تیر اندازی منافقین در میدان امام حسین

تیر اندازی منافقین در میدان امام حسین
عصر دیروز ماموران گمنام امام زمان (عج) با شلیک تیر یک خودرو "بی ام و" قهوه ای رنگ در میدان امام حسین (ع) که چهار سرنشین داشت را متوقف کردند که سه نفراز سرنشینان دستگیر و یکنفر نیز متواری شد.

بنابراظهارات شاهدان این حادثه ساعت 18.15 دقیقه دیروز 7 مهر ماه واقع شد.

حاضرین در این صحنه  اظهار می کنند در ابتدا یک خودرو بی ام و قهوه ای رنگ که خیابان 17 شهریور را از مسیر جنوب به سمت شمال طی می کرد در میدان امام حسین توسط عده ای از مامورران گم نام امام زمان (عج) متوقف شد.

شاهدین این حادثه ادامه می دهند مامورانی که لباس شخصی به تن داشتند سعی کردند مردمی را که وحشت زده شده بودند با فریاد متفرق کنند.

یکی از شاهدین این حادثه می گوید: آن ماموران لباس شخصی داد می زدند که مردم متفرق شوید این ها مسلح و منافق هستند.

در این هنگام یکی از سرنشینان خودرو "بی ام و" با شنیدن این جملات اسلحه کلت کمری را به دست گرفت که مامور لباس شخصی به سمت او تیر اندازی کرده و او را مجرو ح کرد.

با صدای تیر مردم پراکنده می شوند و در همین حین ماموران لباس شخصی وارد عمل شده و سه تن از آنها را دست گیر می کنند اما یک نفر از سرنشینان که به گفته شاهدان لباس قرمز رنگی به تن داشت با دزدیدن یک موتورسیکلت از صحنه متواری می شود.

خبرنگار جهان هنگامی که به صحنه رسید تنها لکه های خون برروی آسفالت خیابان ریخته شده بود.

گلپور: موسوی در آمریکا دانشجو نبود

نویسنده شنود اشباح: دو خواهر؛ یکی سوگلی هویدا و دیگری همسر موسوی
گلپور: موسوی در آمریکا دانشجو نبود
بنده هیچ سابقه‌ ی تحصیلی در این دوره از ایشان در اسناد و لینک های رسمی دانشگاه های آمریکا مشاهده نکرده‌ام. سؤال اینجاست که آقای میرحسین موسوی به عنوان یکی از کلیدهای خداپرستان سوسیالیست چه نسبتی با این مبارزات مسلحانه (که غالباً غیرشرعی و ناهماهنگ با فقهای جامع‌الشرایط بوده است) داشته‌اند؟
رضا گلپور، پژوهشگر و نویسنده ی کتاب جنجالی شنود اشباح ؛ اواخر اردیبهشت سال 1388 (یعنی حدود یک ماه قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری )؛ در پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در میزگرد حزب الله بومهن ، به بررسی نقاط مبهم در سوابق میرحسین موسوی و همسرش زهره کاظمی مشهور به زهرا رهنورد پرداخت.

گلپور ضرورت هوشیاری و دقت مضاعف در سوابق قبل از انقلاب این زوج را با توجه به احتمال قرار گرفتن آنها در عالی ترین جایگاه اجرایی کشور مورد تأکید قرار داده بود.

گلپور به ضرورت دقت مردم هوشیار در یافتن پاسخ مناسب به این سؤال راهبردی پرداخت که:
چگونه در ضداسرائیلی ترین پدیده تاریخ صهیونیسم (یعنی پیروزی انقلاب اسلامی)، سیّدی از اعضای شبکه‌‌ مزدوران حقوق‌بگیر سفارت منحوسه‌ صهیونیستی (با مهندسی افکار عمومی و حتی حمایت برخی خوبان و خواص ) به عرصه ی رقابت انتخاباتی و حتی به کلیدی‌ترین پُست اجرایی جمهوری اسلامی رسانده می‌شود؟!

وی با اشاره به اینکه رستنگاه سیدابوالحسن بنی‌صدر از حیث اصول و التزام به آن با ولایت و روحانیت اصیل انقلاب، یکی نبود، افزود: بنده با نهایت احترام از باب ادای وظیفه‌ خود، به عنوان یک شهروند ساده در نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم نقاط مبهم موجود در سوابق جناب آقای میرحسین موسوی و همسرش را خاطر نشان و مطرح نمایم . چرا که امکان نفوذ فرصت طلبان در آب نمک خوابانده شده را به وضوح می بینم .

آرزو دارم با بیان شفاف و عاقلانه ی آقای موسوی و یا همسرشان، حسن‌ظن امثال اینجانب در عدم نقش آفرینی موسوی در سناریویی نظیر به قدرت رساندن بنی صدر ،تبدیل به یقین گردد.

...سؤال بسیار اساسی که ایشان باید هرچه سریعتر به آن پاسخ بگویند اینست که چگونه ایشان حدود 2 سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط نظام ستمشاهی، به همراهی همسرش سر از آمریکا درآورد؟

بنده هیچ سابقه‌ ی تحصیلی در این دوره از ایشان در اسناد و لینک های رسمی دانشگاه های آمریکا مشاهده نکرده‌ام. چرا درست پس از سفر ژنرال هایزر به تهران (که جهت برخی تدبیرهای وی در پذیرش سقوط ستمشاه و برنامه ریزی جهت ترور یا کودتا و یا انحراف در مسیر میلیونی طرفداران امام خمینی صورت پذیرفت) ، جناب میرحسین موسوی با همسرش سر از تهران در آورده‌اند؟

...آنچه من امروز احساس وظیفه می کنم حتما در افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد، یافتن پاسخ مناسب به این سوال است که به چه دلیل بعد از سی سال که از استقرار نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، باید خانمی که داعیه بانوی اول شدن را دارد، از بیان اسم و هویت واقعی خود طفره رفته و همچنان و همواره از یکی دو اسم مستعار استفاده ‌کند؟!

... چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟

... چه افرادی و در چه کشورهایی واسطه سفر این خانم، یعنی زهره کاظمی‌آزاد، با اسامی مستعار دیگر، مثل "زینب بروجردی" یا همان "زهرا رهنورد" به آمریکا بوده اند؟

این چه آریستوکراسی است که دو خواهر کاظمی ( زهرا با اسم مستعار ژاله و زهره با اسم مستعار زهرا رهنورد ) بعد از اخراج پدرشان از ارتش توسط معلوم الحالی مثل احمد شاملو کشف میگردند؛ که یکی سوگلی هویدا آخرین نخست وزیر جدی قبل از انقلاب در مصاحبه های تلویزیونی ؛ و دیگری همسر اولین نخست وزیر پابرجای بعد از انقلاب بوده اند.

چرا خواهر مرحومه ایشان، زهرا که تا سال 1383، که در واشنگتن دی‌.سی در گذشت از اسم مستعار "ژاله" استفاده می‌کرد؟

- آیا خانم زهره کاظمی آزاد (همسر میرحسین موسوی) می‌توانند لیست مسافرت های قبل از انقلاب خود را بویژه به پایتخت‌های اروپایی و آمریکا به خاطر بیاورند؟
- ساختمان موسوم به پارک دوپرنس که توسط فرح پهلوی طراحی و در تقاطع شیخ بهایی و ملاصدرای تهران قرار داشته غیر از این دو خواهر، مأمن و مأوای چه خواهران مکشوفه ی دیگری بوده است؟

آیا احکامی که میرحسین موسوی یا سیدمحمد خاتمی با نام مستعار برای این خانم صادر کردند (حداقل در سطح ریاست دانشگاه الزهرا) یا مدارک تحصیلی او برای دریافت حقوق ، قانونی بوده است و حتی یک کپی از شناسنامه ی حقیقی ضمیمه داشته است؟...

خود جناب آقای میرحسین موسوی همانند بسیاری دیگر از عناصر مرتبط با جریانهای مبارزه مسلحانه قبل از پیروزی انقلاب دارای اسم مستعار (حداقل "حسین رهجو" ) می‌باشند که این هویت از مؤسسین به اصطلاح جنبش مسلمانان مبارز بوده‌است.

