گنجی: شما سبزها همان مجاهدین خلقید!


گنجی: شما سبزها همان مجاهدین خلقید!
همه ادعاهای تقلب و نامه لاریجانی و لغوسفر رهبری به قم و... دروغ بود!
گنجی: شما سبزها همان مجاهدین خلقید!
شیوه نپذیرفتن خطا شیوه سازمان مجاهدین خلق است که حتی حاضر نیستند خطا بودن عملیات فروغ جاویدان یا انقلاب ایدئولوژیک را بپذیرند. آیا وظیفه سبزها این است که همه کارهای انجام شده به اسم جنبش سبز را درست بخوانند و مانند سازمان های چریکی، حزب توده و دیگران، هر ناقدی را به رژیم وصل کنند؟
  اکبر گنجی ول کن سبزهای مدعی تقلب نیست و می گوید کسانی که وی را به خاطر تردید و ادعای تقلب مورد هجمه و تخریب قرار داده اند، به روش سرکوب سازمان مجاهدین خلق (منافقین) عمل کرده اند. این در حالی است که گنجی از دوره اصلاحات تاکنون خود به همین روش عمل می کند.

گنجی که جزو 5 عضو اتاق فکر فتنه سبز در خارج (حلقه جرس) است، در مقاله ای نوشت: گروهی از سبزها مدعی اند میرحسین موسوی در انتخابات برنده شد حالا اگر کسی بپرسد دلایل این مدعا چیست، گویی اسطوره ای را زیر سوال برده است. اگر چنان قرائن و شواهدی برای اثبات مدعا وجود ندارد، این ادعا اخلاقاً پذیرفتنی نیست. شیوه نپذیرفتن خطا شیوه سازمان مجاهدین خلق است که حتی حاضر نیستند خطا بودن عملیات فروغ جاویدان یا انقلاب ایدئولوژیک را بپذیرند. آیا وظیفه سبزها این است که همه کارهای انجام شده به اسم جنبش سبز را درست بخوانند و مانند سازمان های چریکی، حزب توده و دیگران، هر ناقدی را به رژیم وصل کنند؟ آیا سبزها کمیته مرکزی و دفتر سیاسی دارند که براساس «حقایق محض» بر ساخته حزب پیشرو، افراد را طرد و حذف کنند؟ این مالکیت از کجا آمده است؟

وی همچنین از ماهیت نامه جعلی منتشره در سایت جرس که طی آن ادعا شده بود رئیس قوه قضائیه نامه استعفا و اعتراض به رهبری نوشته، پرده برداشت و نوشت: خطر تکرار روش های شکست خورده غیراخلاقی را نباید دست کم گرفت. چگونه کسانی به خود اجازه می دهند به نام صادق لاریجانی به ]آیت الله[ خامنه ای نامه بنویسند و آن را منتشر سازند؟ آخر صادق لاریجانی دارای کدام سابقه است که توان نوشتن چنان نامه هایی را داشته باشد؟ نکند صادق لاریجانی به آیت الله منتظری دیگری تبدیل شده است؟ مگر غیر از این است که در سرکوب سبزها دقیقاً همان کاری را کرد که نظام میخواست؟

دروغ نوشتن، محدود به نوشتن نامه جعلی برای صادق لاریجانی نبوده و نیست. در سفر رهبری به قم هم دروغ های بسیاری بافته و ساخته شد که یکی تکذیب شد؛ از لغو سفر به قم تا عدم دیدار مراجع تقلید. آخر در حوزه های علمیه چه ظرفیت مخالفت با رژیم اسلامی وجود دارد؟ اگر رژیم جمهوری اسلامی نباشد، وضع روحانیت و حوزه ها بهتر از اکنون خواهد بود؟ پس این چه ادعایی بود؟ چگونه می توان در مذمت دروغگویی نوشت و همزمان ده ها دروغ گفت؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد