![]() |
تحقق انقلاب اسلامی از همان آغاز با دغدغه احیای قبله اول مسلمین همراه بوده است؛ آنجا که فریادگر اسلام ناب محمدی – امام خمینی (ره) - قدس را پاره تن اسلام نامید. مسلم است که نمیتوان انقلابی را که با نام اسلام و برای حیات بخشی به آن پا گرفته است، از اتصال با وزنه بزرگی همچون قدس که از ارکان اسلام است منقطع کرد و بدون همراهی آن قدم برداشت و پیش رفت. توجه ویژه انقلاب و امام به مسئله فلسطین و پرداختن به آن از چند منظر توجیه پذیر وقابل دفاع است: اول/ عواطف انسانی و مفاهیم بلند اخلاقی و بشری حکم می کند در شرایط ظلم مسلم یک گروه مقتدر- که به انواع سلاحها مسلح است - علیه مردمی که برای مبارزه، سلاح جان را به کف می گیرند و از لحاظ هر گونه امکانات، در تنگنا هستند، یاریگر مستضعف باشیم. دوم/ اسلامی که اهتمام به امور مسلمین را شرط بقا بر مسلمانی برمی شمرد، اجازه نظاره کردن اندوه مسلمانان در هر جای عالم و مهر سکوت بر لب زدن، نمی دهد. سوم/ این فرموده قرآن که "لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا" (خداوند تسلط کافران بر مومنین را نمی پذیرد - نساء/141) یک اصل لا یتغیر است و اسلام در همه حال در برابر ذلت مسلمین در مقابل کافران، قاطع و مستحکم ایستاده است. چهارم/ مشخصه صهیونست، دشمنی ذاتی با اسلام است. یهود در جنگ احزاب مشرکین را بر خداپرستان (مسلمین) ترجیح داده و به برتری راه آنان بر خط مشی مسلمانان تصریح می کند و اسلام را بر نمی تابد: «الم تر الی الذین اوتوا نصیبا من الکتاب یومنون بالجبت و الطغوت و یقولون للذین کفروا هولاء اهدی من الذین آمنوا سبیلا» (آیا ندیدی کسانی را که بهره ای از کتاب خدا به آنان داده شده به بت و بت پرستان ایمان می آورند و در باره کافران می گویند: آنها از کسانی که ایمان آورده اند هدایت یافته ترند- نساء/ 51) پنجم/ شاید مهمترین دلیل اهمیت دفاع از فلسطین مقابله با خوی استعماری صهیونیزم و میل سیری ناپذیرش به گسترش محدوده تحت سیطره است؛ آنجا که از تشکیل خاورمیانه بزرگ سخن می گوید. موضع انفعالی در برابر او نه تنها فلسطین و قدس، بلکه جغرافیای بزرگی از کشورهای اسلامی را تحت سلطه خود در می آورد؛ خطری که مسلمین مظلوم در بقیه نقاط عالم همچون چین، کشمیر، چچن، و ... با آن مواجه نیستند وترسی از آن جهت به خود راه نمی دهند، گرچه وظیفه حفظ شئون همه مسلمین، چه خطر گستردن جغرافیای تحت نفوذ دشمن مسلمین، باشد چه نباشد برعهده تک تک مسلمانان است. علاوه بر منش استعماری صهیونیزم، پشتیبانی و حمایت قدرتهای استکباری ازغاصبین، نشانگر خیزش دنیای استکبار علیه مظلومین است. قدس فی الواقع برای استکبار بهانه ای برای تمرین تسلط بر مستضعفان و وسیله ای برای گسترش اقتدار زور گویانه است. شاید از همین روست که رهبر بزرگ انقلاب - امام خمینی- می فرماید:" روز قدس یک روز جهانی است، روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است." نظام جمهوری اسلامی که پرچم دار مبارزه با مستکبرین عالم است و این صفت متعالی را در سی سال استقرار خود، با دفاع از محرومین و مستضعفین جهان و به انحاء مختلف نشان داده است از آرمان متعالی نجات قدس و بیرون کشیدن پاره تن اسلام از چنگال گرگهای گرسنه صهیون به هیچ ترتیب دست نخواهد کشید و به تاسی از امام (ره) تا محو کامل غاصبین از جغرافیای زمین پیش خواهد رفت. منطقا هرکس خود را به نظام اسلامی متصل می داند و از قبل آن، برای