... نباید فراموش کرد که دو تن از کادرهای جوان حزب ایران یعنی "محمد نخشب" و "عبدالحسین راضی" در اوایل دهه‌ 30 انشعاب کرده و حزب مردم ایران را تحت تأثیر به اصطلاح خداپرستان سوسیالیست تأسیس نمودند و با اعلام وفاداری کامل به "محمد مصدق السلطنه" خود را مترقیان مذهبی برمی‌شمردند. پس از قیام عاشورایی حضرت امام خمینی و مقلدانشان در خرداد 1342، نخشب، نام حزب مردم ایران را به جنبش آزادیبخش ملی ایران (جاما) تغییر داد.
در همین دوران بود که صادق قطب‌زاده به آمریکا رفته و در آنجا با حمایت و همکاری محمد نخشب و دیگر شخصیت های متعلق به جبهه ملی، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا را راه‌اندازی کرده بود.


بعد از کناره‌گیری "عبدالحسین راضی" از سیاست و مرگ نخشب در آمریکا در دهه‌ی 1350، دو نیروی کلیدی "جاما" و طرفدارانشان به مبارزه‌ قهرآمیز و مسلحانه روی آوردند. جالب است که هر دو جریان خود را خداپرستان سوسیالیست می‌خواندند. این دو نفر کلیدی، یعنی "کاظم سامی کرمانی"، روانپزشک مقیم تهران (که قتل عجیب او همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد) و "حبیب‌الله پیمان"، دندانپزشک مقیم تهران (پس از همراهی عناصری چون رسول رزق ‌جوقناد، حسین زادعیسی، مصباح تلقینی و دیگران) در دهه‌ پنجاه به آموزش تولید مواد منفجره و خرید سلاح و مهمات و مبارزه‌ قهرآمیز مسلحانه روی آوردند.

سؤال اینجاست که آقای میرحسین موسوی به عنوان یکی از کلیدهای خداپرستان سوسیالیست چه نسبتی با این مبارزات مسلحانه (که غالباً غیرشرعی و ناهماهنگ با فقهای جامع‌الشرایط بوده است) داشته‌اند؟
از آنجا که در خط مشی جاما همکاری های تاکتیکی با چریک های اکثریت فدایی خلق و نیز حزب توده کاملاً تعریف شده بوده است و هر دوی این دو جریان مستقیماً با سرویس های جاسوسی ابرقدرتها در تعامل مستقیم بودند، جناب میرحسین موسوی به عنوان عضو همراه این گروهک (جاما) تا چه اندازه درگیر این تعاملات بوده‌است؟

چرا جاما به عنوان مخفف جنبش اسلامی مردم ایران با زیرکی و ظرافت تغییر نام داد؟

هزینه‌ اقامت قریب به 2 سال میرحسین و همسرش از کجا و چگونه تأمین گردیده بود؟ ایشان در قبل از پیروزی انقلاب به مفهوم مبارزاتی (و نه فامیلی و نژادی) ارتباط با کدامیک از بزرگان حول امام خمینی را داشت؟

میرحسین 2 سال سپاهی دانش در شهرکرد بوده است و سپس سر از واشنگتن دی.سی درآورده است. دفتر شرکت مشاوره معماری سمرقند با چه هدفی و با سرمایه چه مجموعه‌ای توسط ایشان تأسیس و راه‌اندازی گردید؟

در سوابق رسمی ایشان آمده متولد 1320، از 1332 از تبریز به تهران آمده، در مدارس "جامی" و "عنصری" تبریز و بعد از ورود به تهران دبیرستان "جعفری" و در سال آخر مدرسه‌ "مروی"، در سال 1348 گویا کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری و شهرسازی گرفته و "حسن آلادپوش"، "عبدالعلی بازرگان"، "محمدعلی نجفی"، مهندس "حجت"، مهندس "نقره‌کار"، مهندس "محمد بهشتی"، مهندس "انوار" طبق اعلام ایشان دوستان صمیمی‌ او هستند.

