اگر هم بتوان در بین اصلاح طلبان به دنبال یک منجی برای جریان اصلاحات گشت، قطعا آن فرد رئیس بنیاد باران نخواهد بود. در واقع باید به سراغ اصلاح طلبانی رفت که در جریان فتنه 88 حاضر به همراهی جریان فتنه نشدند و حتی در برخی موارد به موضع گیری سران این جریان علیه جمهوری اسلامی اعتراضات خفیفی کرده اند.
مواضع و اقدامات هفته های اخیر رئیس بنیاد باران از تلاش برای تعریف یک مرزبندی جدید با دیگر سران فتنه حکایت می کند؛ مسالهای که با انتشار برخی اخبار درباره انتشار قریبالوقوع یک نامه از سوی سیدمحمد خاتمی که در آن بر ضرورت تفکیک جریان اصلاحات از جریان فتنه تاکید شده، ابعاد تازهای به خود گرفته است.
محمد خاتمی در جلسه اخیر بنیاد باران از حمایت قاطع اعضای اصلی برای به دست گرفتن دوباره پرچم جریان اصلاحات توسط خود مطلع شده و به همین دلیل به دنبال تعریف جدیدی از آرایش سیاسی در جبهه مخالفان نظام است تا مشروعیت از دست رفته اصلاحات را برگرداند.
رئیس بنیاد باران در این زمینه به دنبال ایجاد یک "مرز ساختگی" بین جریان فتنه و طیف اصلاحات است تا از این طریق بتواند جریان متبوع خود را زیر تابلوی "اصلاحطلبان معتقد به چارچوب نظام" جمع کند و با معرفی خود به عنوان "ناجی" اصلاحطلبان، نه تنها از حذف این جریان جلوگیری کند که زمینه حضور مجدد آن را در عرصه سیاسی کشور فراهم کند.
وی در عین حال تلاش می کند خود را از زیر "آوار مرگبار فتنه 88" هم بیرون بکشد و همچون موسوی و کروبی به مرگ سیاسی تن ندهد.
این سناریوی مطلوب خاتمی اما، با موانع سختی مواجه است. یکی از این موانع جدی این است که محمد خاتمی همچنان از سوی افکار عمومی به عنوان یکی از اضلاع مثلث سران فتنه شناخته می شود و مواضع وی و حزب متبوعش(مجمع روحانیون مبارز) در جریان اغتشاشات سال گذشته در فهرست اتهامات سنگین او به چشم می خورد.
بر این اساس، آقای خاتمی به همراه مجمع روحانیون به هدایت فتنه 88، صدور بیانیه خونین روز شنبه 30 خرداد 88، حمایت از شعارهای انحرافی "نه غزه، نه لبنان" و "جمهوری ایرانی"، دفاع از جریان هتاک به روزعاشورا و بنیانگذار جمهوری اسلامی و... متهم است. او همچنین به اقدامات ضدانقلاب علیه نظام که زیر پرچم اصلاحات انجام شد، مشروعیت بخشید.
رئیس بنیاد باران با وجود این واقعیت ها و در شرایطی که تا امروز حاضر به عذرخواهی و عقب نشینی از مواضع پیشین خود نشده، قصد دارد سناریوی ایجاد مرزبندی در جریان فتنه را پیش ببرد.
منجی
به همین دلیل کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند وی دیگر نمیتواند نقش "منجی" را برای طیف باقی مانده اصلاح طلب ایفا کند و چهره مخدوش جریان سابق اصلاحات را بازسازی نماید.
آنان بر این باورند که اگر هم بتوان در بین اصلاح طلبان به دنبال یک "منجی" برای جریان اصلاحات گشت، قطعا آن فرد رئیس بنیاد باران نخواهد بود. در واقع باید به سراغ اصلاح طلبانی رفت که در جریان فتنه 88 حاضر به همراهی جریان فتنه نشدند و حتی در برخی موارد به موضع گیری سران این جریان علیه جمهوری اسلامی اعتراضات خفیفی کرده اند.
برخی ناظران سیاسی در این زمینه از "محمدرضا عارف"، معاون اول رئیس دولت اصلاحات، به عنوان یکی از گزینههای رهبری اصلاح طلبان باقی مانده در چارچوب نظام یاد می کنند.
آقای عارف سال گذشته حاضر به همراهی سران فتنه از جمله یار دیرین خود(خاتمی) نشد و در محافل خصوصی انتقادات تندی را نسبت به ساختارشکنیهای آنان مطرح کرد. این موضع عارف از همان زمان به "خیز وی برای در اختیار گرفتن رهبری جریان اصلاحات" تعبیر شد.
بر این اساس، گفته می شود محمد خاتمی قادر به خط کشی میان "خود و جریان اصلاحات" با جریان فتنه نخواهد بود و اصلاح طلبان معتقد به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه برای حضور در صحنه سیاسی باید از همراهی با دوستان سابق خود -که اکنون بخشی از جریان فتنه هستند- دست کشیده و رهبری جدید برای این جریان انتخاب کنند.
البته این اقدام هم با دشواری هایی همراه و نیازمند مرزبندی شفاف اصلاح طلبان باقی مانده با جریان فتنه است چرا که اقدام دیرهنگام برای این مرزبندی ذهنیت منفی افکار عمومی نسبت اصلاح طلبان معتقد را دامن خواهد زد.