دینی در جامعه است.
آینده چنین جوامعی آزادی زنا با محارم است هر جند کم و بیش در این جوامع زمینه بروز آن مشاهده می شود.
اگر ما بتوانیم اسلام و حجاب را آنگونه که هست تشریح کنیم خیلی از ذهنیت ها در جهان تغییر می کند. وقتی برای زنان، نگاه اسلام به زن و حجاب مطرح گردد، بسیاری از آنان به این دین آسمانی گرایش می یابند. به علت وجود این واقعیت هاست که غرب برای جلوگیری از نفوذ اسلام در بین جوامع خود به تحریف در باره عقائد اسلام روی آورده است. اگر اصل اسلام موجب گریز این جوامع از اسلام می شد نیازی به تحریف نمی دیدند.
غربی که همه نوع فساد و فحشا در آن آزاد است نمی تواند رعایت حجاب توسط زنان و دختران مسلمان را را تحمل کند و تا آنجا پیش می رود که دختران نوجوان را به دلیل رعایت حجاب از تحصیل محروم می کنند.
توصیه به خانمهایی که عامدا اندام خود را در جامعه به نمایش می گذارند این است که احساس کمبود شخصیتی خود را با افزایش علم و عمل صالح جبران کنند که ارزشی ماندگار خواهد بود، نه با نمایش اندام که بر فرض کسب احساس کاذب، امری گذرا است و آسیب های اجتماعی بسیاری را به دنبال دارد.
در جامعه ایران از عبارت بدحجابی به نحو صحیحی استفاده نمی شود.
بد حجاب در حقیقت باید به کسی گفته شود که اندام خود را آنطور که شایسته است نمی پوشاند. مثلا حساسیتی به پیدا شدن موی خود ندارند هر چند قصد نمایش و خودنمایی و تحریک دیگران را نداشته باشد.
زنانی که خود را آرایش می نمایند و زیباتر از آنچه هستند به نمایش می گذارند شایسته عبارت دیگری هستند. شاید عبارتی مشابه "جلوه فروشان" برای آنها مناسب تر باشد.
تفاوت جلوه فروشان با خود فروشان این است که جلوه فروشان عملا خواسته یا ناخواسته به تحریک شهوات شیطانی می پردازند بدون اینکه شهوت برانگیخته را ارضاءنمایند، در حالی که خودفروشان به ارضاء مشتریان خود روی می آورند. در حقیت می توان جلوه فروشان را بازار یابانی برای خودفروشان محسوب نمود.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که زیایی اگر وارد عرصه تحریک جنسی در روابط اجتماعی نشود مذموم نیست. بطور مثال برخی ها چادرهای گلدار را بر می گزینند یا در محافل زنانه به آرایش خود می پردازند. چون در بین زنان جذابیت جنسی و تحریک پذیری به صورت طیعی وجود ندارد، لذا منعی برای آن گذاشته نشده است. بنابراین آنچه در اسلام منع شده است با هدف جلوگیری از تحریک شهوات جنسی در روابط اجتماعی و نامشروع است.