خود، کسب اعتبار می کند، نباید از همراهی و حرکت برای قدس عقب بماند، در جا بزند، بهانه تراشی کند و بدتر از همه، مرزبندی جغرافیایی بر آمده ازناسیونالیسم را دستاویزی برای حذف قدس و فلسطین از دایره آرمانخواهی کند. حادثه ای که در قدس 88 به وقوع پیوست و بر حجم سیاهه فتنه گران افزود صرف نظر از آنان که ناآگاهانه در دام فتنه افتادند، نشانگر تضاد ریشه ای آرمانهای جریان فتنه با نقاط هدف نظام مقدس جمهوری اسلامی و هواداران آن بود. شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" نه تنها شیوه ای از همراهی با غاصبان چندین ساله صهیونیست بود بلکه از آنجا که ایرانیت را به طرز فاحشی، بر اسلامیت ارجحیت داد، اثبات کرد که پایبندی به اسلام مورد ادعای آقایان، تنها پوسته ای برای استتار دین ستیزی آنان است. گرچه سران فتنه و آشوبگران اصیل درغائله خرداد 88، بارها سنگ دفاع از ارزشهای انقلاب و همراهی با خط امام را به سینه زدند و با فریب بزرگ همراهی با آمال انقلاب، هواداران پاک و خالصی برای خود گرد آوردند، اما تقابل آشکار آنها با مسئله مهمی چون دفاع از قدس و مردم مظلوم فلسطین و تعلل آنها از این اصل نظام، مبین این واقعیت بود که آنها از قطار نظام - که ریل حرکت آن توسط امام طراحی شده و با درایت و دور اندیشی جانشین برحقش خامنه ای عزیز از آسیب شیطنتهای داخلی و تهاجمات فرهنگی خارجی محافظت شده است - بیرون افتاده اند و علیرغم نگاه جاذبه مدارانه رهبر عزیز انقلاب، برای هم آوایی با آن تقلایی نکرده و نمی کنند. آنها در خیال خام خود، تعادلات بین المللی و حمایت قدرتهای بزرگ را به نفع خود ارزیابی نمودند از آن جهت، همه پلهای پشت سر را خراب کرده و به سراب سبز پیش رو اعتماد کردند. بدین ترتیب آنها فرسنگها از انقلاب و امام ونظام دور افتادند. این بازی خطرناک برای فتنه گران هزینه سنگینی داشت؛ طرد ملی پس از شناخت ملت از دسیسه فتنه گران و طرد بین المللی در پی ناکامی در نیل به نقاط نشان گذاری شده از سوی طراحان خارجی. اما اکنون که آسیبهای جدی این ریاکاری بزرگ برای آنها غیر قابل تحمل شده است در بازی دیگری تلاش می کنند هنوز خود را در دایره نظام نشان دهند و زیر بار طرد ملی نروند: خاتمی در دیدار با جمعی از جوانان و فعالان اصلاح طلب می گوید: «در این مدت نیروهای اصلاح طلب در چارچوب قانون و ضوابط اسلامی خواستار تغییر بودند و می خواستند و می خواهند جلوی انحرافات را بگیرند. متأسفانه کسانی وجود دارند که خود را معیار حق و باطل می دانند و به همین دلیل اگر کسی نیز با آنان مخالفت کند تبدیل می شود به فتنه گر در حالی که ما معتقد هستیم که قانون و ارزش های انقلاب و مصالح کشور و مردم معیار هستند». وی سپس به طرز مکارانه ای دیگران را به خروج از نظام متهم می کند و برای ممانعت از حذف، به فرار رو به جلو دست میزند: «یک سال است که مردم در حال دادن هزینه هستند و حتی در بسیاری از جمع ها اگر برگزار شود، نمی شود از آرمان های انقلاب و امام دفاع کرد! ما می خواهیم در چارچوب نظام و قانون کار کنیم اما عده ای نمی گذارند و به نظر ما آنها هستند که از نظام خارج هستند». وی همچنین در دیدار با اعضای سابق اتحادیه انجمن های اسلامی در اروپا می گوید: «حاکمیت یک انتقاد ساده را براندازی نامیده است.» اکنون فتنه گران برای اتصال دوباره به نظام و بهره مندی از گرمای حمایت ملی ورودی های مختلف نظام را می آزمایند. قدس یکی از ورودیهای نظام