یکی از کارگزاران صهیونیست و ضددین رژیم پهلوی ضمن حمایت چند باره از منافقین جدید در ایران اعلام کرد فعلا وقت شعار سکولاریسم و مخالفت با مذهب نیست.
داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی (سانسورچی ارشد) رژیم پهلوی، درباره این که چرا با شعار سکولاریسم برای جنبش سبز مخالف است، می گوید: من مخالف سکولاریسم نیستم. 18 سال پیش در منشور حزب مشروطه از جدایی دین و سیاست دفاع کردم، اما امروز برای نخستین بار بر همگرایی بر سر دموکراسی و حقوق بشر رسیده ایم که سکولاریسم را هم در بر می گیرد. سران جنبش سبز در ایران کمتر از بیرونی ها به اهمیت کوتاه کردن دست مذهب از حکومت آگاه نیستند ولی مبارزه برای آنان تفنن نیست و هزینه هایش به برپایی نشست ها محدود نمی شود. آنها در جامعه ای عمیقا مذهبی برای دموکراسی لیبرال کار می کنند و از برانگیختن بیهوده احساسات مذهبی می پرهیزند. سکولاریسم آنان، هوشمندانه، بخشی از یک برنامه سیاسی پردامنه است نه موتور یا پرچم آن.
داماد سرلشکر زاهدی (عامل کودتای 28 مرداد 32) که با نشریه ضدانقلابی تلاش می کرد، با این سؤال مواجه شد که «آیا به هم رسیدن نیروهای ظاهراً متفاوت اپوزیسیون، از چپ و راست، پادشاهی و جمهوری تا قومگرا و ناسیونالیست را نباید یک موفقیت تلقی کرد؟». همایون در پاسخ گفت: من به نتایج آن تاکنون می نگرم و چیز قابلی نمی بینم. هر به هم رسیدنی موفقیت نیست. اگر گروهی از چپ و راست و جمهوری خواه و سلطنت طلب و ناسیونالیست به هم برسند و در سکولاریسم متوقف شوند یا دعوای رهبری جنبش داشته باشند چه جای شادی است.
سؤال دیگر از همایون این بود، «گذاشتن همه تخم مرغ ها در یک سبد شرط عقل نیست، آیا عاقلانه نیست با احتمال تسلیم یا نابودی چهره هایی چون موسوی و کروبی و..، چیزی برای روز مبادا داشته باشیم؟ اگر مخالفان تعهد نداده اند که تا ابد پای این چهره ها بنشینند، آیا تدارک بدیل دیگری، به یاری آنها در مبارزه نیست؟».
این سلطنت طلب فراری در پاسخ گفت: «این کلمه «بدیل» هم هر بار مانند کلمات «تعمیق جنبش» و «هجمه» مثل صدایی ناخوش در گوش می پیچد. درست است که اگر موسوی و کروبی را بگیرند سخنگویان دیگری لازم است اما جایگزین ها اگر در ایران نباشند بیش از آنچه که هستند می توانند بکنند؟ جایگزین سازی در این مرحله به فرض اگر به جایی هم برسد به انحراف و تکه تکه شدن جنبش کمک خواهد کرد. من اصلا بختی برای مدعیان نمی بینم.
یادآور می شود داریوش همایون سردبیر نشریه صهیونیستی آیندگان بود و بارها اعلام کرده که وقوع انقلاب اسلامی بزرگترین کابوس زندگی 85 ساله اش بوده است.
داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی (سانسورچی ارشد) رژیم پهلوی، درباره این که چرا با شعار سکولاریسم برای جنبش سبز مخالف است، می گوید: من مخالف سکولاریسم نیستم. 18 سال پیش در منشور حزب مشروطه از جدایی دین و سیاست دفاع کردم، اما امروز برای نخستین بار بر همگرایی بر سر دموکراسی و حقوق بشر رسیده ایم که سکولاریسم را هم در بر می گیرد. سران جنبش سبز در ایران کمتر از بیرونی ها به اهمیت کوتاه کردن دست مذهب از حکومت آگاه نیستند ولی مبارزه برای آنان تفنن نیست و هزینه هایش به برپایی نشست ها محدود نمی شود. آنها در جامعه ای عمیقا مذهبی برای دموکراسی لیبرال کار می کنند و از برانگیختن بیهوده احساسات مذهبی می پرهیزند. سکولاریسم آنان، هوشمندانه، بخشی از یک برنامه سیاسی پردامنه است نه موتور یا پرچم آن.
داماد سرلشکر زاهدی (عامل کودتای 28 مرداد 32) که با نشریه ضدانقلابی تلاش می کرد، با این سؤال مواجه شد که «آیا به هم رسیدن نیروهای ظاهراً متفاوت اپوزیسیون، از چپ و راست، پادشاهی و جمهوری تا قومگرا و ناسیونالیست را نباید یک موفقیت تلقی کرد؟». همایون در پاسخ گفت: من به نتایج آن تاکنون می نگرم و چیز قابلی نمی بینم. هر به هم رسیدنی موفقیت نیست. اگر گروهی از چپ و راست و جمهوری خواه و سلطنت طلب و ناسیونالیست به هم برسند و در سکولاریسم متوقف شوند یا دعوای رهبری جنبش داشته باشند چه جای شادی است.
سؤال دیگر از همایون این بود، «گذاشتن همه تخم مرغ ها در یک سبد شرط عقل نیست، آیا عاقلانه نیست با احتمال تسلیم یا نابودی چهره هایی چون موسوی و کروبی و..، چیزی برای روز مبادا داشته باشیم؟ اگر مخالفان تعهد نداده اند که تا ابد پای این چهره ها بنشینند، آیا تدارک بدیل دیگری، به یاری آنها در مبارزه نیست؟».
این سلطنت طلب فراری در پاسخ گفت: «این کلمه «بدیل» هم هر بار مانند کلمات «تعمیق جنبش» و «هجمه» مثل صدایی ناخوش در گوش می پیچد. درست است که اگر موسوی و کروبی را بگیرند سخنگویان دیگری لازم است اما جایگزین ها اگر در ایران نباشند بیش از آنچه که هستند می توانند بکنند؟ جایگزین سازی در این مرحله به فرض اگر به جایی هم برسد به انحراف و تکه تکه شدن جنبش کمک خواهد کرد. من اصلا بختی برای مدعیان نمی بینم.
یادآور می شود داریوش همایون سردبیر نشریه صهیونیستی آیندگان بود و بارها اعلام کرده که وقوع انقلاب اسلامی بزرگترین کابوس زندگی 85 ساله اش بوده است.