انتقادات یاران 6 گانه جریان فتنه
این روز ها بازار نقد و اتهام زنی درمیان اصحاب فتنه بسیار پر رونق وهمه گیر شده است .
این روز ها بازار نقد و اتهام زنی درمیان اصحاب فتنه بسیار پر رونق وهمه گیر شده است .
جریان های مختلفی که در پی سراب قدرت سران فتنه ، بهم پیوسته و خود را در زیر لوای پرچم سبز متحد نموده بودند ، با کنار رفتن ابرهای تیره ای که از سیاه کاری این جریانات فضای این کشور پوشانده بود با واقعیاتی مواجه شده اند که علاوه بر آسیب های امنیتی و برملا شدن پوشش و اختفاء ، به نوعی قدرت تحرک های بعدی و فعالیت های پنهان نیز از آنها گرفته شده است .
این جریانات که هرکدام آبشخور و تشکیلات مستقل و خط و ربط مربوط به خودشان داشته اند ، بستر سازیهای اغتشاشگرانه بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری را بهترین فرصت برای اجرای نقشه های خود یافته بودند ، که با تدبیر صحیح نظام و وحدت بی نظیر مردم مسلمان و ولایتمدار و قدرت نمایی محافظان نظام به جایی رسید که حتی عناصر تشکیلاتی و قدم به مزدها نیز به عافیت طلبی روی آوردند .گزارش «جوان آنلاین» حاکی از آن است که ، این جریانات در روزهای اخیر در رسانه های خود اقدام به نقد و متهم نمودن سران فتنه نموده ودلایل بسیاری را برای ریزش نیرو وشکست برنامه ها و قدرت گرفتن نظام اسلامی ذکر می نمایند و البته در این میان هتاکی هم نثار یکدیگر می کنند که بواسطه عصبانیت و یاس از این جریان می باشد ، نمونه هایی از این انتقادات بصورت خلاصه آورده می شود تا دلایل شکست را از استدلال این عوامل دریابیم :
سلطنت طلبان : اشکال کار این بود که ما باورکرده بودیم رئیس جمهور ، نخست وزیر ورئیس مجلس حکومت دارند برای ما می جنگند . اینها مارا دور زده بودند و بیشتر بازی می کردند تا مبارزه ، این پتانسیل اگر در اختیار شاه زاده قرار می گرفت ، در همان ماه های اول کار یکسره می شد ، مشکل ما بی لیاقتی و کوچک بودن این آقایان بود .
منافقین : سازمان مجاهدین خلق ، تمام بستر های لازم را برای جنبش نوپای سبز فراهم آورد و در عرصه های بین المللی نیز با بسیج هواداران وبرگذاری تظاهرات ومیتینگ ها همه گونه حمایت مادی ومعنوی را بعمل آورد وانتظار می رفت با تداوم خشم انقلابی توده ها ، رژیم ... به.... تاریخ بپیوندد .سازشکاریها ، ضعفهای شخصیتی و بی برنامگی و کشمکش های قدرت موجب فرصت سوزی و احاطه رژیم بر اوضاع گردید . سازمان مجاهدین خلق همواره اعلام کرده است سرنگونی رژیم .... اولویت وهدف نهایی ما می باشد و دست تمام مبارزان راه آزادی را می فشاریم .
لیبرالها : اشتباه این آقایان خلط دین وسیاست در مبارزات می باشد ، مبارزه در شکل بیانیه و تعیین چهار چوب برای هواداران و تعیین مبصر وناظم و گذاشتن شرط وشروط و نصیحت وارشاد ، روشهای جدیدی بود که ما تاکنون سبقه ای از آن نداشته ایم و شاید دلیل آن هم رهبری سه گانه جنبش بوده باشد که در امتداد خود مضحک وشکل کمدی به خود گرفته بود .
کمونیستها : این شکست حاصل بی درایتی رهبران جنبش در عدم استفاده از اقشار مختلف وبخصوص طبقات محروم و پر مایه جامعه همچون کارگران بوده است ، اتکا به هواداران بورژوا و مرفه و بها ندادن به مردم و خوداتکایی دلیل مهمی برای عقب نشینی اپوزسیون می باشد . و بدتر اینکه ظرفیتهای بسیاری سوخت رفته است .