است و سران فتنه این روز را برای حضور مجدد در موج خروشان ملت بر گزیده اند. آنها برای تسهیل دستیابی به این مسیر به حقه دیگری به نام "آشتی ملی" متوسل شده اند و به بهانه اصالت وحدت بر تفرقه این صوت منکر را در بوق کرده اند. خاتمی در دیدار کمیته دانشجویی سابق دبیرخانه حمایت از فلسطین چنین افاضه کرده است: «باید دید چگونه می توان به وحدت رسید و از خنثی شدن نیروها و انرژی هایی که متأسفانه در جامعه ما بد مصرف می شود بهتر استفاده کرد. واقعا می شود با وجود اختلاف سلایقی که وجود دارد نسبت به بسیاری از مسائل از جمله روز قدس به تفاهمی رسید و در جامعه جوان ما به نوعی شاهد وحدت بود.» او سپس حرکت تهوع آور قدس 88 را پس از یک سال سکوت معنا دار و همراهی تلویحی، تقبیح می کند، و با گستاخی تمام در مقوله فلسطین اظهار نظر می کند: «مسئله یا ایران یا فلسطین برداشت غلطی است. روز قدس نماد حمایت از حق و مبارزه با ظلم، تجاوز و اشغال است. روز قدس به تشخیص و اعلام حضرت امام خمینی و قبول ملت به عنوان نماد حمایت از حق و مبارزه با ظلم، تجاوز و اشغال و سرکوب و آوارگی در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان تعیین شده است. بنابراین جانبداری از فلسطین برای ما یک اصل اسلامی، انسانی و حقوق بشری است.» علی اکبر محتشمی پور نیز در سخنانی تصریح می کند: «معنای حدیث حب الوطن من الایمان عشق و علاقه به سرزمین اسلامی است و در غیر این صورت اگر مسائل ناسیونالیستی مطرح شود، شرک است. لذا اگر عشق به وطن اسلامی را که از آفریقا تا چین را در بر می گیرد پایه گذاری کنیم فلسطین وطن همه ما خواهد بود». و همه این دلسوزی ها برای قدس درحالی مکارانه مطرح می شوند که دشمنان اصلی فلسطین از همکاری فتنه گران اینگونه ذوق زده اند: نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونستی می گوید: «اصلاح طلبان بزرگ ترین سرمایه اسرائیل هستند.» شیمون پرز هم تصریح میکند: «آنها (فتنه گران) به نیابت از ما با جمهوری اسلامی می جنگند.» در حالیکه شعارها و حرکات هنجار شکنانه فتنه گران در آن روز تلخ جراحت تازه ای به قلب زخمی فلسطین و لبنان وارد کرد، سکوت و انفعال سوال برانگیز برخی شخصیتها بر ابهام این موج فتنه انگیز می افزود. اما امروز که التهاب آن روزها فروکش کرده و ملت به مدد بصیرت افزایی حوادث سخت، درک مسئولانه تری از قدس یافته است برخی اظهار نظرها به نظر تاثیر چندانی بر بیداری ملت ندارند و صرفا برای خالی نبودن عریضه بیان می شوند: آیت الله هاشمی در تازه ترین اظهار نظر، مواضع خود را در باب روز قدس چنین بیان می کند: «راه مقابله با چنین رژیمی، تداوم مبارزات مردمی است. مبارزاتی که در داخل، وحدت همه گروههای فلسطینی را بدون تکیه بر حس ناسیونالیستی عربی و با محوریت اسلام میطلبد و در خارج از سرزمینهای اشغالی هم به کمکهای مادی و معنوی حکومتهای اسلامی و حمایتهای مسلمانان نیازمند است. حمایت مسلمانان نیز راههای مختلفی دارد که یکی از مؤثرترین راهها، حضور آنان در راهپیمایی روز قدس است. روزی که با نزدیک شدن به آن، تمام پایههای رژیم نامشروع اسرائیل میلرزد که اگر حضور مردم مسلمان جهان در راهپیمایی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان معنادار باشد، تا مدتها، پسلرزههای آن آرامش و آسایش رژیم صهیونیستی و حامیان آن را خواهد گرفت.» وظیفه ما در قدس89 امروز که اندوخته ای از تجربه های گران قدر فتنه 