جریان فتنه با یک طراحی منسجم به دنبال تجیهز دوباره خود می باشد.
تبلیغ برخی عرفان های دروغین و وارداتی در برخی شهرستانها افزایش یافته است.
اخیراً تبلیغات وسیع و گسترده ای از عرفان وارداتی چینی به نام "فالون دافا" در شهرستان کرج در حال افزایش می باشد و طرفداران این عرفان با توزیع کتاب (فالون گونگ )، جزوات و لوح فشرده بدنبال گسترش این فرقه می باشند.
همچنین این فرقه از طریق سایتهای اینترنتی نیز در حال تبلیغ می باشد. از اعتقادات این فرقه این است که این آیین مالکیت شخصی را حرام نموده و به مالکیت عمومی اعتقاد دارد. فالون دافا می گوید : مردان مالک همه زنان و زنان مالک همه مردانند و مرد حق ندارد همسرخود را از عشق و معاشرت با مردان دیگرمنع نماید و بالعکس و بدنبال آن ترویج کمونیسم جنسی در این فرقه به وضوح دیده می شود. لذا بسیاری از زنان آمریکایی و یهودی به این فرقه شیطانی روی آورده اند.
تمرینات وحرکاتی که در این فرقه انجام می گیرد بدلیل ناآگاهی عمومی و شباهت زیاد به ورزش های رزمی مانند کونگ فو و ووشو حساسیتی را در مردم عادی بوجود نیاورده و برخی از مردم از روی ناآگاهی به این فرقه پیوسته اند.
اکبر گنجی که رادیو فرانسه وی را نویسنده و روزنامه نگار معرفی کرد در گفتگو با بخش فارسی این رادیو در خصوص انتقاد اصولگرایان از رحیم مشایی و احمدی نژاد مدعی شد اکثریت طیف اصولگرایان یا محافظه کاران با گروه احمدی نژاد مخالف هستند.
این ضدانقلاب مقیم خارج گفت: آن چیزی که تاکنون احمدی نژاد را حفظ کرده و باعث دوامش شده است پشتیبانی و حمایت رهبری از اوست.
مجری بخش فارسی رادیو فرانسه گفت: موجی از اعتراص در طیف اصولگرایان نسبت به سخنان رییس دفتر ریاست جمهوری اسفندیار رحیم مشایی در دفاع از آنچه مکتب ایران در قیاس با مکتب اسلام نامیده شده به راه افتاده است.
معترضان از چهره های با نفوذ اصولگریان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان نه تنها خواستار عزل اسفندیار رحیم مشایی شدند بلکه از خود محمود احمدی نژاد خواستند که موضعش را در قبال این سخنان روشن کند.
پس از بروز اختلافات عدیده میان مهدی کروبی و سید محمد خاتمی که بارها با تلاش شکست خورده برخی بزرگان اصلاح طلب جهت آشتی آنان روبرو شده، مهدی کروبی طی مذاکراتی با برخی چهرههای سیاسی اصلاحطلب خواستار موضعگیری آنان علیه خاتمی شده است.
گفته میشود کروبی در دیدارهای متعدد با برخی متهمان حوادث بعد از انتخابات و چهرههای دیگر سیاسی ضمن برشمردن دلایل اختلافات خود با خاتمی وی را یک محافظه کار خوانده و تصریح کرده است: وی در مبارزات آنان نه تنها هیچ نقشی نداشته بلکه تنها درصدد استفاده از پتانسیل جریان سبز و ضمیمه کردن آن به جریان اصلاحات است.
وی خطاب به برخی محکومان حوادث بعد از انتخابات با بیان این که خاتمی در طول حوادث یک سال گذشته فقط دیدار با آزادشدگان حوادث بعد ازانتخابات را در دستور کارخود داشته و هزینهای در این راه پرداخت نکرده، نسبت به ایفای نقشی که در تقسیم کار به او سپرده شده ابراز تردید کرده و گفته است، وی تا پایان راه با ما نخواهد بود.
کروبی همچنین از برخی از این افراد خواسته است مطالبی را که درباره خاتمی میدانند در جلسات و دیدارهای گروهی بیان کرده و بگویند که خاتمی چه کرد که اصلاحات به سرانجام نرسید.