اپوزسیون خارج از کشور : ما شخص موسوی را مسئول این وضعییت می دانیم ، اتکاء بیش از حد ایشان به ..... و سوق دادن جنبش به سمتی که تابعی از رهنمودها و سیاستهای وی باشد ، وغفلت از زمانی که به سرعت از کف می رود و جنگ های کلامی و نامشخص بودن تمرکزدر رهبری جنبش این شرایط را بوجود آورده است واعاده آن شاید غیر ممکن باشد .
جریانات لائیک : اینها هم در نهایت می خواستند یک جمهوری شبیه قبلی درست کنند ، کلا از بیانیه های اینها مشخص بود که بعد از بدست گرفتن قدرت چه کار می خواهند بکنند ولی بهر صورت کار تمام شده است و آمریکایی ها هم دارند کوتاه می آیند .
گفتنی است موارد فوق بخش هایی از دیدگاه جریانات شناخته شده می باشد و البته نظرات جسته وگریخته ای از دیگر متحدین فتنه سبز همچون بهایی ها ، دراویش ، انجمنی ها ،رقاصه هاو همجنس بازان ، اشرار ، گروهک های محارب و... هم در دست می باشد که روح کلی تمام آنها پذیرش شکست و نقد یکدیگر می باشد .
پس از مدارای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در مورد سیاست های فعلی انجمن حجتیه ، این موضوع باعث شده تا برخی اعضای فعال این انجمن جهت تائید مجوز فعالیت خود به مراجع قانونی مراجعه نمایند.
هر چند خوشبختانه این موضوع تاکنون محقق نگردیده و برخی از اعضای این انجمن مدعی اند ، مراجع قانونی می دانند که دیدگاه و عقایدشان بر حق بوده ولی اگر مجوز بدهند از هیاهو و اتهامات گروههای فشار در رسانه ها وحشت دارند!
گفتنی است، چندی پیش تعدادی از عناصر انجمن با برقراری تماس با تعدادی از علما و مسئولین قصد داشتند از شرایط موجود به نفع خود بهره برداری و حمایت آنان را جلب کنند که موفق نشدند.
احمد منتظری با صدور نامه ای به یکی از زندانیان فتنه 88 خواستار عمل وی به فتوای مرحوم منتظری شد.
فرزند ارشد مرحوم حسینعلی منتظری که در ماه های اخیر و پس از وفات پدرش، از وجهه بیت مرحوم منتظری برای حمایت از زندانیان سیاسی و جریان فتنه بهره برده، در نامه خود از احمدپور خواسته است که اعتصاب غذا نکند: سفارش والد بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی منتظری این بود که اضرار به نفس بیش از حد جایز نیست، بنابراین از شما مصرانه خواهش می کنم از ادامه این اعتصاب غذا خودداری نمایید.
گفتنی است، احمد منتظری پسر از درگذشت پدرش، بر بازگذاشتن دفتر وی و اخذ وجوهات شرعیه و پرداخت شهریه اصرار کرده است؛ موضوعی که از سوی برخی از مراجع عظام تقلید خلاف عرف و سنت و "وهن اسلام و مرجعیت" خوانده شده است.
همچنین، هماهنگی دفتر مرحوم منتظری با روحانیون اصلاح طلبی همچون صانعی و بیات زنجانی که دیدارهای متعددی با سران فتنه دارند، از سوی بخشی از علما مورد انتقاد قرار گرفته است.
یکی از مؤسسان انصار حزبالله گفت: در یکی از سایتها دیدیم حجاریان در مقابل سوال منافقین که نظر او را راجع به اعدامهای سال 60 میپرسند، پاسخی نمیدهد و این نشان دهنده این نکته است که او هنوز افراطی است.
عبدالحسین الله کرم در برنامه "دیروز، امروز، فردا " در خصوص به وجود آمدن جریان "انصار حزب الله "، گفت: در سالهای اول انقلاب، کشور با سه جریان انحرافی که بحثهای مختلفی را مانند مخالفت با لایحه قصاص مطرح میکردند رو به رو بود و همین گروههای مخالف و انحرافی با حضور در صحنه و تجمع در میدان بهارستان، بهترین راهبرد را برای اعلام حضور در پیش گرفتند.
وی افزود: وقتی امام (ره) برای گروههایی مانند ملیگراها حکم ارتداد صادر کردند، حضور مردم در صحنه کلید خورد و حرکت اجتماعی "انصار حزبالله " نیز آغاز شد.