88 همراه ماست باید برای پاسداشت این روز مقدس و اثر بخشی برجسته تر این روز، راهکارهای حساب شده ای در پیش بگیریم: 1- افزایش جنایتهای رژیم صهیونیستی نسبت به مسلمانان غزه در محاصره اقتصادی، حمله به کاروان کمک رسان به غزه، ادامه شهرک سازی ها و آوارگی بیش از پیش مردم فلسطین، و کشتار روزانه زنان وکودکان و... حکم می کند همه وفاداران به آرمان های مقدس نظام اسلامی حضور پرشکوهتر از سالهای پیش در روز قدس به عمل آورند و شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا را با حنجره های گداخته تر و شور و حرارت انقلابی و ظلم ستیز سر دهند. 2- ضروریست از ورود سران فتنه در صفوف مدافعین حقوق فلسطین ممانعت شود. آنها خارج از نظامند و هیچ نقطه اتصالی با نظام و ملت و امام ندارند. " آشتی ملی" حربه ایست که آنها برای حضور همراه مردم به آن تمسک می جویند اما باید در نظر داشت که وحدت بنابر آنچه رهبر حکیم انقلاب به صراحت بیان فرمودند بر مبنای اصول معنا پیدا می کند و برای آنها که با حرکات رذیلانه در یک ساله اخیر، به واسطه زیر پا گذاشتن اصول، از قطار نظام به دره هلاکت پرت شده اند وحدت نامفهوم است. فلسطین و قدس از اصول نظام است و این اصل مسلم با ناجوانمردانه ترین شیوه از سوی فتنه گران به تمسخر گرفته شد اما سران فتنه گر موضع مناسبی در برابر این ظلم آشکار اتخاذ نکردند. بنابراین اساسا موضعی برای اتحاد سران فتنه با نظام وجود ندارد و از آنجا که صدماتی که سران فتنه به آرمان فلسطین وارد کرده اند با هیچ منطقی قابل اغماض نیست، آنها حق ندارند در بین صفوف ملت حاضر شوند. 3- باید با حضور نوچه های فتنه گر و اراذل اجاره ای، هوشیارانه برخورد شود و از طرح شعارهای بر هم زننده قداست و اهمیت این روز ازسوی آنها، ممانعت شود. برخی سران فتنه و برخی سایتهای حامی فتنه در تحرکات رسانه ای روزهای اخیر طرح مجدد شعارهای سال قبل را به دنباله های فتنه پیشنهاد کرده اند. دیگر برای همگان روشن است، کسانی که دغدغه شان حضور در پاتوق ها و پارتی های شبانه میدان قدس و تجریش و ونک است، روز قدس را یک «پیک نیک سیاسی» می دانند؛ پیک نیکی که امسال برایشان با حسرتی سرد همراه است. توجه به بازتاب شعارهای انحرافی روز قدس سال 88 اهمیت مقابله سرسختانه با اندک اخلالگران را روشن می کند. سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در پیامی پس از انتخابات 88 به حوادث پس از انتخابات ایران اشاره و تصریح می کند: «شعار نه غزه، نه لبنان اثر منفی زیادی داشته بویژه که رسانهها و ماهواره های غربی این شعار را برای ایجاد ذهنیت منفی پوشش میدهند. مردم لبنان از ایران انتظار ندارند که اگر اسرائیل علیه لبنان جنگ بهپا کرد مردم ایران به آنها کمک کنند، اما مردم لبنان لحظهای که اسرائیل به ایران حمله کند، آنها لحظهشماری میکنند نخستین کسانی باشند که علیه اسرائیل وارد جنگ میشوند». این فرزند دلیر امام خمینی چنین ادامه می دهد: «بعد از انتخابات در ایران اتفاقات ناگواری افتاد که موجب خون دل و عزای ما شد و بسیاری افراد از سراسر جهان تماس گرفته و گریه میکردند چون ما هویت خودمان را با هویت نظام جمهوری اسلامی یکسان میدانیم» اگر در روز قدس88، نوچه های شیمون پرز، به عشق جوخه های مرگ اسرائیل، شعار «مرگ بر اسرائیل» را سانسور کردند، اما در روز قدس89، فرزندان خمینی رساتر و با صلابت تر از همیشه فریاد می زند: «هم غزه هم لبنان جانم فدای اسلام» |