گفته میشود وی از این افراد خواسته است تحت عنوان آسیب شناسی جریان اصلاحات سهم کوتاهیهای خاتمی را در زمینگیر شدن این جریان بیان کنند.
تفرجگاههای کشور اسلامی ما بویژه در شهر تهران برای ورود متدینین، ممنوع است!
هفته نامه یالثارات الحسین در یکی از شمارههای خود در مطلبی با عنوان "ورود متدینین به تفرجگاه ممنوع! " نوشت:
تفرجگاههای کشور اسلامی ما بویژه در شهر تهران برای ورود متدینین، ممنوع است. نه اینکه کسی منع کرده باشد بلکه حضور زنان بدحجاب و مردان مزاحم نوامیس، اماکن تفریحی و حتی غیر تفریحی عمومی را مختص آنان کرده و اگر کسی بخواهد همرنگ این جماعت نشود باید قید تفریح را برای خود و خانوادهاش بزند.
این افراد که البته تعدادشان نسبت به کل جمعیت کشور، بسیار اندک است با حضور خود در تفرجگاهها از جمله جاده تهران-چالوس، مناطق شمالی کشور و پارکهای تهران، آزادی اکثریت مردم ایران را سلب میکنند و کسی هم جلودار آنها نیست.
چند روز پیش به پارک لاله تهران رفتم تا به اتفاق خانواده دقایقی را به صرف شام و استفاده از هوای خنک این منطقه سرسبز شهر بگذرانم.
متأسفانه پارک در تسخیر همین عده قلیل بود که در نبود اکثریت متدینین که به این مکانها کمتر میآیند، جولان میدادند. وضعیت در پارکهای شمال شهر تهران به مراتب بدتر است و در گردشگاههایی چون دیزین، شمشک و توچال گویی امثال من غریبهاند و از جای دیگری آمدهاند.
اینجا یک جامعه اسلامی است و این حق یک مسلمان معتقد است که بتواند از اماکن عمومی استفاده کند اما این اماکن برای بسیاری از خانوادهها وجود ندارد. اوضاع سینماها و تئاترها هم بهتر از پارکها نیست بلکه شاید بدتر هم باشد.
حضور مردان و زنانی که کمترین حد پوشش اسلامی را هم رعایت نمیکنند، موجب سلب آزای اکثریتی میشود که خواهان زندگی سالمند. به همین دلیل متدینین و اخلاق مداران کمتر به مکانهای عمومی میآیند و حضور خود و خانوادهشان در این اماکن را ممنوع کردهاند.
حال جای سؤال از مسئولان است که ضامن آزادی بیان، اندیشه و رفتار متدینین جامعه ایران اسلامی که اکثریت را تشکیل میدهند، کیست؟ جای سؤال از رئیس جمهور محترم است که اکثریت 25 میلیونی که به شما رأی دادهاند و حتی برخی کسانی که به شما رأی ندادهاند، خواهان جامعهای عفیف و نجیب هستند و میخواهند در کمال آزادی از اماکن عمومی کشورشان استفاده کنند اما به خاطر عدهای نمیتوانند این عمل را انجام دهند و کسی هم جلوی بدحجابان و مزاحمان نوامیس را نمیگیرد.
آیا کسی حق ندارد به زنی که با پوشش نامناسب به پارک یا سینما میآید و آزادی متدینین را سلب میکند، تذکر دهد؟ آیا نباید با کسانی که در سالنهای سینما، پشت فرمان خودروها و...کشف حجاب میکنند برخورد شود و از حضور در اماکن عمومی محروم شوند؟ آیا نباید فضایی فراهم شود تا خانوادههای شهیدان راحتتر در اماکن عمومی ظاهر شوند. آیا میدانیم که آنها برای مواجه نشدن با صحنههای بدحجابی، خود را از دیدن شهر و دیاری که فرزندانشان برای ماندگاری آن جان دادهاند محروم کردهاند؟
بدحجابها، آزادی اکثریت مردم ایران را سلب کردهاند و باید به دلیل محدود کردن آزادیها از حضور در اجتماع محروم شوند. اینجا یک کشور اسلامی است و نباید لباس فروشیها و تفرجگاههایش مختص عدهای قلیل باشد. لطفاً مسئولان کمی مسئولانهتر روبه رو شوند.