یکی از مؤسسان انصار حزبالله با اشاره به سه رویکرد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این جریان، خاطرنشان کرد: رویکرد ما در حوزه سیاست، حمایت از ولایت مطلقه فقیه در مقابل دموکراسی منهای دین است و در رویکرد اجتماعی نیز طرفدار عدالتخواهی در جامعه هستیم.
وی در ادامه با بیان اینکه رویکرد اقتصادی ما در مقابل اصالتِ ثروت قرار دارد، تأکید کرد: کاخهای ثروت بدون ریختن کوخها بنا نخواهد شد و ما در رویکرد اقتصادیمان معتقدیم که منافع توده مردم و ضعفا باید مورد توجه قرار گیرد.
الله کرم با اشاره به دوران سازندگی و بحث تغییر اقتصادی و حذف یارانهها در آن دولت، اظهار داشت: در آن زمان به دلیل ویژهخواریهای برخی افراد و به وجود آمدن طبقه مرفه که ناشی از فاصله طبقاتی بود، باعث شد تا جریان حزب الله با آن رویکرد اقتصادیاش که عدالتخواهی و دفاع از محرومین بود، در مقابل ثروتمندان آن روز شعار اصلی خود را مبارزه با کاخنشینها و حمایت از کوخنشینها مطرح کند.
وی رویکرد سوم جریان حزبالله را در حوزه فرهنگ دانست و بیان داشت: این گروه به نوسازی فرهنگی پرداخته و گرایش به دعا و فعالیتهای قرآنی و بحث مختلف فرهنگی را مورد توجه قرار دادهاند و در مقابل مکتب سکولاریزم که معتقد به جدایی نهاد دین و نهاد مدنی از یکدیگر بود، به دنبال پاسخی برای فطرتانسانهاست.
یکی از مؤسسان انصار حزبالله با اشاره به برجستهسازی تفکر این جریان، افزود: حضور در صحنه حرکت مدنی است که همه گروهها در قانون اساسی میتوانند بدون حرکت مسلحانه در آن شرکت کرده و میتوانند حرفهای خود را بزنند، انصار حزبالله هم در قالب بیانیهها و مقالات و شعارها به برجستهسازی تفکر خود پرداخته و برخورد با اباههگری از رویکردهای اصلی ما بود.
وی با بیان اینکه حزبالله در عرصههای مختلف اجتماعی با هرکسی که ساختار شکنی کند مقابله خواهد کرد، گفت: هر گاه ولایت فقیه و مبادی دین به خطر بیفتد چه از طریق ساختارگراها باشد و چه از طریق ساختارشکنها، ما در مقابل آن میایستیم و فرقی هم ندارد چه کسی در مقابل قرار دارد.
اللهکرم در ادامه تصریح کرد: هنگامی که عدالت اجتماعی توسط هر دولت، جریان یا گروهی به خطر افتد و کسی بخواهد نظام را به اصالت ثروت و رویکرد سکولاریزم برگرداند یا عرصههای مختلفی مانند آزادی جنسی و فمینیستی و آزادی دینی را که توسط بعضی از انسانهای کاذب گفته میشود، مطرح کند با آنها مقابله خواهیم کرد.
وی به تقابل دو جریان جهانی یعنی مکتب اسلام ناب محمدی (ص) و تئوری سلطه نظام مادی غرب اشاره کرد و بیان داشت: این دو جریان فکری مقابل یکدیگر بوده و هر دو در درون خود مواضعی دارند مانند اینکه نظام مادی غرب در اقتصاد به اصالت ثروت معتقد بوده و مکتب اسلام ناب محمدی (ص) به دنبال برقراری عدالت اجتماعی است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: ملت ایران در اوایل دوران پس از جنگ تحمیلی سعی داشت نوعی از سازندگی را در پیش رو قرار دهد و در این راستا فعالیتهای همه جانبهای نیز صورت گرفت.
وی در ادامه تأکید کرد: در برنامه اول متوجه شدیم که جریان مدیریت بسیجی که در جبهه موفق بوده به کار گرفته نمیشود و یک بخش دمکراتیک که در غرب تحصیل کرده، حاکم شده و در جریان مدیریتی کشور از تکنوکراتها استفاده کردند.
یکی از مؤسسان انصار حزب الله با اشاره به اینکه ما در یک وقفه زمانی در دوران سازندگی شاهد افزایش فاصله طبقاتی در جامعه شدیم، خاطرنشان کرد: در این هنگام ما دچار تردیدهای حضور در صحنه شدیم که موجب شد فقر فزاینده ایجاد شده و طبقه مرفه پدید آید.