خداپرستان سوسیالیست سه هدف عمده از تشکیل جاما را به این شرح تبلیغ می‌کنند: حمایت از مذهبی‌های سازمان مجاهدین خلق، پشتیبانی از اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، حمایت از جنبش توده‌ای مردم ایران؛ میرحسین موسوی در راستای تحقق سه هدف فوق با چه سازمانها و افرادی تعامل داشته است؟

البته در بحث بعد از انقلاب ایشان هم که به شهید بهشتی و شهید رجایی وصل شدند، مطالب و اسناد بسیار مهمی از شهید آیت(ره) و هشدارهای این شهید گرانقدر به شهید بهشتی وجود دارد که در صورت لزوم ریز به ریز‌ آنها ‌‌باید طرح و بررسی گردد و به حول و قوه‌ی الهی این کار را صورت خواهم داد.

گلپور در جمع‌بندی مطالبش گفت: بسیار جالب است که غالب کسانی که امروز با برادر جوان، پرنشاط، مخلص و شهادت‌طلبمان دکتر محمود احمدی نژاد که همانند رجایی مظلوم آماج دشنام های احزاب گوناگون اعوجاج ‌دار در تولی و تبرایشان می‌باشد، دارای این درد مشترک خانم کاظمی آزاد و آقای موسوی هستند، یعنی هویت‌های دو یا چندگانه‌ی مستعار داشته و دارند که بد نیست برای ماندن در حافظه‌ عزیزان و مطالعه برخی را مرور کنیم :

- روحانی شهیر اردستانی "محمدحسین جعفری"، مشهور به "حسین شریعتی"، معروف به "شیخ‌الشریعه"، با نام مستعار "شیخ‌الرئیس".
- "سعید حجاریان کاشی"، مشهور به "سعید مظفری"، معروف به "جهانگیر صالح‌پور" یا "مستر بریدی".
- "حسین توکلی"، معروف به "حسین محمدی" (عماریون)

نقدی: سرنوشت دشمنان شبیه شاه و صدام

در نشست هم‌اندیشی و تعامل با فرماندهان
نقدی: سرنوشت دشمنان شبیه شاه و صدام

رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: عاقبت کسانی که امروز مقابل انقلاب ایستاده‌اند مانند سرنوشت شاه و صدام می‌شود.