وی با بیان اینکه طبقه مرفه حتی فرهنگ فخر فروشی را هم بلد نبوده و به قول برخی افراد با ماشینهای مدل بالای خود تک چرخ میزدند، تصریح کرد: در مقابل توده فقیر و محروم جامعه که در اثر این شکاف وضع پایینتری داشته و قدرت خریدش نیز کاهش پیدا کرده، دچار نوعی سرخوردگی شد و یک وضعیت نامطلوبی را به وجود آورد و اگر حزبالله زودتر متوجه میشد فرصت را به تکنوکراتها نمیداد تا در عرصه سیاست وارد شوند.
اللهکرم با اشاره به وجود گروه شبه حزبالله گفت: اشتباهات انصار حزب الله باعث شد جریانی شبه ما به وجود آید و عملکردشان موجب شد تا زمانی که خواستیم در مقابل ویژهخواری بایستیم و مبارزه کنیم، دیگران ما را افراطی بخوانند.
وی در ادامه اظهار داشت: جریانی که شبه انصار حزب الله با نفاق روی کارآمد، عملکردش رادیکالی بود اما جریان ما نفاق نداشته و افراطی و رادیکالی نبود.
این فعال سیاسی به عملکرد اشتباه جریان شبه حزبالله اشاره کرد و افزود: علی رغم اینکه ما معتقد به تذکر لسانی در زمینههای حجاب و عفاف بودیم و ریشه مفاسد فرهنگی را در مشکلات اقتصادی میدانستیم اما این گروه افراطی با بیرون بودن موی خانمها به شدت برخورد میکرد در حالی که انصار حزبالله موافق برخورد حکومت با افردی است که در قالب مانکن قصد دارند بدحجابی را در جامعه ترویج کنند.
وی با تأکید بر اینکه بررسی مفاسد فرهنگی ریشه سیاسی دارد، بیان داشت: در دوران فتنه برخی با بازگشت به اسلام آمریکایی و مکتب سکولاریزم وفاداری خود را به صاحبان این تفکر نشان داده و ما باید با بصیرت مردم را آگاه کرده و کف خواستههایمان برخورد با سران فتنه از طریق قانون است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان ادامه داد: جریان حزبالله انزجار درونی و قلبی خود را در طرح لسانی بیان کرده و خواستار محاکمه سران فتنه است.
الله کرم با بیان اینکه لباس شخصیها افراد و گروههای مختلفی هستند، افزود: این گروه به قشر خاصی اختصاص ندارد، مثلا در ماجرای کوی دانشگاه ما سه نوع خبرنگار داریم که در صحنه حضور داشتند مانند خبرنگاران صدا و سیما، خبرنگاران خارجی و خبرنگاران مطبوعاتی همچنین در قشر دانشجو که عدهای مخالف، عدهای موافق و بعضی از دانشجویان بیتفاوت بودند در بین آحاد جامعه هم همینگونه مشاهده میشد که همه این گروهها شامل لباس شخصیها میشوند.
وی با اشاره به برخی افراد و گروههای سیاسی که میخواهند در مقابل هزینه کمتر سود بیشتری دریافت کنند، تصریح کرد: جریانهای حقطلب و جریانهایی که در سه بعد عدالتخواهی، ولایتمداری و بحث نوعسازی معنوی و دفاع از جریان فکری دینی فعالیت میکنند موجب میشود سکولارها با آنها برخورد کنند مانند شبهای قدر که مردم زیادی شرکت میکنند این جریانها قصد دارند به نوعی این مردم را بدنام کنند.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: هنگامی که ویژهخواران به کار خود ادامه میدهند و گروهی بخواهد از حقوق حقه خود دفاع کند در مقابل اعتراض آنها میایستند و به این جریان لقب افراطیها میدهند.
وی در ادامه افزود: نمونه عینی این صحبت در 30 خرداد سال 60 بود که عدهای ریختند بیرون و کسانی که شبه حزبالله بودند گفتند ما برنامههای آنها را به هم زدهایم و به همین دلیل اسلحه کشیدند و کودتا کردند.
این استاد دانشگاه با اشاره به حادثه 18 تیر سال 78، بیان داشت: همین اتفاقات در تیر 78 افتاد و سه روز اغتشاشات کل تهران را فراگرفت، افرادی ماشین آتش زدند و چادر زنها را کشیدند که مانند همین اتفاق در خرداد 88 و در فتنه اخیر نیز تکرار شد و دیدید به کسی رحم نکردند و بانک و سطل آشغال را آتش زدند و این نمود خشونتطلبی کسانی بود که طرفدار دمکراسی بودند.
وی با اشاره به به جریان موسوم به خط امام که دورانی روحانیت بارز را متهم به اسلام آمریکایی میکرد، خاطرنشان کرد: بعدها خود این گروه دچار یک استهاله ایدئولوژیک شدند و از خط امام که استکبارستیزی و ظلم ستیزی بود دست برداشته و دو دولت در فلسطین را پذیرفتند و همچنین شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را نفی کردند و معلوم نبود از اسرائیل چه خواستهای دارند.
یکی از مؤسسان انصار حزبالله با بیان اینکه مظلوم نمایی افراد و گروهها تا حدی در رأی دادن ملت ایران تاثیر گذار بوده است، گفت: ترور حجاریان و مظلوم نمایی خاتمی موجب شد تا مردم دوباره به او رأی دهند.
وی ادامه داد: البته مردم ایران عدالتخواه هستند و به همین دلیل در سال 76 چون فکر میکردند خاتمی و دوستانش در خط امام و استکبار ستیز هستند به وی رأی دادند.
الله کرم رأی مردم به احمدینژاد را رویبرگرداندن از این جریان دانست و تاکید کرد: اکنون اصولگرایی موردنظر ملت ایران است و مردم به دنبال فردی میگردند که سادهزیست باشد و مثل مردم زندگی کند که امروز خدمت را در چهره احمدینژاد پیدا کرده و دیدند که او برای قدرت فعالیت نمیکند و نشان داده است انگیزه الهی و اخلاص در عمل دارد.
وی در خصوص فتنه سال گذشته، اظهار داشت: باید با اصلاحطلبان همچون جریان ملیگرایی و نهضت آزادی برخورد کرد زیرا در دوران فتنه عملکرد میانهروها و افراطی های اصلاحات نشان داد آنها نه تنها با دشمن مرزبندی ندارند بلکه برای آنها بستر سازی نیز میکنند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه اگر مردم وارد جریان اغتشاش نمیشدند ما اکنون جایگاه بالایی در جهان داشتیم، ادامه داد: ملت همه این مسائل را از دید سران و اصحاب فتنه میبینند نه از مردمی که در وهله اول حرف تقلب را زدند و سران فتنه نتوانستند دلیلی برای طرفداران خود مبنی بر تقلب بیاورند.
وی کف خوستههای مردم را محاکمه سران اغتشاشات دانست و تأکید کرد: شکل اعترافات برخی از اصلاحطلبان مثل حجاریان، ابطحی و عطریانفر که اظهار پشیمانی کردند در حقیقت بازگشت به میانهروی بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در یکی از سایتها دیدیم حجاریان در مقابل سوال منافقین که نظر او را راجع به اعدامهای سال 60 میپرسد پاسخ نمیدهد و این نشان دهنده این نکته است که او هنوز افراطی بوده و اگر در تلویزیون اظهار پشیمانی کرده حقیقت ندارد.
وی موضع گیری اخیر خاتمی را در مقابل برخی مسائل بیفایده خواند و تصریح کرد: این افراد آن روزی که اسرائیل از آقای موسوی اسم میبرند و میگویند از آنها حمایت میکنیم باید مرزبندی با دشمن میکردند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه سازمان مجاهدین انقلاب از 6 ماه پیش از انتخابات بحث تقلب را مطرح کرده بود، خاطرنشان کرد: آنها با بیانیهها و مقالات خود فضا را غبرآلود کرده و مشاهده کردیم فردی مانند مهاجرانی که وزیر و معاون خاتمی بوده اکنون در بیبیسی نقش یک کارشناس را برای آنها ایفا میکند.
وی با اشاره به اینکه عاشورا سکولاریزم را شکست داده است، تأکید کرد: در 6 دی سال 88 فتنهگران با نمادهای حسینی مانند پرچم و تکیهها درگیر شده و آنجا را به آتش کشیدند و در 9 دی آن گونه شکست خوردند بر همه جهان معلوم شد دمکراسی اسلامی بالاتر از همه دمکراسیهای دنیا است.
الله کرم در پایان با اشاره به قطعنامه 1920 اظهار داشت: احمدینژاد با نفی این قطعنامه انقلابی در سیاست خارجی به وجود آورد.