محمدرضا نقدی عصر امروز در نشست هم‌اندیشی و تعامل با فرماندهان رده‌های مقاومت نمونه و حلقه‌های طرح صالحین سپاه قدس گیلان، دفاع مقدس را مشعشع‌ترین قطعه تاریخ ملت ایران دانست و اظهار داشت: دفاع مقدس یکی از درخشان‌ترین مقاطع بشریت است که ملتی مردانه و شجاعانه مقابل ظالمان دنیا ایستاد.
وی با بیان اینکه در جنگ تحمیلی شرق و غرب یکی شده بودند و گروه‌های مرتجع منطقه نیز در خدمت آنها بودند، افزود: ملت ایران ایستاد و این پایداری یک اعجاز بوده و افتخاری برای کشور محسوب می‌شود.
نقدی با اشاره به 8 هزار شهید گیلان تصریح کرد: انسان‌هایی که برای دیگر ملت‌ها افسانه‌اند تنها در این جامعه حقیقت پیدا کردند و ما آنها را لمس کردیم.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین اخلاص را محصول مکتب اسلام و اهل بیت(ع) ذکر کرد و گفت: این اسلام بود از ملتی انسانی‌هایی ساخت که در عملیات‌ها با وجود شدت حمله خاکریزهای خود را ترک نمی‌کردند.
وی با تاکید بر اینکه مقاومت رزمندگان در دوران دفاع مقدس جای خود را در دنیا باز کرده است، خاطرنشان کرد: این مقاومت با سرعت فوق‌العاده در جهان پیش می‌رود و دشمنان سراسیمه شده‌اند.
نقدی عاقبت کسانی که امروز مقابل انقلاب ایستاده‌اند را مانند سرنوشت شاه و صدام بیان کرد و افزود: دشمن در گذشته با ترکیبی از سلاح‌های شرقی و غربی در جبهه روشنی با ما مقابله می‌کرد اما در حال حاضر متوجه رمز اصلی این مقاومت اعجازآمیز شده و می‌داند که با اسلحه و تفنگ نمی‌تواند بر این ملت ایران فائق آید.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین بیان داشت: دشمن تمام تلاش خود را به‌کار می‌برد تا ولایت و ایمان که رمز اساسی مقاومت ملت ایران است، را از بین ببرد.
وی ادامه داد: دشمنان مکتبی ندارند که مانند شهدای والامقام انقلاب اسلامی به ما معرفی کنند و مجبورند اسطوره‌های تخیلی بسازند.
نقدی مکتب‌های اقتصادی، جامعه‌شناسی و ... غرب را شکست خورده خواند و تصریح کرد: جامعه آمریکا و غرب در حال اضمحلال است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: آمریکا با وجود اینکه بیش از 95 درصد رسانه‌ها در اختیارش قرار دارد اما منفورترین کشور دنیا لقب گرفته است.
وی با بیان اینکه دنیای غرب در مقابل جوهر ایمان تنها به تخریب آن رو آورده است، خاطرنشان کرد: غرب ابتذال را با 3 هزار شبکه ماهواره‌ای در دنیا ترویج می‌کند که 80 شبکه آن به زبان فارسی است.
نقدی به قرآن‌سوزی در غرب اشاره کرد و گفت: کسانی که قرآن را آتش می‌زنند کتابی به ما ارائه کنند که از دستورات آن در زندگی استفاده کنیم در حالی که چنین کتابی ندارند و تنها به تخریب رو آورده‌اند.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه آمریکائی‌ها دچار تناقض‌گویی شده‌اند، تصریح کرد: برخی در رفتار آمریکا دنبال منطق و استدلال می‌گردند و به آنها می‌گوییم به دنبال استدلال نگردید زیرا آمریکا از صلابت ملت ایران دیوانه شده است.
وی با بیان اینکه در حال حاضر با خلأ قدرت در جهان مواجه شده‌ایم، افزود: دنیا در آستانه خلأ قدرت قرار دارد زیرا تفکر سوسیالیستی فروپاشیده و سرمایه‌داری نیز شکست خورده است.
نقدی، بسیجیان را محور حرکت اسلام خواند و بیان داشت: دشمنان در دفاع مقدس و دوران پس از آن و همچنین در فتنه‌های سال گذشته پیچیده‌ترین فتنه‌ها برای ملت ایران را رقم زدند که هیچ ملتی از آن سربلند بیرون نیامده و برای نخستین بار است ملتی از این فتنه‌ها با محوریت بسیج سربلند بیرون آمده است.

یک فتنه گر دیگر از کشور فرار کرد

یک فتنه گر دیگر از کشور فرار کرد

یک همکار جریان فتنه و براندازی که در برخی رسانه ها و نشریات نفوذ کرده بود، پس از احضار و بازجویی از کشور گریخت.

سایت آفتاب (وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص) دیروز بدون اینکه به خبر فرار احمد جلالی فراهانی اشاره کند، از احضار نامبرده به وزارت اطلاعات و دادسرای اوین به اتهام جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی خبر داد. وی بهمن ماه سال گذشته به همراه چند نفر از روزنامه نگاران فعال در تحریک به آشوب بازداشت و مدتی بعد آزاد شده بود.

آفتاب در معرفی نامبرده می نویسد: «فراهانی دبیر سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر بود که سابقه همکاری با روزنامه های تهران امروز (به عنوان دبیر سرویس اجتماعی)، روزنامه همشهری (دبیر سرویس حوادث)، خبرگزاری سی اچ ان ]میراث فرهنگی[، روزنامه جام جم، روزنامه اعتماد، روزنامه اعتماد ملی و شرق را دارد. او از خبرنگاران روزنامه ایران در دوره اصلاحات بود که در مدیریت جدید این روزنامه اخراج شد.»
هرچند آفتاب به کتمان فرار نامبرده پرداخت اما همزمان سایت ضدانقلابی روزنت از خروج وی از کشور خبر داد و با وی مصاحبه کرد. نامبرده از دوستان حسین درخشان است.
یادآور می شود عناصر زنجیره ای از این دست طی چند سال اخیر جذب برخی نشریات شبه اصولگرا شده اند. این طیف از نشریات بیشتر با هدفگذاری رقابت های انتخاباتی و سیاسی و حزبی تأسیس می شوند و چون موسسان تخصص یا فرصت کافی برای نظارت بر آنها ندارند عملاً توسط تیم های اجاره ای که توسط برخی دلالان معرفی و پیشنهاد می شوند، مدیریت می شوند. این طیف نشریات و سایت ها نقش وسیعی در اختلاف افکنی میان دولت، مجلس، شهرداری و دیگر دستگاه ها ایفا می کنند.
احمد جلالی در مصاحبه با روزنت گفته است «80 درصد خبرهای انتخاباتی خبرگزاری مهر، به نفع میرحسین موسوی بود. استراتژی، حمایت حداکثری از موسوی بود». وی همچنین می گوید «اگر من خبری را تهیه می کردم که ضد آقای قالیباف و مصالح او بود، آن خبر نمی رفت روی خط حتی اگر مستند بود و عکس و فیلم داشتیم... این را اضافه کنم که شهرداری تهران سالانه 300 میلیون بابت اداره سایت سما که متعلق به شهرداری است، به خبرگزاری مهر پول می دهد. به همین خاطر مدیران شهرداری تهران هر دخالتی که می خواستند در خبرها می کردند]...[»
وی درباره دلایل فرار از کشور گفت: من نمی خواستم در مورد همکارانم تک نویسی کنم. نمی خواستم بنویسم مثلاً فلان کسی که توی روزنامه همکار من بوده، الان در رادیو یا تلویزیون بی بی سی است، در رادیو فردا است، کیست؟ زنش چه کاره است؟ نمی خواستم همکاری کنم... الان هم ]در خارج کشور[ برنامه ام این است که در یک رسانه خوب و حرفه ای کار کنم ضمن اینکه می خواهم دوره دکتری را هم بخوانم و تمام کنم.
گفتنی است روزنامه «ت»، «خ»،«م» (جدیدالتأسیس) «ف» و «ه» در زمره نشریاتی هستند که در کنار سایت هایی نظیر «ع»، «ت»، «ف» و «ش» با بی مبالاتی نسبت به جلب همکاری برخی عناصر زنجیره ای تمایل نشان داده و آنها را در تحریریه خود مستقر کرده اند. اتفاق مشابهی پیش از این برای روزنامه تعطیل شده خورشید (مدعی حمایت از دولت) رخ داد و از این جهت عناصر نفوذی برای نزدیکی به نشریات حامی دولت یا شهرداری و مجلس و... تفاوت چندانی قائل نیستند.

اگر آیت الله هاشمی نبودید می گفتم حرفتان عوامانه است

اگر آیت الله هاشمی نبودید می گفتم حرفتان عوامانه است
اگر آیت الله هاشمی نبودید می گفتم حرفتان عوامانه است

آیت الله صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه در بیست و یکمین گردهمایی ائمه جمعه سراسر کشور با اشاره به وقف دانشگاه آزاد گفت: آن زمان که در دستگاه قضائی دستور توقف اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی داده شد، نظر من این نبود و اعلام کردم که اعمال ماده 18 می کنم.

وی اضافه کرد: البته من کسی نیستم که اعمال نفوذ کنم چون قاضی در رأی خود مستقل است. البته قضاوت باید عادلانه باشد.

آملی لاریجانی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری بررسی فقهی و حقوقی وقف دانشگاه آزاد را به بنده محول کردند، تصریح کرد: من هم نظراتم را نوشتم و تقدیم کردم و ایشان هم راضی بودند.

وی افزود: اینجا می خواهم از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام با تمام احترامی که برای ایشان قائلم در خصوص سخنان اخیرشان درباره وقف دانشگاه آزاد، گلایه کنم.

وی افزود: اگر ایشان نبودند اعلام می کردم حرف عوامانه ای است زیرا ما قصد باطل کردن وقف را نداریم بلکه حرف ما این است که این وقف منبطل بوده است.

رییس دستگاه قضا با بیان اینکه این حرف ها در یک مجمع عمومی پذیرفتنی نیست و شایسته شما هم نبود، گفت: متاسفم که اینگونه قضاوت می شود حرف های ما فنی و دقیق است. انشاءالله وقتی لازم باشد مجموع مدارک را ارائه خواهیم کرد.